امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مساله جدید: ملازمهٔ وجوب تدریجی جهاد ابتدائی با ایجاد حکومت (مبتنی بر نظریه فقه الدعوة)
#1
استاد فاضل در بحث قواعد فقهیه مورخ 19 بهمن ماه به بیان آیات متعدد در بحث وجوب جهاد ابتدائی پرداخته و به ابطال نظریه تخصیص آیات جهاد به جهاد دفاعی پرداختند و ادله و شواهد تاریخی را نیز بر این مطلب اقامه کرده و سپس به کمک نظریه فقه الدعوه ملازمه بین وجوب جهاد ابتدائی و تشکیل حکومت اسلامی را بیان کرده اند و این آیات را دلیل بر مشروعیت تشکیل حکومت در زمان غیبت دانسته اند به این بیان که ........

بیان مطلب
درس قواعد فقهی / فقه سیاسی (آیات حکومت در قرآن)
استادمعظم حضرت آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی (مدظله العالی)/
جلسه ( 14چهارشنبه )1401/11/19
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث در آیاتی است که دلالت بر وجود حکومت در اسلام دارد،  آیاتی که می شود این مطلب را استفاده کرد چه مقدار است؟
تا این قسمت بحث عناوینی که بالمطابقه دلالت بر حکومت دارند مورد بررسی قرار گرفت. آیات مسئله  ولایت، مسئله خلافت، اطاعت، که بالمطابقه دلالت بر حکومت دارند، حکم، مُلک، وراثت.
دسته دوم آیاتی است که بالمطابقه دلالت ندارد اما به دلالت التزامی کاملاً دلالت بر مسئله حکومت دارد.
 طایفه ای از این آیات، آیات مربوط به جهاد در قرآن است، ادعای ما این است که اگر کسی آیات جهاد در قرآن را یک نظر اجمالی داشته باشد که اولاً نحوه تشریع جهاد به چه صورت بوده؟ که ما معتقدیم همان طوری که در مسئله تحریم خمر به تدریج مسئله مطرح شد که عرض خواهم کرد، در مسئله جهاد هم به تدریج مسئله قتال ابتدایی با کفار مطرح شده. خود این هیچ معنایی ندارد جز اینکه در غالب حکومت باید اینطور باشد و اذن در جهاد، کیفیت جهاد، تقسیم غنائم در جهاد، و آثاری که در جهاد مترتب است، گرفتن اسیر و احکامی که برای اسیر هست در جهاد، که مراد ما فعلاً همین جهاد ابتدایی است، این هاهمه متقوم به یک حکومت است، تا حکومت نباشد این ها معنا ندارد.
جهاد ابتدایی که ما معتقدیم اینکه می گویند یکی از فروع دین جهاد است، این مسلم مراد جهاد ابتدایی است، این فقط در اسلام وجود دارد و الا جهاد دفاعی در همه مذاهب وجود دارد، جهاد دفاعی را عقل میگوید، نیازی به شرع ندارد اصلا، به خلاف جهاد ابتدایی.
این جهاد ابتدایی نمیشود الا مع الحکومة، در جهاد ابتدایی یک مقدمه بزرگی دارد به نام دعوت، یعنی بر حاکم مسلمین یا بگوئیم بر مسلمان ها اول واجب است که از کفار و مشرکین دعوت به اسلام کنند، اینطور نیست که مسلمان ها همینطور بروند سراغ مشرکین! باید آنها را به سوی اسلام دعوت کنند، منطق اسلام را، آیات، بیّنات و معجزات را به ایشان نشان بدهند که طبعاً هر کسی این آیات و معجزات را ببیند مسلمان میشود، حالا اگر مشرکین مهلت خواستند و گفتند یک ماه، دو ماه، یک سال، چند سال به ما مهلت بدهید که راجع به اسلام فکر و تحقیق کنیم، باید مهلت داده شود. تمام اینها تحت عنوان فقه الدعوه مطرح است یعنی مقدمهی اصلی جهاد ابتدایی دعوت است، این دعوت را چه کسی باید انجام بدهد؟ حکومت، حاکم مسلمین، او باید از کفار دعوت کند، بعبارةٍ اُخری جایی که اصلاً حکومتی به نام حکومت اسلامی و حکومت دینی وجود ندارد موضوعی برای جهاد ابتدایی نیست.
حالا این بحث که آیا جهاد ابتدایی مشروط به حضور معصوم علیه السلام است که بیش از 98درصد از فقها این نظریه را دارند که منوط به حضور معصوم و اذن معصوم علیه السلام است، این خودش بحث دیگری است. آنچه الآن عرض می کنیم این است که باید حکومت باشد، باید حاکم مسلمین از مشرکین دعوت کند.
در زمان ما مقوم حکومت  وجود یک حاکم و مأمورین و مردم، یک فرمانده و فرمانبر، افرادی که دستور را تبعیت میکنند، یک مطیع و مطاع واحد،قانون واحد است. در زمان پیامبر این حکومت بوده و پیامبر حکومت داشتند، این جنگها بدون حکومت نمیشود تحقق پیدا کند و حتی مجرد حضور معصوم کافی در جهاد ابتدایی نیست و باید معصوم حاکم باشد، یعنی حکومت ظاهریه داشته باشد و مردم از او تبعیت کنند و الا اگر در زمانی است که حاکم مثل زمان بنی امیه و بنی العباس، که آن ها حکومت را غصب کرده بودند، همه اختیارات و قدرت دست ایشان بود، آن زمان نمی توانستیم بگوئیم حتی امام معصوم اذن در جهاد ابتدایی بدهد چون حکومت نداشتند.
پس مقوم اصلی برای جهاد ابتدائی مسئله حکومت است و باید حکومت باشد، تا حکومت نباشد دعوت معنا ندارد، قیام نمیشود چون قیام متوقف بر حکومت است.امام حسین  به عنوان جهاد ابتدائی حرکت نکرده، آن طرفش عدهای بودند که نماز خوان و قرآن خوان بودند و به حسب ظاهر مسلمان بودند. در جهاد ابتدایی طرف مشرکین و کفار هستند و لذا آن جهادی که امام حسین انجام داد را تعبیر میکنیم به جهاد ذبی، یعنی دفاع عن بیضة الاسلام.
برخی از اول گفته اند ما چیزی به نام جهاد ابتدائی نداریم، در جهاد ابتدائی دو تعریف وجود دارد، تعریف اول اینست که اگر مسلمانها ابتدا کنند به قتال با کفار، با کفاری که نه بالفعل در مقام جنگ با مسلمانها هستند ونه بالقوه، این یک تعبیر. یک کفاری در سرزمینی دارند زندگی میکنند که اصلاً در مقام توطئه علیه مسلمین نیستند. از چیزهایی که هنوز درست منقح و بحث نشده، نه در فقه و نه در تفاسیر همین بحث جهاد ابتدائی است و لذا برخی به اشتباه گفتهاند اصلاً چیزی به نام جهاد ابتدایی نداریم، میگویند اگر کفار حمله کردند یا کفار دارند توطئه میکنند برای حمله به مسلمانها، اینجا مسلمانها در مقام دفاع بیایند، اما چیزی به نام جهاد ابتدایی نداریم، و لذا کتاب نوشتند در همین  50ساله اخیر جهاد در اسلام، اول کتاب هم این را آوردند که فقها و مفسران از زمان شیخ طوسی الی زماننا هذا اشتباه کردهاند که این جهاد را تقسیم کردند به دفاعی و ابتدائی. این آقا میگوید ما چیزی به نام جهاد ابتدایی نداریم! میگوید تماماً اشتباه کردند هم
فقها و هم مفسران، و معتقد است که این آیهی شریفهای که داریم و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم،می گوید این الذین یقاتلونکم قیدی است که تمام مطلقات را تقیید میزند، مثلاً کتب علیکم القتال و هوکرهٌ لکم که یکی از آیات محکم و مطلق در جهاد ابتدائی است، کتب علیکم القتال و هو کره لکم ، می گوید و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم تقیید میزند آن را، الذین یقاتلونکم مقید آن کتب علیکم القتال است یعنی قتال با کسانی که میآیند تا با شما جنگ کنند بر شما واجب است.
جهاد ابتدایی مثل مسئله حرمت خمراست، همان طوری که حرمت خمر تدریجی شد وجوب جهاد ابتدائی هم تدریجی شد. اینجا داخل پرانتزعرض کنم که در جهاد دفاعی تدریجی معنا ندارد، در جهاد دفاعی هر وقت هر مهاجمی به انسان حمله
کند فطرت انسان میگوید بر تو دفاع واجب است، عقل میگوید دفاع واجب است، تدریجیت یعنی چه؟آنچه تدریجیت در آن معنا دارد جهاد ابتدائی است. در باب خمر خدا اول فرمود یسألونک عن الخمر والمیسر از نبی ما راجع به خمر و قمار سؤال میکنند، قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما، همین اندازه هم در آن خوبی و هم بدی است و بدیاش بیشتر از خوبیاش است، در مرحله بعدخدا فرمود یا ایها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوة و انتم سکاری، وقتی مست هستید نماز نخوانید، در مرحله سوم یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الاضلام و الانصاب رجسٌ من عمل الشیطان فاجتنبوه، اینجانازل شد که از خمر اجتناب کنید، خمر رجس و پلیدی است، آنچه متیقن از آن هست اینکه بالأخره خوردنش حرام است، این رجس قدر متیقنش این است که خوردنش حرام است حالا بحث نجاستش یک بحث دیگری است، این راجع به خمر است . می رسیم در باب جهاد ابتدائی، آیاتی داریم که خدا به پیامبر میفرماید بر شما کف از مبارزه با قتال
واجب است، خودداری کنید، و دع اذاهم، اگر اینها شما را مورد اذیت و آزار قرار میدهند مقابله نکنید .
مرحوم آقای طباطبائی میفرمایند جهاد ابتدایی دو مرحله دارد یک مرحله ممنوع بوده و یک مرحله مشروع شده، مرحلهای که مشروع شده خودش دارای چهار مرحله است:  1) قتال با مشرکان مکه، اول مرحلهای که جهاد ابتدایی مشروع شده قتال به مشرکان مکه است 2)قتال به اهل کتاب 3) قتال با عموم مشرکان، اعم از مکه و غیر مکه  )4قتال با مطلق کافران اعم از مشرکان و اهل کتاب. ایشان اینطور مرحله بندی کرده اند.
ما در آن کتاب آیات جهاد در قرآن اینطور ذکر کردیم یک مرحله همان مرحله ممنوعیت است، برخی از آیات قرآن چون مسلمانها میآمدند در مکه به پیامبر عرض میکردند اجازه بدهید که به اینها حمله کنیم،آیه آمد که حق ندارید حمله کنید، خودداری از قتال کنید، واصبر علی ما یقولون و احجرهم حجراً جمیلا،لکم دینکم ولی دین، اینها مربوط به آن مراحل اول بوده، فأعفوا واصفحوا حتی یأتی الله بأمره، گذشت کنید تا اینکه خدا دستورش را بفرستد. این مال مکه است. این مراحلی که ما تنظیم کردیم :1) لزوم کف وخودداری از قتال، 2) اذن در قتال، آیه  39حج اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا اذن داده شد اینها که قبلاً مقاتله میشدند، یعنی مشروعیت داده شد.  وجوب جهاد دفاعی 4)ترغیب به جهاد ابتدائی، 5) وجودجهاد ابتدائی است. مثلاً این ترغیب جهاد ابتدائی یا ایها النبی حرّض المؤمنین علی القتال،  65انفال،
وجوب جهاد ابتدائی به نحو عام کتب علیکم القتال و هو کره لکم، اینها همهاش هم قرائن فراوانی دارد که این قتال مراد قتال ابتدائی است، قتال دفاعی نیاز به کتب ندارد، کتب علیکم القتال یعنی ابتداءً مسلمین بروند و هو کرهٌ لکم، این برای مسلمین سخت است اما کتب علیکم.قاتلوا الذین یلونکم من الکفار ، یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلض علیهم و قاتل المشرکین کافةً کما یقاتلونکم کافة، اقتل المشرکین حیث وجدتوهم، و آیات دیگری که خودتان مراجعه کنید به هم آن کتاب، و قاتلوهم، اصلاً ببینید جهاد ابتدائی به نحو عام بدون هیچ قیدی وقاتلوهم بروید باکفار مقابله کنید، حتی لا تکون فتنة، این فتنه در این آیه  193بقره یعنی شرک، چرا؟ اولاً دنباله اش یک قرینه دارد و یکون الدین لله، می فرماید شرک نباشد، دین برای خدا باشد یعنی تنها دینی که حکومت می‌کند و تنها قانونی که حکومت میکند قانون خدا باشد، یا ایها الذین آمنوا ما لکم الی قیل لکم انفروا فی
سبیل الله ... الی الارض ارضیتم بالحیاة الدنیا من الآخرة، اینها آیات جهاد ابتدایی است. وقتی به شمامی گوئیم کوچ کنید در راه خدا و با کفار و مشرکین جهاد کنید شما سختتان است! اگر کسی به انسان حمله میکند انسان راهی ندارد و باید با او مقابله کند، آنجا إلی الارض معنا ندارد و اصلاً موضوع ندارد، معنایش این است که رسول خدا به مسلمین بفرماید ابتداءً بروید جنگ کنید با مشرکین و کفار.آیا اینکه جنگهای پیامبر جنگهای ابتدایی بوده یا نه یک بحث است، آیات میگوید خواه آنها حمله کنند یا نکنند، فتح مکه مسلم جهاد ابتدایی است. آیه اطلاق دارد ولو اینکه نخواهند با شما جنگ کنند، ما این همه آیات داریم و جاهد الکفار و المنافقین، یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین، کتب علیکم القتال.قاتلوا الذین یلومونکم ، حرض المؤمنین علی القتال، قاتلوهم حتی لا تکون فتنة، که عرض کردم هم آیه قرینه
دارد بر اینکه مراد از فتنه شرک است، یعنی خدا میفرماید، غرض اصلی از جهاد ابتدائی توسعه قدرت نیست، غرض اصلی از جهاد ابتدائی به دست آوردن اموال دیگران نیست، غرض این است که شرک از بین برود.
متأسفانه جهاد ابتدایی را نیامدند درست منقح کنند، می گوئیم اولاً باید قبلش دعوت باشد، ثانیاً هدف درجهاد ابتدایی چیست؟ لا تکون فتنه است، در همان کتاب جهاد در اسلام نویسنده مینویسد حتی لا تکون فتنة یعنی توطئه آنها را از بین ببریم، عجیب این است که خود آیه میگوید و یکون الدین لله، آیه قرینه روشن دارد و اعجب از این اینست که روایت معتبر ذیل این آیه داریم که امام  می فرماید مراد از فتنه شرک است، باز در آیات دیگری در قرآن اگر کسی بپرسد کلمه فتنه در شرک استعمال شده یا نه؟ بله آیات دیگر هم داریم. آمده فتنه را فتنهی عرفی اصطلاحی زمان ما معنا کرده یعنی توطئه.کفار دارند توطئه میکنند علیه شما، توطئهشان را از بین ببرید! ما در قرآن آیات جهاد ابتدایی داریم که به نظرم می رسد آیات جهاد ابتدایی از آیات نماز بیشتر است، به نظر من این چنین است، خودتان هم تتبع بفرمائید. این الذین یقاتلونکم قید احترازی نیست بلکه قید توصیفی خود کفار است، برای اینکه در بعضی از آیات دیگری می فرماید و لا یزالون یقاتلونکم یعنی ذات کفار این است که دائماً در صدد قتال با شما هستند و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم عنوان مشیر به کفار است نه قید احترازی، حالا چرا؟ قرائنی داریم که اگرخواستید جلسه بعد مفصل عرض میکنم، ولی به نظرم نیاز نیست، چون در آن کتاب مفصل آوردم. ما اول ببینیم آیات چیست و بعد برویم سراغ سیره، آیات قرآن بسیار قوی است، ظهور بسیار قوی دارد در مسئله جهاد ابتدائی. فقط این یک آیه اگر الذین یقاتلونکم هست که اگر کسی اصول قوی داشته باشد می فهمد که این قید قیدیت ندارد، این قید احترازی نیست، این یک عنوان مشیر به کفار است، عنوان بارز کفار مقاتله با مشرکین بوده، مثل اینکه الآن ما در زمان خودمان می گوئیم بروید با اسرائیل مقاتله کنید، بعد یک عنوان کودک کش هم برایش میآوریم میگوئیم بروید با این رژیم کودککش مقاتله کنید، این آیا احتراز است؟ بگوئیم اگر این اسرائیل یک زمانی دست از کودک کشی برداشت تمام میشود؟! نه این یک عنوان مشیر است، این اشاره به باطن اینها دارد. علی کل حال این آیات جهاد ابتدایی است.
پاسخ
 سپاس شده توسط علی آمنی


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان