امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حل تعارض روایت ابن بزیع و ابن مسلم در مورد آب قلیل نابع
#1
صحیحه محمد بن مسلم:
 مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ وَ سُئِلَ عَنِ‏ الْمَاءِ تَبُولُ‏ فِیهِ‏ الدَّوَابُّ وَ تَلَغُ فِیهِ الْکلَابُ وَ یغْتَسِلُ فِیهِ الْجُنُبُ قَالَ إِذَا کانَ الْمَاءُ قَدْرَ کرٍّ لَمْ ینَجِّسْهُ شَی‏ءٌ. (تهذیب الأحکام جلد 1 صفحه 40)
هم سند و هم دلالت این صحیحه درست است. منطوق این روایت می گوید اگر آب به اندازه کر بود، لم ینجّسه شیءٌ چه ماده داشته باشد چه نداشته باشد و لذا می گوییم که برف آب های به اندازه کر، لم ینجسه شیءٌ.
اما اشکال این است که مفهوم این روایت، به ضرر ما است. مفهوم این روایت این است که اگر آبی نابع بود و سائل هم بود اما به اندازه کر نبود، ینجّسه شیءٌ. 
اما مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: کتَبْتُ إِلَى رَجُلٍ أَسْأَلُهُ أَنْ یسْأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقَالَ مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ‏ لَا یفْسِدُهُ شَی‏ءٌ إِلَّا أَنْ یتَغَیرَ رِیحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَینْزَحُ مِنْهُ حَتَّى یذْهَبَ الرِّیحُ وَ یطِیبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً. (تهذیب الأحکام جلد 1 صفحه 234)
بین این دو روایت، رابطه عموم و خصوص من وجه است. آب ماده دار کر، همه می گویند پاک است. آب دارای ماده قلیل، صحیحه ابن بزیع می گوید پاک است اما صحیحه محمد بن مسلم می گوید نجس است. آب کر بدون ماده طبق روایت محمد بن مسلم پاک است و طبق روایت ابن بزیع نجس است. این دو دلیل چون رابطه من وجه دارند، تعارض و تساقط می کنند. در این صورت، اگر عمومات فوقانی مانند:
و أیضا قول الرسول صلّى اللَّه علیه و آله المتفق‏، على روایة ظاهرة، انّه قال: خلق الماء طهورا لا ینجسه شی‏ء إلا ما غیر طعمه أو لونه‏ أو رائحته. 
را قبول دارید، به همان عمومات تمسک می شود و این هم لا ینجسه شیء. که ما یکی از این عمومات – مرسله محقق – را پذیرفتیم. اگر هم عمومات را قبول ندارید، قاعده طهارت، طهارت ظاهری را ثابت می کند.
پس در هر دو صورت، آبی که به اندازه کر نیست ولی ماده دارد یا ماده ندارد ولی به اندازه کر هست، هر دو را به دلیل تعارض باید بگویید پاک است.
پاسخ استاد حسینی نسب
اولا: ما معتقدیم معارضه نیست. شما چرا ماده در عبارت لأنّ له مادّة را به معنای نابع می گیرید؟ ماده یعنی به منبعی وصل است اما این که آن منبع لزوما نابع است، معلوم نیست. به نظرم لأنّ له مادّة ییعنی به منبعی وصل است که ادامه آب، این قسمت را پاک می کند در مقابل آبی که به جایی وصل نیست کما این که در روایت هم داشتیم:
قُلْتُ أَخْبِرْنِی‏ عَنْ مَاءِ الْحَمَّامِ‏ یغْتَسِلُ مِنْهُ الْجُنُبُ وَ الصَّبِی وَ الْیهُودِی وَ النَّصْرَانِی وَ الْمَجُوسِی فَقَالَ إِنَّ مَاءَ الْحَمَّامِ کمَاءِ النَّهَرِ یطَهِّرُ بَعْضُهُ بَعْضاً. (الکافی جلد 3 صفحه 14)
این افراد از این حوضچه آب بر می دارند اما حضرت پاسخ می دهند که آب حمام و آب نهر، وصل به منبع هستند و آبی که از خزانه به حوضچه می رسد، پاک است و این آب را هم پاک می کند. در روایت ابن بزیع هم چاه بود که چاه نیز همین گونه است و منبع دارد. پس از نظر ما اصلا تعارضی نیست. تعارض از این جا درست می شود که لأنّ له مادّة را به معنای نابع گرفتید. 
ثانیا: اگر هم تعارض دیدید، لأنّ له مادّة تعلیل و أقوی است. در تعارض عامین من وجه و تساقط آنها، رجوع به عام فوقانی می شود و این هنگامی است که تعارض مستقر بشود و مرجحی وجود نداشته باشد. در ما نحن فیه، تعارض مستقر نمی شود چون أظهر و ظاهر داریم. لأنّ له مادّة أظهر و قرینه است. پس اگر در جایی لأنّ له مادّة بیاید، مفهوم إذا بلغ الماء قدر کر لم ینجسه شیءٌ کنار می رود. لذا آبی که چشمه داشت و به اندازه کر نبود، منطوق لأن له مادّة شامل آن می شود نه مفهوم روایت محمد بن مسلم.
ثالثا: اگر کسی هیچ کدام را قبول نکرد، می گوییم آیا قبول دارید که اگر در دورانی یکی را مقدم کنیم، دیگری لغو بشود، همین لزوم لغویت یا حمل بر فرد نادر قرینه عقلی بر تقدیم یکی یا دیگری است؟ ما این مطلب را قبول داریم.
استصحاب، با تجاوز و فراغ درگیر می شود و حتی اگر استصحاب را اماره بدانید و تجاوز و فراغ را اصل عملی بدانید، باز هم تجاوز و فراغ مقدم بر استصحاب می شود چون اگر استصحاب را اماره و مقدم بر تجاوز و فراغ کنند، قاعده تجاوز و فراغ بلا مورد یا محدود به موارد تعاقب الحالتین می شود و این حمل مطلق بر فرد نادر و قبیح است و عقل حکم می کند که تو باید مانع آن بشوی چون معصوم حرف لغو نمی زند.
اگر در دوران بین صحیحه ابن بزیع و صحیحه محمد بن مسلم، ابن بزیع را مقدم کنید، مشکلی پیش نمی آید. نابع ها ذیل صحیحه ابن بزیع می آیند و غیر نابع های قلیل، ذیل روایت محمد بن مسلم قرار می گیرند. اما اگر مفهوم روایت محمد بن مسلم را بر صحیحه ابن بزیع مقدم کنید، باید بگویید که آب های چاه کر، پاک هستند اما آنهایی که به حد کر نیستند با مجرد ملاقات نجس می شوند چه منبع داشته باشند چه خیر.  و این یعنی صحیحه ابن بزیع یا بلا فرد و یا دارای فرد نادر می شود و همین قرینه می شود که روایت ابن بزیع را مقدم می کنید.
رابعا: اگر هیچ کدام را نپذیرفتید، و تعارض مستقر شد، تساقط نمی شود بلکه مرجحات می آیند و خذ بما اشتهر بین أصحابک. ما اگر چه اجماع را به دلیل مخالفت علامه نپذیرفتیم اما مشهور همین است که آب نابع به مجرد ملاقات نجس نمی شود ولو کر نباشد.
در مورد جواب چهارم دقت کنید که شهرت عملیه قدمائیه از مرجحات است نه شهرت روائیه قدمائیه، اگر شهرت روائیه ملاک باشد، اثبات صغرای مدعای ما مشکل است.  
 درس خارج فقه( جلسه69، 1401/11/8)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  عدم نجاست آب قلیل در فرضی که نجاست به اندازه سر سوزن باشد. علی آمنی 3 323 27-آبان-1402, 10:58
آخرین ارسال: علی آمنی
  اشکال به تعویض سند در روایت ابو مریم انصاری علی آمنی 0 152 18-اسفند-1401, 10:21
آخرین ارسال: علی آمنی
  استفاده از تناسب حکم و موضوع در روایت غیاث بن ابراهیم علی آمنی 8 1,253 21-دي-1401, 16:23
آخرین ارسال: علاوی
  اثبات تغیر انتشاری با توجه به روایت سُئِلَ عَنِ الْمَاءِ النَّقِیعِ علی آمنی 0 313 20-دي-1401, 16:33
آخرین ارسال: علی آمنی
  جریان اصل عدم زیاده در صحیحه ابن بزیع علی آمنی 0 318 28-آذر-1401, 16:51
آخرین ارسال: علی آمنی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان