امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تبیین دیدگاه استاد احمدی شاهرودی در باب نفی قاعده ملازمه
#1
برای تبیین دیدگاه استاد احمدی شاهرودی در این زمینه، بيان سه مقدمه ضروری است:

مقدمه اولی: استحقاق عقوبت اخروی عقلا و عقلائا به مناط هتک حرمت مولا و عصیان اوامر و نواهی او می باشد اما در ارتکاب فعل قبیح بعنوان أنه قبيح، استحقاق عقوبت اخروی عقلا و عقلائا نیست و از آنجا که استحقاق عقوبت اخروی مبتنی و معلق بر اعمال مولویت مولاست و لذا مولا می تواند با عدم اعمال مولویت، حکم معلق عقل به استحقاق عقاب را منتفی گرداند.

مقدمه ثانیه: دلیلی نداریم بر اینکه جعل تکلیف و عقاب عقلا بر خداوند لازم است بلکه عده ای از شواهد دلالت دارند بر اینکه جعل تکلیف و عقاب عقلا بر خداوند سبحان واجب نیست و از همین رو گفتیم: جعل تکلیف و عقاب حق مولا بر عباد است نه اینکه حق عباد بر مولا باشد و من المعلوم که مولا می تواند از حق خویش گذشته و به عنوان مثال بگوید: اگر چه عقل حاکم به قبح ظلم است و لکن از آنجا که جعل تکلیف و عقاب حق من است، من از حق خود گذشته و از جعل تکلیف و عقاب بر ارتکاب ظلم صرف نظر می کنم و با توجه به مقدمه اولی روشن می شود که در ارتکاب ظلم، استحقاق عقوبت اخروی نخواهد بود در تقدیری که مولا از جعل تکلیف و عقاب بر ارتکاب ظلم صرف نظر کند چرا که استحقاق عقوبت اخروی به مناط هتک حرمت مولا بوده و معلق بر اعمال مولویت او می باشد و حال آنکه مفروض این است که مولا، اعمال مولویت نکرده و تکلیفی جعل نفرموده تا ارتکاب ظلم مساوق با هتک حرمت و مخالفت با او باشد پس تا به اینجا معلوم شد که مولا می تواند اثباتا بفرماید: من کسی را به جهت ارتکاب ظلم توسط او عقاب نکرده و تکلیفی بر مخالفت با حکم عقل مبنی بر لزوم اجتناب از ظلم جعل نمی کنم و با این بیان، بین حکم عقل به قبح ظلم و جعل تکلیف و عقاب توسط مولا ملازمه ای وجود ندارد.
بله اگر چنانچه عقل، در موردی عقاب را بر خداوند سبحان لازم و ضروری بداند در این تقدیر بر خداوند، جعل عقوبت لازم است و لکن موردی نداریم که عقل، جعل عقاب را بر خداوند لازم و ضروری بداند بلکه نهایتا عقل حاکم به قبح ظلم و لزوم اجتناب از آن است اما حاکم به لزوم جعل عقاب بر ارتکاب ظلم نیست.

مقدمه ثالثه: عدم جعل تکلیف و عقاب توسط مولا مساوق با ترخیص در ارتکاب ظلم نیست تا کسی اشکال کرده و بگوید: ترخيص در مخالفت با حکم عقل مبنی بر لزوم اجتناب از ظلم قبيح است و پر واضح است که مولا با عدم جعل تکلیف و عقاب بر مخالفت با حکم عقل مبنی بر قبح ظلم و لزوم اجتناب از آن، در دائره احکام عقلیه تکلم نکرده و ترخيص در مخالفت با این احکام نداده بلکه تنها مولا در دائره مولویت خود تکلم کرده و از حق خود گذشته و من الواضح که قبيح نیست مولا از حق خود بگذرد و در عین حال که مولا از حق خویش گذشته ولی می گوید: من در ارتکاب ظلم ترخيص نداده بلکه همه را به اطاعت از حکم عقل دعوت می کنم و فاعل ظلم بعيد از من بوده و تارک ظلم قریب به من و محبوب نزد من است و لکن از آنجا که جعل تکلیف و عقاب حق من است من از این حق خود گذشت می کنم؛ فتحصل مما ذکرناه: با توجه به این مقدمات سه گانه بين حکم عقل به قبح یک فعل و جعل تکلیف و عقاب بر ارتکاب آن فعل هیچ گونه ملازمه ای وجود ندارد و البته در پایان، تذکر این نکته نیز ضروری است که این کلام ما غير از آن مطلبی است که از ما گذشت در باب اینکه مولا می تواند در عقاب به حکم عقل مبنی بر استحقاق اکتفاء کرده و تکلیف انشائی جعل نکند.


11 و 12 بهمن 1401


فایل‌های پیوست
.pdf   تقریر جلسه 84.pdf (اندازه 173.74 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#2
اگر عقل حکم به قبح میکند کما هو المفروض،
 حکم به استحقاق عقوبت لولائیه هم میکند
(لولا ترخیص شارع)
 ولی ترخیص باید بنحو نص و یقینی باشد
 والا اطلاق نمیتواند جلوی حکم به استحقاق
 عقوبت عقلی را بگیرد، نظیر ترخیص در جمیع اطراف
 علم اجمالی که گرچه برائت اطلاق دارد،
ولی هیچکس نمیگوید شارع با برائت ترخیص بالفعل در
 هر دو طرف داده، و حال آنکه آنجا هم
 حکم به استحقاق عقوبت در مخالفت
 قطعیه لولائیه است.
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#3
جواب این سوالتون روشنه و اون اینکه استحقاق درسته لولائیه و اما نکته اینجاست که در سیره عقلاء استحقاق عقوبت اخروی رو ثابت نمی دونن به مجرد حکم عقل به استحقاق بلکه باید بیان بر عقوبت اخروی واصل بشه و الا أخذ به برائت می کنن و برائت هم بيان بر عدم استحقاق هست و در نتیجه استحقاق ثابت نیست امادر أطراف علم اجمالی بيان بر عقاب تمامه چون خود علم به تکلیف بيانه و این ربطی نداره به موردی که مجرد عقل حکم به استحقاق میکنه و شارع بیانی بر تکلیف و عقاب نداره در نتیجه اشکالتون وارد نیست
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی کاظمی ، علاوی
#4
خود حکم عقل استحقاق لولائیه، یعنی چی
  در سیره عقلاء ثابت نمیدونن!! حکم عقل که
 به نظر مشهور ربطی به سیره عقلاء نداره،
 شاید نظر استادتونه که اونم شاذه فعلا
  محل بحث ما نیست، اینجا تمسک به حکم 
عقله نه به سیره عقلاء عزیز برادر!!
در مورد علم اجمالی هم بیان تام که وجود
 نداره،لذا استحقاق اونجا هم بحکم عقله 
چون ترخیصی نیامده و  عقل میگه
 با عدم وجود ترخیص اگر عقابت کنه
 قبیح نیست، هیچ فرقی نداره!! 
شما دقت نمیکنید مشکل من نیست.
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#5
یا علی! اینا چه حرفایی هست می زنید؟ بيان در قاعده قبح عقاب بلابیان به معنای مصحح عقوبته و لذا همه به جزء مرحوم آخوند و کسایی که علم در قاعده قبح قاب بلابیان رو علم تفصیلی میدونن که البته این حرف خیلی غلطه، با علم إجمالي بيان بر تکلیف رو تمام میدونن چون بيان یعنی مصحح عقوبت و علم إجمالي هم مصحح عقوبته و لذا میگن اصلا قبح عقاب بلابیان در اطراف علم إجمالي رأسا جاری نمیشه نه اینکه جاری بشه و بعد الجریان تعارض و تساقط کنن و لعل هذا من اولیات الاصول
مطلب دیگر که نشون میده که دقت نمی کنید به مراد ما در معلق بودن حکم عقل مبنی بر استحقاق اینه که استحقاق عقاب اخرویا به مناط هتک حرمت مولاست و لذا تلازم با اعمال مولویت داره چون تا مولا تکلیف جعل نکنه که مولویت او هتک نمیشه در تقدیر مخالفت و اصلا مخالفت صدق نمی کنه در فرض عدم جعل تکلیف! در نتیجه تا بيان مبنی بر تکلیف و اینکه مولا اعمال مولویت کرده نیاد حکم معلق عقل به استحقاق منجز نمیشه بلکه عقلاء تمسک به برائت میکنن و برائت خودش بيان بر عدم استحقاقه و معنای لولائی بودن استحقاق همینه و لذا گفتم متوجه نشدید و بعبارت دیگر: استحقاق عقاب درسته به حکم عقله منتها بيان شارع موضوع برای این حکم عقل درست میکنه و تا بيان نیاد این حکم بلاموضوعه
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#6
ببخشید نوشتم علم در قاعده قبح عقاب بلابیان سهو قلم شد؛ منظورم بيان در قاعده قبح عقاب بلابیان بود که درش دو مبنا وجود داره که بالا توضیح دادم
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#7
عرایض من «یا علی» نمیخواست،
 کمی دقت میخواست که
 متاسفانه مفقود بود
گفتید«سیره عقلا» چنین است
 که نقد شد و جوابی نشنیدیم
گفتید«تفاوت است بین اینجا و علم اجمالی»
 که نقد شد و جوابی نشنیدیم
بقیه فرمایشاتتون هم که مساله اصلی
 مطروحه نبود و اگر متشعب بشه
 اصل بحث گم میشه لذا وقت ما رو نگیرید.
علم اجمالی هم بنا بر اخوند مصحح اقتضائی است
لولا ترخیص، بر خلاف تفصیلی،
 لذا میتونید بجای چت با بنده 
کمی هم کفایة الاصول رو باز کنید 
کتاب بدی نیست تالیف اخوند خراسانی است
 و اگر مطالبش رو هم متوجه نمیشید
 اصلا نا امید نشید میتونید برید مدرسه
 اقای گلپایگانی درسهای کفایه شرکت کنید
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#8
باشه قبول من کفایه میخونم شما هم برو نصاب البيان بخون البته فکر نکنم الآن جایی تدریس بشه، شما مبانی رو بلد نیستی و من برات توضیح دادم که علم إجمالي رو مسلک آخوند بيان نیست ولی رو مسلک برخی اعلام دیگه بیانه ، باز چیزایی که خودم گفتم رو داری بهم پس میدی؟ هر کس در حد سیوطی سواد داشته باشه و مکالمه ما رو بخونه متوجه میشه که کی جواب داد و کی مطلب رو اصلا نفهمید؟ اینجا اگر قدرت داری بنویس اما مطمئنا تو مکالمه تلفنی با من ۲ دقیقه هم نمی تونی ادامه بدی
برو درس بخون
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی
#9
البته باز برای اینکه بیشتر بفهمید یادتون نره که مصحح اقتضایی رو نسبت به برائت شرعیه به کار می‌برند نه نسبت به برائت عقلیه
باید بگید آخوند نسبت به برائت عقلیه بيان رو تمام نمیدونه ولی نسبت به برائت شرعیه علم إجمالي رو مقتضی میدونه نه علت تامه خلافا للمیرزا جواد التبریزی که بيان رو تمام میدونه با علم إجمالي ولی باز در برائت شرعیه موافق آخونده
بعد هر گردی هم گردو نیست؛ بين مصحح اقتضائی و مصحح عقوبت فرقه ظاهرا قاطی کردی تو نوشته
پاسخ
 سپاس شده توسط علاوی


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  مستحق ثواب نبودن منقاد از منظر استاد احمدی شاهرودی خیشه 4 144 28-بهمن-1402, 17:00
آخرین ارسال: 105767
  بررسی ملازمه بین نکته ارتکازی و عقلائی و بین ارشادی بودن خیشه 0 77 23-دي-1402, 09:05
آخرین ارسال: خیشه
  دیدگاه استاد احمدی شاهرودی در مورد عالم واقع و نفس الأمر مهدی کاظمی 2 425 23-اسفند-1401, 08:53
آخرین ارسال: نماینده استاد حسینی نسب
  پاسخ استاد احمدی شاهرودی از اشکال مرحوم آقای خوئی به اراده تشریعیه مهدی کاظمی 1 418 15-اسفند-1401, 22:58
آخرین ارسال: ali.m
  «اصول»  مختار استاد در موارد تزاحم در صورتی که أحد المتزاحمین محتمل الأهمية باشد alikolagar 2 495 10-اسفند-1401, 12:21
آخرین ارسال: alikolagar
  اشکال:  بیان اشکال بر کلام نائینی در متعلق حکم و جواب استاد از آن مومن 0 190 4-شهريور-1401, 18:25
آخرین ارسال: مومن

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان