20-اسفند-1401, 09:13
(آخرین تغییر در ارسال: 20-اسفند-1401, 09:17 توسط محمد رضایی.)
ضرورت وقت گذاشتن بر مباحث تحلیلی علم اصول
از آن جایی که کاربرد مباحث تحلیلیِ علم اصول برای افراد ملموس نیست و آن ها را کم ثمر می دانند، گاهی در مطالعه و وقت گذاشتن روی آن ها دچار تردید شده و یا نسبت به مطالعه آن ها کم انگیزه می شوند.
علم اصولی که ما می خوانیم بر اساس یک سلسله مفاهیم شکل گرفته که علمای اصول با آن مفاهیم، مطالب را به دیگران منتقل کرده اند و ما هم بر اساس همین مفاهیم گزاره های اصولی را فهم می کنیم. اگر برای کسی این مفاهیم به درستی روشن نشود، قطعا فهم دقیقی از گزاره های علم پیدا نمی کند و اگر هم کاوش ذهنی در مسائل علم اصول کند، کثیرا دچار خلط مفاهیم و سردرگمی شده و اصطلاحا سر بی صاحب می تراشد.
بحث هایی مانند معانی حرفیه، موضوع له حروف و هیئات، حقیقت اخبار و انشاء، مفاد جملات اخباری و انشائی، عالم معنا، عالم واقع، عالم انشاء، وجود انشائی و.... در سرتاسر اصول نیازمند این مباحث هستیم. سایر مطالب اصولی با استفاده از همین مباحث تحلیلی و همین مفاهیم بیان می شوند. گاهی این مفاهیم مبادی تصوریه سایر مسائل اصولی هستند و گاهی بدون فهم این مفاهیم نمی توان برخی گزاره های اصولی را تصدیق نمود و یا فکر می کنیم مسئله را فهمیده ایم در حالی که این فهم ظاهری ناشی از عدم دقت است.
این ها مطالبی هستند که ما هر روز در کلاس های تمهید و تدریس های اصول با آن ها مواجهیم و بدون اغراق در هر بحث اصولی ورود پیدا می کنیم، گفت و گوی ما با طلبه های خوش ذهن، به سمت این ریشه ها کشیده می شود. البته اگر طلبه ای مطالب را سطحی نگریسته باشد، ممکن است کارش به این ریشه ها کشیده نشود و توهم کند که مطالب را به درستی فهمیده است.
البته طبیعتا طلبه ای که ابتدای راه اصول است و هنوز دستی بر بحث های اصولی نداشته و با عبارات مختلف بزرگان این علم سر و کله نزده و مطالب بحوث شهید صدر و آقا ضیاء عراقی را خط به خط ندیده است، الان نمی داند که چقدر پرداختن به این مبادی و مفاهیم تحلیلی ارزشمند است.
درس خارج اصول استاد معتمدی سال 1401 جلسه 64
از آن جایی که کاربرد مباحث تحلیلیِ علم اصول برای افراد ملموس نیست و آن ها را کم ثمر می دانند، گاهی در مطالعه و وقت گذاشتن روی آن ها دچار تردید شده و یا نسبت به مطالعه آن ها کم انگیزه می شوند.
علم اصولی که ما می خوانیم بر اساس یک سلسله مفاهیم شکل گرفته که علمای اصول با آن مفاهیم، مطالب را به دیگران منتقل کرده اند و ما هم بر اساس همین مفاهیم گزاره های اصولی را فهم می کنیم. اگر برای کسی این مفاهیم به درستی روشن نشود، قطعا فهم دقیقی از گزاره های علم پیدا نمی کند و اگر هم کاوش ذهنی در مسائل علم اصول کند، کثیرا دچار خلط مفاهیم و سردرگمی شده و اصطلاحا سر بی صاحب می تراشد.
بحث هایی مانند معانی حرفیه، موضوع له حروف و هیئات، حقیقت اخبار و انشاء، مفاد جملات اخباری و انشائی، عالم معنا، عالم واقع، عالم انشاء، وجود انشائی و.... در سرتاسر اصول نیازمند این مباحث هستیم. سایر مطالب اصولی با استفاده از همین مباحث تحلیلی و همین مفاهیم بیان می شوند. گاهی این مفاهیم مبادی تصوریه سایر مسائل اصولی هستند و گاهی بدون فهم این مفاهیم نمی توان برخی گزاره های اصولی را تصدیق نمود و یا فکر می کنیم مسئله را فهمیده ایم در حالی که این فهم ظاهری ناشی از عدم دقت است.
این ها مطالبی هستند که ما هر روز در کلاس های تمهید و تدریس های اصول با آن ها مواجهیم و بدون اغراق در هر بحث اصولی ورود پیدا می کنیم، گفت و گوی ما با طلبه های خوش ذهن، به سمت این ریشه ها کشیده می شود. البته اگر طلبه ای مطالب را سطحی نگریسته باشد، ممکن است کارش به این ریشه ها کشیده نشود و توهم کند که مطالب را به درستی فهمیده است.
البته طبیعتا طلبه ای که ابتدای راه اصول است و هنوز دستی بر بحث های اصولی نداشته و با عبارات مختلف بزرگان این علم سر و کله نزده و مطالب بحوث شهید صدر و آقا ضیاء عراقی را خط به خط ندیده است، الان نمی داند که چقدر پرداختن به این مبادی و مفاهیم تحلیلی ارزشمند است.
درس خارج اصول استاد معتمدی سال 1401 جلسه 64
