3-خرداد-1402, 09:22
(آخرین تغییر در ارسال: 3-خرداد-1402, 09:23 توسط محمد خداپرست.)
معنای فعلیّت حکم در کلام آخوند خراسانی وبیان لازمۀ آن
مرحوم آخوند خراسانی در مقدمۀ اول دلیل امتناع اجتماع امر ونهی فرموده است:
بین احکام خمسه در مقام فعلیّت تضادّ است.
استاد در تبیین این مقدمه فرمودند:
مراد مرحوم آخوند از فعلیّت حکم، همانگونه که در مسئلۀ اجتماع و در مسئلۀ جمع بین حکم واقعی وظاهری بیان کردهاندـ همان حکمی است که به مرحله بعث و زجر رسیده است؛ که اگر مکلف به آن علم پیدا کند منجز میشود.
در مقابل این احکام فعلیّة، احکام دیگری وجوددارد که دو نوع است:
اوّل: احکامی انشائیّه ای که حتی اگر علم به آنها هم حاصل شود منجز نمیشوند؛ مثل احکام محوّل به عصر ظهور حضرت حجت «عجل الله تعالی فرجه الشریف».
دوّم: احکام فعلیّه ای که در صورت علم مکلف به آنها، منجز میشوند،اما به جهت جهل مکلف در مرحله فعلیّت اند.مانند حکم واقعی در صورت مخالفت با اماره یا اصل عملی.
بنابراین معنا از فعلیّت، از نظر محقق خراسانی، واجب مشروط قبل از تحقق شرطش، فعلی است؛مثلاً در مثال حجّ مشروط به استطاعت، اگر مکلف به وجوب حج علم پیدا کند و مستطیع هم بشود حکم بر او منجز است هر چند الان از جهت عدم تحقق شرط لازم نیست مکلف آن را امتثال کند،بخلاف احکام محول به عصر حضرت حجت، که حتی با علم به آنها و تحقق موضوعشان هم قابل تنجز نیستند.
این کلام مرحوم آخوند به معنای انکار وجوب مشروط نیست؛ و خود ایشان در مقابل مرحوم شیخ، وجوب مشروط را پذیرفتند و گفتند در وجوب مشروط، وجوب مشروط است نه واجب؛ اما از نظر ایشان وجوب مشروط قبل از تحقق شرطش هم فعلی است به همین معنای فوق، همان طور که وجوب مطلق هم فعلی است؛
اما وجوب مشروط قبل از تحقق شرطش فعلیت به اصطلاح مرحوم نایینی ندارد به این معنا که مکلف را برای انجام فعل تحریک نمیکند و مرحوم آخوند هم این را قبول دارند.
و روشن است که این اصطلاح است و در جعل اصطلاح نمیتوان اشکال کرد هر چند حقیقت آنچه گفته است همان واجب مشروط است و زمان ظهور از شروط وجوب آن احکامند.
برگرفته از درس خارج استاد قائینی دوشنبه, ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۲
مرحوم آخوند خراسانی در مقدمۀ اول دلیل امتناع اجتماع امر ونهی فرموده است:
بین احکام خمسه در مقام فعلیّت تضادّ است.
نقل قول:أنه لا ريب في أن الأحكام الخمسة متضادة في مقام فعليتها و بلوغها إلى مرتبة البعث و الزجر ضرورة ثبوت المنافاة و المعاندة التامة بين البعث نحو واحد في زمان و الزجر عنه في ذاك الزمان
استاد در تبیین این مقدمه فرمودند:
مراد مرحوم آخوند از فعلیّت حکم، همانگونه که در مسئلۀ اجتماع و در مسئلۀ جمع بین حکم واقعی وظاهری بیان کردهاندـ همان حکمی است که به مرحله بعث و زجر رسیده است؛ که اگر مکلف به آن علم پیدا کند منجز میشود.
نقل قول:لكنه لا يوجب الالتزام بعدم كون التكليف الواقعي بفعلي بمعنى كونه على صفة و نحو لو علم به المكلف لتنجز عليه كسائر التكاليف الفعلية التي تتنجز بسبب القطع بها و كونه فعليا إنما يوجب البعث أو الزجر في النفس النبوية أو الولوية فيما إذا لم ينقدح فيها الإذن لأجل مصلحة فيه.
در مقابل این احکام فعلیّة، احکام دیگری وجوددارد که دو نوع است:
اوّل: احکامی انشائیّه ای که حتی اگر علم به آنها هم حاصل شود منجز نمیشوند؛ مثل احکام محوّل به عصر ظهور حضرت حجت «عجل الله تعالی فرجه الشریف».
دوّم: احکام فعلیّه ای که در صورت علم مکلف به آنها، منجز میشوند،اما به جهت جهل مکلف در مرحله فعلیّت اند.مانند حکم واقعی در صورت مخالفت با اماره یا اصل عملی.
بنابراین معنا از فعلیّت، از نظر محقق خراسانی، واجب مشروط قبل از تحقق شرطش، فعلی است؛مثلاً در مثال حجّ مشروط به استطاعت، اگر مکلف به وجوب حج علم پیدا کند و مستطیع هم بشود حکم بر او منجز است هر چند الان از جهت عدم تحقق شرط لازم نیست مکلف آن را امتثال کند،بخلاف احکام محول به عصر حضرت حجت، که حتی با علم به آنها و تحقق موضوعشان هم قابل تنجز نیستند.
این کلام مرحوم آخوند به معنای انکار وجوب مشروط نیست؛ و خود ایشان در مقابل مرحوم شیخ، وجوب مشروط را پذیرفتند و گفتند در وجوب مشروط، وجوب مشروط است نه واجب؛ اما از نظر ایشان وجوب مشروط قبل از تحقق شرطش هم فعلی است به همین معنای فوق، همان طور که وجوب مطلق هم فعلی است؛
اما وجوب مشروط قبل از تحقق شرطش فعلیت به اصطلاح مرحوم نایینی ندارد به این معنا که مکلف را برای انجام فعل تحریک نمیکند و مرحوم آخوند هم این را قبول دارند.
و روشن است که این اصطلاح است و در جعل اصطلاح نمیتوان اشکال کرد هر چند حقیقت آنچه گفته است همان واجب مشروط است و زمان ظهور از شروط وجوب آن احکامند.
برگرفته از درس خارج استاد قائینی دوشنبه, ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۲