امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تبیین و بررسی نظریه وجود حقیقی برای اشخاص حقوقی
#1
یکی دیگر از نظریات در مورد حقیقت شخص حقوقی این است که شخص حقوقی همانند اشخاص طبیعی دارای وجود حقیقی در خارج است که این وجود از طریق به رسمیت شناختن آن از سوی قانون اعطاء نمی‌شود، بلکه وجودی است که قبل از قانون نیز محقق است و صرفاً توسط عقلاء کشف شده و اجازه فعالیت پیدا کرده است.
طبق این نظریه شخص حقوقی همانند شخص حقیقی است؛ چون  وقتی به فرد حقیقی به رسمیت شناخته می‌شود، این امر وجود آن را ایجاد نمی‌کند، بلکه به فعالیت‌های انجام شده از سوی او رسمیت می‌بخشد. شخص حقوقی نیز چنین است.
در تبیین نظریه وجود حقیقی، تقریب‌های مختلفی مطرح شده است که در این مجال به دو نظریه اساسی و مهم اشاره می‌شود.

الف: عضویت
ب: اراده

الف: نظریه عضویت و حیویّة
در نظریۀ عضویت مطرح شده است که پیکر شخص حقیقی مشتمل بر مغز، دست، پا و سایر اعضا است و در صورتی که به صورت دقیق و با ابزارهایی مانند میکروسکوپ مورد بررسی قرار گیرد، یک موجود نیست بلکه از از کنار هم قرار گرفتن میلیاردها سلول زنده تشکیل شده است و بعد از تشکیل، از طریق اعضای خود به انجام فعالیت می‌پردازد. به عنوان مثال با استفاده از ذهن خود فکر می‌کند. با زبان، افکار خود را ابراز کرده و با دست و پا منویات خود را اجرا می‌کند.
اشخاص حقوقی نیز از کنار هم قرار گرفتن اعضای کوچک تر تشکیل شده است که دارای حیات هستند و فعالیت‌های اشخاص حقوقی، از طریق همان اعضای کوچک تر انجام می‌شود. به عنوان مثال در مورد یک شرکت، اشخاصی کنار هم قرار گرفته و هیئت امنا و هیئت مدیره آن را تشکیل می‌دهند. بعد از تشکیل شرکت، مدیر شرکت برای پیشبرد اهداف، فکر کرده و بعد از تصمیم گیری، با به کارگیری نیروهایی به عنوان عوامل خرید یا فروش، کارهای شخص حقوقی را انجام می‌دهد. طبق این بیان افرادی که در شرکت اشتغال دارند، خودشان أشخاص حقیقی و دارای حیات هستند که به منزله سلول‌ها و اعضای بدن انسان، برای شخص حقوقی محسوب می‌شوند. به این صورت که شورائی که به تصمیم گیری می‌پردازد، به مثابه مغز و نیروهای اجرائی به منزله دست و پا برای شخص حقوقی هستند.
استفاده از تعبیر «حیَویه» در مورد این نظریه به این لحاظ بوده است که شخص حقوقی را تشبیه به موجود زنده کرده و نتیجه گرفته است همان طور که شخص طبیعی از میلیون‌ها موجود زنده تشکیل شده است و یک موجود زنده محسوب می‌شود، موجود زنده دیگری به نام شخص حقوقی وجود دارد که از موجودات زنده که همان أشخاص حقیقی هستند، تشکیل شده است.[1]
مناقشه
تشبیه شخص حقوقی به شخص حقیقی صحیح نیست؛ چون شخص حقیقی مانند زید، اگرچه از میلیون‌ها سلول تشکیل شده است، اما وجود دیگری غیر از تک تک اجزاء مشاهده می‌شود که نسبت آن وجود با اجزاء، نسبت کل و جزء است. این در حالی است که در مورد شخص حقوقی وجود دیگری مانند شرکت مشاهده نمی‌شود که غیر از افراد تأسیس کننده آن باشد. از طرف دیگر صرف تشبیه و تمثیل نیز واقعیت را تغییر نخواهد داد.
بنابراین به نظر می‌رسد که نظریه عضویت بیشتر به ادعاهای شعری، صوری و ظاهری شباهت دارد و از برهان، دلیل و واقعیت تهی است.

ب: اراده
در نظریه اراده مطرح شده است که تک تک افراد دارای فکر، هویت و اراده هستند، اما وقتی این افراد کنار هم قرار می‌گیرند، از اجتماع آنها فکر، هویت و اراده جمعی به وجود می‌آید. به عنوان مثال در صورتی که صد نفر وجود داشته باشند و از تک تک آنها نظرخواهی صورت گیرد، هر کدام نظر و اراده متفاوتی خواهند داشت، اما زمانی که این افراد کنار هم قرار گرفته و در مورد یک موضوع خاص به بحث بپردازند، یک نظر جمعی شکل خواهد گرفت، در حالی که ممکن است که نظر جمعی مخالف با نظر فردی باشد، اما افراد در اثر مشورت و گفتگو به نظریه دیگری می‌رسند که این نظر و اراده جمعی غیر از نظر و اراده فردی است و معمولا نظرات جمعی دارای پختگی و قابلیت اجرا هستند.
این نظریه ریشه در یک تفکر فلسفی دارد که بعضی از فلاسفه قائل شده‌اند که اجتماع، دارای هویتی متفاوت از افراد خود است و در نتیجه در کنار اصالت فرد، به اصالت اجتماع هم می‌توان اشاره کرد. تطبیق این مطلب بر شخص حقوقی به این صورت است که با اجتماع اعضا از قبیل مؤسسین، هیئت امنا یا هیئت مدیره، نظر و اراده و همچنین هویت جمعی ایجاد می‌شود که غیر از هویت و نظر افراد است. این هویت جمعی شخص حقوقی نامیده می‌شود.
بنابراین طبق نظریه اراده، غیر از وجود افراد، وجود حقیقیِ دارای حیاتی ادعا نمی‌شود، اما هویت جمعی و اجتماع را نمی‌توان موهوم گرفت؛ چون وجودی غیر از وجود افراد پیدا می‌شود.[2]

مناقشه
اگرچه در برخی موارد، نظر جمعی مغایر با نظر افراد است، اما این تغایر به این معنا نیست که جمع دارای وجود جداگانه‌ای باشد و نظراتی متفاوت از نظرات افراد ایجاد شود بلکه همان نظرات افراد است که گاهی به صورت تک و بدون لحاظ نظرات دیگران در نظر گرفته می‌شود، اما وقتی در کنار نظرات و استدلالهای دیگران قرار می‌گیرد، تغییر در دیدگاه ایجاد شده و در اثر تضارب آراء، شکل دیگری به خود می‌گیرد.
بنابراین غیر از نظر، اراده و هویت اشخاص طبیعی، نظر و اراده و هویت دیگری وجود ندارد.

برگرفته از صفحه 59


[1]. شخصيت حقوقي 118؛  الشخصية الاعتبارية في الفقه الإسلامي 65.
[2]. همان 57.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  خصائص و ویژگی های اشخاص اعتباری مهدی منصوری 0 84 8-بهمن-1402, 12:48
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  جایگاه حکومت و دولت در رسمیت یافتن اشخاص اعتباری مهدی منصوری 2 153 26-دي-1402, 10:41
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  بررسی ضرورت حیات مستقل برای شخص اعتباری مهدی منصوری 0 125 11-دي-1402, 09:00
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  بررسی شرطیت وجود ذمّه مالی مستقل برای تشکیل شخص اعتباری مهدی منصوری 0 181 28-آبان-1402, 08:39
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  بررسی ضرورت مشروعیت غرض برای تشکیل شخص اعتباری مهدی منصوری 0 222 13-آبان-1402, 08:46
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  تفاوت های اشخاص حقیقی و حقوقی مهدی منصوری 1 235 23-مهر-1402, 07:36
آخرین ارسال: خیشه
  نکته علمی:  نظریه صحیح در مورد نحوه وجود شخص اعتباری مهدی منصوری 0 360 13-اسفند-1401, 13:00
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  تبیین و بررسی نظریه وجود فرضی برای اشخاص حقوقی مهدی منصوری 0 270 2-اسفند-1401, 08:36
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  نظریات مرتبط با چگونگی ثبوت اهلیت در اشخاص طبیعی مهدی منصوری 3 322 2-اسفند-1401, 08:20
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  «مسائل محدثه»  مزایای اشخاص حقوقی مهدی منصوری 0 391 1-بهمن-1401, 12:51
آخرین ارسال: مهدی منصوری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان