امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حقیقت تجری، اقدام بر معصیت است
#1
فرض کنید که در اینجا آبی وجود دارد که مکلف قطع به شراب بودنش دارد. لذا به حرمت شرب آن قطع دارد؛ اما در واقع:
  • اولاً آب وجود دارد نه خمر 
  • ثانیاً حرمت شرب هم وجود ندارد.
اگر مکلف با قطعش مخالفت نماید و مایع را بنوشد، تجری کرده است. به این فرد عاصی نمی‌گویند؛ زیرا عاصی کسی است که با تکلیف منجز مخالفت کرده باشد، اینجا اصلاً تکلیف و حرمتی وجود نداشت [که منجز باشد] لذا معصیت هم معنا ندارد.

سؤالی که مطرح است این است که تجری واقعاً چیست؟

ابتدا بحث را در معصیت بررسی می‌کنیم. فرض کنیم کسی قطع داشته باشد که مایعی خمر است و واقعاً‌ هم آن مایع خمر باشد. اگر فرد با این قطع مخالفت نماید و مایع را بنوشد، همین شرب مایع مذکور مصداقی از مفهوم معصیت است.
اشکال: نمی‌توان صرف شرب آن مایع را معصیت دانست؛ زیرا اگر فرض کنیم که فرد فراموش کرد که این مایع خمر است و آن را نوشید، معیار شما (شرب مایع مذکور) محقق شده است؛ اما معصیت محقق نشده است؛ لذا باید قطع به خمر بودن را هم کنار شرب مایع به عنوان جزء موضوع در صدق معصیت بیان کنید.
پاسخ: به نظر مشهور ناسی تکلیف [فعلی] ندارد؛ اما به نظر ما تکلیف بر ناسی منجز نیست. لذا ناسی معصیت نکرده است، زیرا بنا بر مسلک مشهور تکلیف ندارد و بنا بر مسلک ما تکلیف فعلی غیر منجز دارد. 

در مورد تجری (شرب آبی که قطع به خمریت آن داشت)، در دوره‌ی سابق می‌گفتیم که شرب مایع، مصداق مفهوم تجری است (درست مثل معصیت)؛ اما بعد دیدیم که تجری یک معنای عرفی دارد. در معنای عرفی دیدیم که به آن شرب الماء، تجری گفته نمی‌شود. به نظر ما دیگر شرب الماء مصداق تجری نیست، بلکه تجری، اقدام بر معصیت است. اقدام، یک معنای انتزاعی است (مثل مجاورت با میز) که از شرب آبی که اعتقاد به خمریت آن وجود دارد، انتزاع می‌شود. یا به طور کلی از اقدام بر فعلی که مکلف آن را معصیت می‌داند، عنوان تجری انتزاع می‌شود. چون اقدام امری انتزاعی است و ما به ازای خارجی ندارد، لذا تجری در خارج مصداق ندارد.

پس سه امر داریم: شرب الماء، اقدام بر شرب و اقدام بر معصیت. شرب آب در واقع مصداق معصیت نیست، ولی مکلف آن را مصداق معصیت می‌داند. در نظر ما، شرب الماء متجرّﱝ به است و تجری نیست. 

دقت شود که اقدام اراده بر انجام نیست؛ زیرا اراده امری حقیقی است؛ ولی اقدام امری انتزاعی است.

نقش تحقق عمل در صدق تجری
نکته‌ای که لازم است تذکر داده شود، این است که اقدام بر عمل، دو فرد دارد:
  • گاهی اقدام می‌شود و آن عمل را انجام می‌دهیم. اگر کسی لیوان آب را بگیرد و بنوشد هم اقدام کرده است و هم شرب الماء کرده است.
  • گاهی اقدام به عملی می‌کنیم؛ ولی موفق به انجام آن نمی‌شویم. اگر لیوان را بردارد که بخورد، ولی به دلیلی این امر محقق نشود (مثلاً لیوان بیفتد)، باز گفته می‌شود اقدام کرده است.
بر حسب لغت، در هر دو مورد گفته می‌شود که اقدام شده است؛ با این حال به نظر می‌رسد که عرفاً اقدام در جایی به کار می‌رود که فرد به نتیجهٔ نهایی نرسیده باشد. مثلاً اگر زید، سم بخورد که خودکشی نماید. اگر در اثر این کار بمیرد، عرفاً نمی‌گویند که او اقدام به خودکشی کرد (هرچند که همانطور که گفتیم از حیث لغوی به کار بردن اقدام درست است)؛ اما اگر سم بخورد ولی یا نجاتش دهند یا سم اثر نکند،‌ عرفاً گفته می‌شود که اقدام به خودکشی کرده است. 

تذکر این نکته از این جهت اهمیت داشت که در اصطلاح اصولی، تجری تنها، اقدام بر معصیت است (یعنی اقدامی که در آن معصیت محقق نشود)؛ حال یا گفته می‌شود که این اصطلاح موافق معنای عرفی [و اخص از معنای لغوی] است یا گفته می‌شود که هرچند معنای عرفی هم مثل معنای لغوی عام است، اما این اصطلاح خاص بحث اصول است. لذا موارد معصیت -حتی اگر عرفاً‌ هم صدق نماید که اقدام بر معصیت کرده است- از بحث اصولی خارج است.

تذکر: مراد از معصیت در عبارت «اقدام بر معصیت»، معصیت واقعی نیست، بلکه معصیت در اعتقاد  متجری است.

پس معلوم شد که تجری غیر از فعل متجری به است. اگر بین متجرﱝ به و تجری تمییز دهیم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

برگرفته از دروس خارج اصول فقه استاد سید محمود مددی، مباحث قطع، جلسهٔ ۱۲، ۱۲ مهر ۱۴۰۱
پاسخ
#2
نظر دیگری که در تجری قابل توجه است -و شاید به وجدان نزدیک‌تر باشد- این است که تجری و فعل متجرﱝ‌به دو تحلیل از یک واقعه هستند:
  • همان فعل آب نوشیدن مشروط به قصد گناه، متجرﱝ به است.
  • قصد گناه مشوب به فعل خارجی تجری است.

در واقع وقتی از تجری صحبت می‌کنیم، جنبهٔ قصدی مکلف برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری می‌کنیم اما روشن است که به قصد خالی خالی تجری نمی‌گوییم و باید با یک اقدام خارجی در همان راستا همراه باشد.

و وقتی از فعل متجریٰ به سخن می‌گوییم، جنبه خارجی فعل برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری می‌کنیم؛ اما روشن است که آب خوردن خالی خالی تجری نمی‌گوییم و باید با قصد معصیت همراه باشد.


می‌توان نظائری هم برای این نوع تحلیل پیدا کرد مثلاً اگر برای اکرام به یک نفر او را میهمان کنیم، اکرام تحلیل این میهمانی دادن از زاویهٔ قصد است و میهمانی دادن تحلیل این رفتار از زاویهٔ بروز خارجی است.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  قبح معصیت به خاطر مخالفت مولاست یا به خاطر هتک مولا؟ مخبریان 4 338 15-دي-1401, 23:37
آخرین ارسال: مخبریان

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان