6-ارديبهشت-1395, 19:09
(30-فروردين-1395, 21:26)استاد راهنما12 نوشته:به نظر شما آیا فرقی هست بین احکام بدیهی عقل و احکام نظری؟(28-فروردين-1395, 19:00)emameasr نوشته: با این جوابی که دادید ظاهرا دیگه نمیشه ادامه داد چون شما بحث رو بردید سراغ مبانی و اونجا هم هر کدوم از مبانی بحث جدایی می طلبد. اما شما از ابتدا با این نگاه وارد نشدید و نمیدانم چرا الان این مطالب را بیان میکنید چرا از همان اول نفرمودید که معلوم نیست علت نماز قصر این باشد؟
ولی خواهش من این است که به دور از چیزهایی که تا به حال شنیده ایم و فارغ از همه این ذهنیت ها یک بار وجدانی به مساله نگاه کنیم و روایات بحث نماز مسافر را هم ببینیم بعد بررسی کنیم که آیا علت چیزی جز حرج است؟ اینکه این حکمت است و شاید علت دیگری داشته و... را من هم شنیده ام ولی اینها به نظرم درست نیستند. فقط کافیه یه مقدار خودمون رو از فضای شنیده ها دور کنیم و مستقل به قضیه نگاه کنیم.
به نظرم باید به این سوال پاسخ بدهید که با فرض پذیرش حکمت بودن تخفیف برای نماز قصر، وقتی به شبهه مفهومی نمیدانید کدام سفر است که مشمول این تخفیف است چگونه فرد را مستحق این تخفیف می دانید و حکم به لزوم جمع را منافی با این تخفیف می دانید؟!!!
ابتدا اثبات بفرمایید که این فرد (که نمی دانیم آیا سفر موجب قصر در حق او محقق شده است یا نه) مشمول حکم قصر هست بعد نتیجه بگیرید حکم به جمع خلاف حکمت جعل قصر است.
(29-فروردين-1395, 19:19)امین 69 نوشته: برادر عزیز! با این حکمی که شما کردید پس دیگر هیچ چیزی را نمی توان به خدا نسبت داد، چون تشریع است و دروغ. مثلاً نمی توانیم بگوییم خدا نماز را 17 رکعت قرار داده است چون این را عقل ما از روایات یا هر چیز دیگر فهمیده است و چنین حکمی کرده است. و یا اصلاً حکم حرمت همان شرابی را که می فرمایید عقل ما از قرآن و روایات استفاده کرده است. اگر فرقی بین این دو می بینید بفرمایید و یا اگر قائل به همین هستید نیز لطفاً بفرمایید.
ظاهرا تفاوت بین کشف حکم شرعی توسط عقل یا فهم عرفی یا ... با حکم عقل به چیزی را دقت نکرده اید. اگر مایل به ادامه بحث در این مساله بودید موضوع جدیدی ارسال بفرمایید.
این که شما حرمت خوردن یکی از دو لیوان مشتبه به حرام را که 50 درصد احتمال وقوع در مفسده دارد را آیا با فکر چند ساعته متوجه می شوید یا بلافاصله به ذهنتان می رسد؟ آیا اگر به جای شراب سمّ در یکی از لیوان ها بود باز هم شک می کردید؟ یعنی می گویید که اگر مثلاً کسی یکی از این لیوان ها را بنوشد و احیاناً سم باشد و کشته شود هیچ گناهی نکرده است؟ اگر این مقدار هم به عقل بها ندهید که باید از شما بپرسم نبوت نبی اکرم(ص) را چگونه قبول کرده اید؟ آخر شما که هیچ بهایی به درک عقل نمی دهید. اگر مایلید خیلی تعبدی بحث کنیم - و البته نمی دانم این تعبد از کجا آمده، چون هر تعبدی پشتش عقلی هست - حدیث امام کاظم(ع) را ببین که به هشام می فرمایند: لله علی الناس حجتین، حجة ظاهرة و حجة باطنة، فأما الظاهرة فالرسل و الأنبیاء و الأئمة، و أما الباطة فالعقول(وسائل/ج15/ص207).
(اگر احساس تندی در متن بنده کردید، بنده قصد جسارت نداشته ام و حاضرم دست شما را به عنوان یک مؤمن ببوسم. رک گفتنم اقتضای بدیهی بودن مسأله است.)