امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
راههای تصحیح ابی علی. (استاد گنجی)
#1
در سند بعضی از روایات ابی علی وجود دارد که از لحاظ اعتبار ان مورد اختلاف واقع شده است و استاد گنجی راههایی برای تصحیح ایشان مطرح فرمودند:
مرحوم صاحب جواهر فرموده ابی علی لاباس به است چون در نقل شیخ حسین بن سعید از نقل کرده و در نقل شیخ صدوق از ابن ابی عمیر نقل شده و همین کافی است، اما مرحوم حکیم اشکال کرده که حسین بن سعید از اصحاب اجماع نبوده، اما در نقل صدوق، همینکه از محمد بن ابی عمیر نقل شده، کافی نیست چون لایروی الا عن ثقة.
اما این نکته علی المبنا است. نه از اصحاب اجماع بودن مفید است و اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح منهم، مراد خوب بودن اینها است نه کسانی که قبل از آن وجود داشته. نه مروی عنه بودن ابن ابی عمیر بودن مفید است چون موارد نقض پیدا شده با اینکه نود و چند درصد از مروی عنه‌ها ثقه هستند. البته مرسلات ابن ابی عمیر را قبول کردیم.
راه دیگر این است که بگوییم ابی علی حرانی از رجال کامل الزیارة است و قدیما مرحوم خوئی قبول داشته ولی این مبنا را مرحوم خوئی بعدا قبول نکرده است.
مرحوم صاحب جواهر راه دیگری گفته که شاید ابی علی همان سلام بن عمرو باشد که توثیق نجاشی را دارد.
مرحوم حکیم اشکال کرده این احتمال درست نیست چون سلام بن عمرو هر جا باشد، حرانی نیست و بعید است که دو ابی علی باشد که یکی حرانی نبوده، همچنین سلام بن عمرو نداریم که ثقه باشد بلکه سلام بن ابی عمرة است که ثقه است.
مرحوم خوئی بالمناسبه وارد بحث شده که آیا این احتمال وجود دارد یا نه؟ فرموده فرمایش مرحوم حکیم نادرست است و احتمال وجود دارد. درست است که صاحب جواهر گفته سلام بن عمرو و او در رجال، توثیق ندارد، ولی سلام بن عمرو همان سلام بن ابی عمرة است که توثیق دارد و هر دو یکی هستند و توثیق در مورد او گفته ثقة. دلیل اتحاد این دو آن است که سلام بن عمرو و سلام بن ابی عمرة، بررسی کردیم که سلام بن ابی عمرة را نقل کرده و گفته:
سلام بن أبي عمرة الخراساني‏ ثقة، روى عن أبي جعفر و أبي عبد الله عليهما السلام، سكن الكوفة. له كتاب يرويه عنه عبد الله بن جبلة.
شیخ طوسی در فهرست گفته:
سلام بن عمرو. له كتاب. أخبرنا جماعة، عن التلعكبري، عن ابن عقدة، عن القاسم بن محمّد، عن محمّد بن الحسين بن حازم عن عبد اللّه بن جبلة، عن سلام بن عمرو.
یک عبدالله بن جبله بیشتر نبوده که کتاب سلام را نقل کرده باشند، و بعید است که از دو نفر نقل کرده باشد پس در اینجا خیلی بعید است که دو روایت با یک متن مشابه، ولی دو تا ابو علی آن را نقل کرده باشند.
البته استاد هم مطالبی داشتند و نقدی داشتند. به جلسه 89 تاریخ 16 بهمن ماه 1401 مراجعه بفرمایید.
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی ، مهدی کاظمی
#2
با سلام و عرض ادب
۱.در ابتدای عرایض تان فرمودید استاد گنجی راه هایی برای تصحیح ابی علی ذکر کرده ولی محتوا مطلب تان حرف عای صاحب جواهر و اقای حکیم و اقای خویی بود، راه استاد را بیان نفرمودید.

۲.ننوشته اید که صاحب جواهر فرموده حسین بن سعید و ابن ابی عمیر کلاهما من اصحاب الاجماع

۲.اشکال اقای حکیم ک نوشته اید "سلام بن عمرو هرجا باشد، حرانی نیست و بعید است دو ابی علی باشد ک یکی حرانی نبوده" در مستمسک پیدا نکردم، استاد هم در درس یادم نمیاد چنین اشکالی از اقای حکیم نقل کرده باشند، میشه متن مستمسک را ارسال کنید؟
اشکالات اقای حکیم به صاحب جواهر این است:

اولا: منبع برای اینکه اباعلی حرانی سلام بن عمرو باشد نمیشناسم چراکه در کسانی که مسمی به سلام هستند هیچکدام منسوب به حران نیستند غیر از (سلام بن ذکاء الحرانی) ((اقول: که این شخص هم در طبقه مشایخ نجاشی هستش نه اصحاب الصادقین تا ابن ابی عمیر از او نقل کند، مضافا ابن ذکاء هست نه ابن عمرو که صاحب جواهر ادعا کرده بود))

ثانیا: در میان اشخاصی که مسمی به سلام هستند ثقه وجود ندارد الا سلام بن ابی عمره الخراسانی.
"واما ما فی الجواهر من ان اباعلی الحرانی سلام بن عمرو الثقه فلم اعرف الثقه فلم اعرف ماخذه اذ لیس فیمن یسمی سلاما من ینسب الی حران نعم سلامه بن ذکاء الحرانی یکنی ابالخیر صاحب التلعکبری و کذا لیس فیهم من هو ثقه عندهم سوی سلام بن ابی عمره الرخراسانی"
ثانیا:

۳.اما کلام اقای خویی که نوشته اید:
"مرحوم خوئی بالمناسبه وارد بحث شده که آیا این احتمال وجود دارد یا نه؟ فرموده فرمایش مرحوم حکیم نادرست است و احتمال وجود دارد ..."

اقای خویی فرموده:
سلام بن عمرو همان سلام بن ابی عمره است ولی مکنی به ابی علی خراسانی هست نه ابی علی حرانی پس اقای خویی هم احتمال صاحب جواهر را مثل اقای حکیم قبول نکرده، فقط اشکالش به اقای حکیم این است که سلام بن عمرو همان سلام بن ابی عمره است.


۴. دلیل اتحاد سلام بن عمرو با سلام بن ابی عمره را نوشته اید کتاب این دو عنوان را عبدالله بن جبله روایت کرده.
این راه حل برای اتحاد از خود استاد بود نه از اقای خویی.
اقای خویی دلیل اتحاد را این دانسته که هر دو صاحب کتاب بوده اند و نجاشی و شیخ طوسی هر کدام یک عنوان رو در رجال شان آورده اند درحالیکه که اگر دو نفر باشند باید هر دو را هم نجاشی و هم شیخ طوسی ذکر میکردند.
پاسخ
 سپاس شده توسط king ، علاوی
#3
سلام علیکم.
اولا در درس چند راه فرمودند و بنده برای این که راه چالشی را مطرح کنم همین راه را انتخاب کردم و البته ادرس درس را فرستادم تا اگر کسی خواست به راههای دیگر هم اطلاع پیدا کند. لذا این نکته شما کاملا بی راه و بی ارتباط است. به عبارتی در مقام بیان همه راهها نبودم. لطفا اشکال علمی داشته باشید و وقت بنده را نگیرید.
ثانیا این که فرمودید صاحب جواهر گفته است کلاهما...... از نکته قبلی روشن میشود چون این یک راه بود و بنده در مقام بیان همه راهها نبودم و البته استاد نقد هم کردند که از اصحاب جماع بودن دلالت بر توثیق ممکن است نداشته باشد و ....
ثالثا این که گفته اید در مستمسک پیدا نکرده ام ظاهرا فراموش کردید که در تالار چه چیزی به عنوان موضوع ارسال میشود. در تالار به عنوان موضوعی که بخواهد بر سر ان بحث شود مطلب استاد فرستاده میشود و چه بسا بیان استاد با منبع متغایر باشد که خیلی اوقات اتفاق میافتد.
رابعا این که گفتید اشکالات اقای حکیم به صاحب جواهر این است...... شما ظاهرا داب استاد را نمیدانید که ایشان معمولا مطالب را گلچین میکند و خود ایشان هم بارها تصریح کرده است و گفتم که به عنوان ارسال موضوع مطالب استاد فرستاده میشود نه مطالب منبع. بعد عزیزانی مثل شما به عنوان تکمیل بحث نه اشکال فرمایشاتی حول این مطلب با دوستان به اشتراک میگذارید.
و هکذا بعضی از فرمایشات دیگر شما.
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی کاظمی ، علاوی
#4
سلام و رحمه الله

اشکالی که به عنوان اشکال اقای حکیم از استاد نقل کردید گفتم نه در مستمسک است و نه استاد چنین اشکالی را نقل کردند!
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#5
اشکالی که به عنوان اشکال اقای حکیم مطرح کردم در درس استاد فرمودند. بنده در ذیل تقریر واو به واو ایشان را برای شما میگذارم. درس جلسه 89 استاد میفرماید:
مرحوم اقای حکیم اشکال کرده است. «صاحب جواهر خیلی اهل سند نبوده است به خاطر این که مهم برایش نبوده است شیخ انصاری هم این جور است اینها انجباری بودند  و همین جا انجبار را گفته است خیلی نیاز به بحث سند ندارند ولی خب گاهی اوقات وارد شده اند منتها خوب وارد نشده اند.» اقای حکیم گفته است که اقای صاحب جواهر!! اصلا محتمل نیست که ابی علی سلام بن عمر باشد. چون در سلام ها که نگاه میکنیم، کسانی که اسمشان سلام است هیچ کدام حرانی نیست. این ابی علی حرانی است. به نقل شیخ صدوق. بعید است که بگوییم این دو نفر بودند یک ابی علی دیگری داریم یک ابی علی حرانی داشتیم خیلی بعید است بابا یک واقعه بیشتر نبوده است.
 و اضافه کرده است و گفته است سلام هم باز میگویید ثقه است، ما سلام بن عمر ثقه نداریم اونی که داریم سلام بن ابی عمره است نه سلام عمر. این هم یک اشتباه. این که من المحتمل ابی علی سلام بن عمر باشد و هو ثقه. هر دو جمله خطا است. این جور به مرحوم اقای صاحب جواهر اشکال کرده است.

استاد در درس تصریح میکند از قول اقای حکیم که بعید است این دو نفر بوده باشد. سلام بن عمر هیچ کدام حرانی نیست. 
عبارت اقای حکیم هم این است:اذ لیس فی من یسمی سلاما من ینست الی حران. به احتمال زیاد برداشت استاد از این عبارت بوده است که در میان سلام ها نگاه میکنیم هیچ کدام حرانی نیست.
اگر باز هم سوالی بود بفرمایید.
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی کاظمی ، علاوی


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تصحیح سند مقبوله عمر بن حنظله (وجه وثاقت عمر بن حنظله) Payam_Khajei 0 220 5-اسفند-1402, 23:05
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  بررسی سندی صحیحه‌ی سوم زراره توسط استاد شب زنده دار مهدی کاظمی 0 375 17-بهمن-1401, 18:51
آخرین ارسال: مهدی کاظمی
  اشکال استاد علیدوست به مرحوم آقای خویی در صحیحه دانستن روایت عمار بن مروان کلبی مهدی کاظمی 0 275 12-بهمن-1401, 17:49
آخرین ارسال: مهدی کاظمی
  توثیق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی مهدی کاظمی 1 472 4-بهمن-1401, 11:51
آخرین ارسال: مهدی کاظمی
  نظر آية الله زنجاني در مورد وهب بن وهب و نقد آن توسط استاد شهيدي اعلایی 0 4,031 11-بهمن-1393, 11:56
آخرین ارسال: اعلایی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان