اگر مولا به خادمش بگوید «اکرم الفقیر و لا تکرم الفاسق» یا بگوید «اکرم الفقیر و لاتکرم کل فاسقٍ» (در مقابلِ وقتی که بگوید «اکرم الفقیر و لاتکرم فساقهم») عنوان «الفقیر» مطلق است یا مقید؟ سه قول در مسأله وجود دارد:
دو بحث دیگر نزدیک به این بحث هم وجود دارد که در قسمتهای جداگانه مطرح شده است:
- برخی گفتهاند «الفقیر» مطلق است همانطور که «فاسق» در جملهی دوم هم شمول دارد؛ در نتیجه بین صدر و ذیل جمله تعارض وجود دارد.
- برخی گفتهاند بین «اکرم الفقیر و لا تکرم الفاسق» و «اکرم الفقیر و لاتکرم کل فاسقٍ» تفصیل میدهیم؛ «الفقیر» در اولی اطلاق دارد و در دومی اطلاق ندارد. وجه تفصیل این است که در عام، شمولیت به وضع فهمیده میشود ولی شمول فقیر به اطلاق فهمیده میشود؛ از طرف دیگر شمول وضعی اظهر است؛ لذا قرینه میشود بر صدر جمله. در نتیجه اطلاق از بین میرود. پس «فاسق» عام است؛ اما عنوان «الفقیر» مقید است.
- برخی گفتهاند در هر دو جمله فقیر اطلاق ندارد. به نظر ما این قول صحیح است؛ به دو دلیل:
- در فارسی و عربی -تا جایی که ما اطلاع داریم- ذکر قرینه بعد از ذو القرینه امر متداولی است. این تداول محاورهای موجب میشود تا «و لا تکرم الفاسق» یا «و لاتکرم کل فاسقٍ» قرینه بر صدر شود. [در هر دو شکل، ذیل قرینه بر صدر است] این که اول قرینه ذکر شود و بعد ذو القرینه ذکر شود غیر متعارف است.
اشکال: آیا غیر متعارف است که اول خاص را بگویند و بعد عام را؟
پاسخ: این هم غیر متعارف است؛ اما مهم این است که اگر اول خاص را بگویند و بعد عام را، خطاب منفصل میشود و قرینیت در قرینهی منفصل، از قبیل اسب آبی است. بحث ما در قرینهی متصل است.
- این که این خطابها ذیلی دارند، موجب میشود که قدر متیقن در مقام تخاطب شکل بگیرد. اگر خطابی قدر متیقن در مقام تخاطب داشته باشد، دیگر ظهور اطلاقی نداریم و اطلاق خطاب شکل نمیگیرد. البته دیگر عنوان مقید نمیشود؛ بلکه مجمل میشود.
دو بحث دیگر نزدیک به این بحث هم وجود دارد که در قسمتهای جداگانه مطرح شده است:
برگرفته از درس خارج اصول استاد سید محمود مددی، بحث مطلق و مقید، جلسه 129، 4 خرداد 1401.