وقتی که ماهیتی تصور میشود به آن تصور یا صورت، مفهوم گفته میشود. به این تصور و صورت، علاوه بر معقول، معقول اولی هم گفته میشود. این مطلب را باید توضیح داد.
صورتی از اشیاء که در ذهن و قوهی عاقله ترسیم میشود، دو قسم است:
قوهی عاقله شبیه این عکسبرداری را میتواند انجام دهد: میتواند یک ماهیت مثل ماهیت انسان را تصور کند، بعد صورت ماهیت انسان را مجدد تصور کند. بعد صورت صورت ماهیت را مجدد تصور کند و...
[طبق تعریف] در معقول ثانوی فرقی نمیکند که تصور دوم باشد یا تصور سوم باشد یا تصورهای بعدی.
ماهیت را به سه شکل میتوان تصور کرد. مثلاً ماهیت انسان را میتوان بدون قید (ماهیت لابشرط)، با قید عدالت (ماهیت بشرط شیء) و با قید عدم عدالت (ماهیت بشرط لا) تصور کرد.
این سه قسم از تصور را میتوان یک بار دیگر تصور کرد. از این سه تصور، میتوان چهار تصور جدید (چهار معقول ثانی) درست کرد:
تفاوتهای لابشرط قسمی و مقسمی:
صورتی از اشیاء که در ذهن و قوهی عاقله ترسیم میشود، دو قسم است:
- یا آن شیء غیر معقول است و ما آن را تعقل میکنیم: به این اشیاء معقول اول میگوییم؛ مانند ماهیاتی مثل ماهیت انسان که اموری غیر معقول هستند و وقتی در ذهن تصور بشوند، معقول اولی میشوند.
- یا آن شیء امری معقول است که برای بار دوم تعقل میشود. ذهن ما این قدرت را دارد که همانطور که از اشیای خارجی صورتهای عقلی درست کند، از صورتهای عقلی برای بار دوم صورت عقلی بگیرد. مثل این که انسان را تصور کنیم (صورت عقلی از ماهیت انسان بگیریم) و بعد برای بار دوم آن صورت عقلی را تعقل کنیم و صورت عقلی جدیدی از آن درست کنیم. به این صورت معقوله دوم معقول ثانی گفته میشود.
قوهی عاقله شبیه این عکسبرداری را میتواند انجام دهد: میتواند یک ماهیت مثل ماهیت انسان را تصور کند، بعد صورت ماهیت انسان را مجدد تصور کند. بعد صورت صورت ماهیت را مجدد تصور کند و...
[طبق تعریف] در معقول ثانوی فرقی نمیکند که تصور دوم باشد یا تصور سوم باشد یا تصورهای بعدی.
ماهیت را به سه شکل میتوان تصور کرد. مثلاً ماهیت انسان را میتوان بدون قید (ماهیت لابشرط)، با قید عدالت (ماهیت بشرط شیء) و با قید عدم عدالت (ماهیت بشرط لا) تصور کرد.
این سه قسم از تصور را میتوان یک بار دیگر تصور کرد. از این سه تصور، میتوان چهار تصور جدید (چهار معقول ثانی) درست کرد:
- مفهوم انسان. مفهوم انسان در ذهن سه مصداق دارد: تصور انسان، تصور انسان عادل و تصور انسان غیر عادل. به همین جهت به این نحوهی تصور مفهوم انسان، لابشرط مقسمی گفته میشود.
- مفهوم انسان خالی از قید: خالی از قید وصف مفهوم است نه قید انسان. (یعنی مفهوم انسان که این مفهوم هیچ قیدی نداشته باشد) فقط صورت انسان در ذهن مصداق این مفهوم است. (این قسم و قسمهای بعدی اسم خاصی ندارد)
- مفهوم انسان مقید به عدالت: مقید وصف مفهوم است (یعنی مفهوم انسان که آن مفهوم مقید به عدالت شده باشد): این مفهوم فقط یک مصداق در ذهن دارد: مفهوم یا تصور انسان عادل.
- مفهوم انسان مقید به عدم عدالت. این مفهوم هم فقط یک مصداق در ذهن دارد: مفهوم یا تصور انسان غیر عادل.
تفاوتهای لابشرط قسمی و مقسمی:
- لابشرط قسمی معقول اولی است و لابشرط مقسمی معقول ثانوی است.
- مصادیق لابشرط قسمی در خارج هستند؛ اما مصادیق لابشرط مقسمی در ذهن هستند. (چون لابشرط مقسمی از قبیل مفهوم و تصور ذهنی است)
- لابشرط قسمی قسیم بشرط شیء و بشرط لاست؛ اما لابشرط مقسمی قسیم آنها نیست. (برای قسیمهای لابشرط مقسمی اسمی جعل نشده است)
برگرفته از درس خارج اصول استاد سید محمود مددی، بحث مطلق و مقید، جلسه 121، 25اردیبهشت 1401.