امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عدم ملازمه بین طهارت مغسول و طهارت آب
#1
مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یحْیى عَنِ السِّنْدِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الثَّوْبِ یصِیبُهُ الْبَوْلُ قَالَ اغْسِلْهُ فِی الْمِرْکنِ مَرَّتَینِ فَإِنْ غَسَلْتَهُ فِی مَاءٍ جَارٍ فَمَرَّةً وَاحِدَةً. (تهذیب الأحکام جلد 1 صفحه 250)

در این روایت حضرت می گوید « عن الثوب یصیبه البول»  و روشن است که سؤال در این روایت از طهارت و نجاست است بخلاف موثقه سماعه که روشن نبود سوال از موضوع یعنی بول کردن در آب یا محمول یعنی عدم انفعال آب جاری به سبب بول است. که حضرت در پاسخ او می فرمایند اگر در تشت  تطهیر کردی، دو بار آب بکش. اما اگر در آب جاری خواستی تطهیر کنی، یک بار آب بکش.
در اینجا با توجه به فقاهت محمد بن مسلم روایت در مقام إعطاء ضابطه است و حضرت می گویند در آب جاری یک بار بشور. پس معلوم می شود که آب جاری با ملاقات نجس، نجس نمی شود. وقتی صرفا حضرت یک بار شستن در آب جاری را کافی دیده است، روشن می شود که آب جاری مطلقا با ملاقات نجس، نجس نمی شود. و با توجه به اینکه معنای آب جاری در زمان صدور روایت عرفا آبی است که جاری بشود بنابراین آبی که عرف به آن آب جاری بگوید، با با برخورد با نجاست ولو اینکه کمتر از کر هم باشد، نجس نمی شود، البته اگر در حد یک پارچ و دو پارچ و تشت باشد، خیر، با توجه به ادله آب قلیل تخصیص می خورد. اما اگر بیش از این مقدار بود و لو به حد کر نرسد و منبع هم نداشته باشد، یک بار کفایت می کند. مثلا آب برف راه افتاد و قلیل هم بود، طبق این روایت برای تطهیر نجس، یک بار در آب شستن کفایت می کند.
 اشکال استاد حسینی نسب
جواب اول: عدم ملازمه بین طهارت مغسول و آب بعد از طهارت
درست است که در این روایت سؤال از طهارت و نجاست است اما از طهارت و نجاست لباس است و سوال از طهارت و نجاست آب نیست؛ چون حضرت می گوید اگر لباس نجس را در تشت آب کردی، با دوبار آب کشیدن پاک می شود و اگر در آب جاری کردی، یک بار آب کشیدن کافی است. در حالی که شما می خواهید نتیجه بگیرید که آب جاری وقتی لباس نجس به آن برخورد می کند، پاک است. شما ملازمه درست می کنید بین طهارت لباسی که با آب شسته شده با طهارت خود آن آب. لذا می گویید اگر لباس با یک بار آب کشیدن در آب جاری پاک بشود، چه آن آب جاری کر باشد یا نباشد، آن آب هم پاک است، در حالی که این ملازمه اثبات می خواهد. در بحث غساله خواهد آمد که ما چنین ملازمه ای قائل نیستیم و ممکن است با آبی، شیء پاک شود اما غساله آن نجس باشد. استدلال شما به این روایت مبتنی بر این است که بین پاک شدن بعد از برخورد با آب جاری، با پاک شدن آبی که به آن برخورد کرده است، ملازمه برقرار کنید. البته در بحث غساله گروهی به این ملازمه قائل هستند.
آقای خوئی و آشیخ جواد و ما ، ملازمه را قائل نیستیم.
 
جواب دوم: عدم اطلاق آب نسبت به کر بودن و نبودن
این است که شما می خواهید به اطلاق روایت استدلال کنید و روایت می گوید: «فی ماء جارٍ» اعم از این که کر باشد یا کمتر است. اولین مقدمه از مقدمات حکمت، در مقام بیان بودن است – اطلاق ذاتی مقام بیان بودن نمی خواهد که علی الأقوی در ضدان لا ثالث لهما است اما این اطلاق، اطلاق لحاظی است – محمد بن مسلم، از ثوب سؤال می کند پس امام هم در مقام بیان تطهیر ثوب است. اگر نسبت به تطهیر ثوب می خواهید اطلاق بگیرید، اشکال ندارد و امام در تطهیر ثوب، بین جاری و راکد فرق گذاشته است اما در جاری، بین کر و قلیل فرقی نگذاشته است. اما آیا امام در مقام بیان طهارت آن آب هم بوده است که شما می خواهید اطلاق بگیرید؟ سؤال محمد بن مسلم از کیفیت تطهیر ثوب است و بین  آب جاری و آب راکد تفصیل می گذارد اما بین انواع جاری تفصیل نمی گذارد. اما آیا محمد بن مسلم از آن آب هم سؤال کرده است که اطلاق بگیرید؟ خیر.
روایت اگر چه روایت تعلیمی است اما تعلیم تطهیر ثوب است و ضابطه آن را بیان می کند در حالی که شما به دنبال ضابطه تطهیر در آب جاری هستید.
مؤید این حرف ما هم این است که امام در مرکن گفتند مرّتین. مشهور قائل هستند که اگر در آب قلیل لباس نجس را بشوید و ترشح کند، موجب نجاست می شود اما امام چیزی از آن نگفت. لذا عرف اگر به آبی، آب جاری بگوید و یک بار لباس را در آن شستید، آن لباس پاک می شود ولو آن آب چشمه نداشته باشد و در حد کر هم نباشد. ( درس فقه استاد حسینی نسب جلسه 67 ، 1401/11/3)
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان