امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ریا در توصلیات
#1
آیا حرمت رياء مختص به عبادات است یا اینکه رياء در توصلیات همچون قرائت قرآن، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نیز شرعا حرام است؟ برخی مانند مرحوم آقای خوئی قائل شده اند به اینکه حرمت رياء مختص به عبادات بوده چرا که دلیلی بر حرمت رياء در غیر عبادات وجود ندارد و #به_نظر_ما حق با مرحوم آقای خوئی است؛ ان قلت: اطلاق ادله حرمت رياء دلالت دارد بر اینکه رياء در مطلق اعمال عبادیا کانت أو غير عبادی حرام است به عنوان مثال در روایتی که مرحوم صدوق نقل می کند وارد شده:
يُؤْمَرُ بِرِجَالٍ إِلَى النَّارِ إِلَى أَنْ قَالَ فَيَقُولُ لَهُمْ خَازِنُ النَّارِ- يَا أَشْقِيَاءُ مَا (كَانَ) حَالُكُمْ- قَالُوا كُنَّا نَعْمَلُ لِغَيْرِ اللَّهِ- فَقِيلَ لَنَا خُذُوا ثَوَابَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ»
مناقشه استاد در دلالت روایت فوق:
اولا: این روایت اطلاق ندارد به این معنا که شامل آن موردی نمی شود که مکلف تنها برخی از اعمال غیر عبادی را ریاءً به جا آورد چرا که این روایت اختصاص دارد به کسانی که سيره و روش عملی آنها عصیان و به جا آوردن اعمال از روی رياء است و شاهد بر این مدعا نیز آن تعبیری است که از قول عصاة در این روایت شریفه وارد شده چرا که آنها می گویند: "کنا نعمل به لغير الله" و فعل ماضی (کان ناقصه) اگر چنانچه بر سر فعل مضارع درآید دلالت بر ماضی استمراری دارد و لذا معنای این عبارت این است که دأب و سيره ی ما بر این بوده که اعمال خود را ریاءً انجام می دادیم در نتیجه: این روایت شریفه، تنها شامل موردی می شود که عبد اعمال خویش را کلا یا جُلًّا ریاءً به جا می آورد و لذا نمی توان ادعاء کرد این روایت اطلاق داشته و شامل موردی می شود که عبد اعمال عبادیه خود را لوجه الله به جا آورده و لکن برخی از اعمال غیر عبادیه را ریاءً به جا آورد هذا اولا
و ثانیا: اگر ما از اشکال اول رفع ید کنیم و اطلاق این روایت را بپذیریم و لکن این اطلاق قابل أخذ نیست چرا که لازمه ی أخذ به ظهور و اطلاق آن این است که بگوئیم اگر عبد تمام اعمال عبادی را خالصا لوجه الله به جا آورد و لکن برخی از اعمال غیر عبادی را ریاءً به جا آورد او داخل در جهنم می شود و حال آنکه این امر قابل التزام نیست چرا که ادله دلالت بر موازنه بين اعمال دارند مثلا در قرآن کریم وارد شده: "ان الحسنات یذهبن السيئات" و حال آنکه لازمه أخذ به اطلاق این روایت شریفه انکار موازنه بين اعمال بوده در نتیجه أخذ به این اطلاق ممکن نیست و بعد از عدم امکان أخذ به اطلاق، روایت مجمل شده و ما باید به قدر متیقن از آن أخذ کنیم و قدر متیقن از این روایت شریفه کسی است که سيره عمليه او بر به جا آوردن اعمال ریاءً باشد نه کسی که عبادات را لوجه الله به جا آورده و تنها برخی از توصلیات را رياءً به جا می آورد و حاصل آنچه تا به اینجا گفتیم این است که این روایت دلالتی بر حرمت رياء در غیر عبادات نداشته بلکه دلالت می کند بر اینکه مرائی مثاب نیست و ذيل این روایت نیز شاهد عرض ماست چرا که در ذيل آن وارد شده: "خذوا ثوابکم ممن عملتم له" و إن قلت: اگر چنانچه این روایت دلالت بر عدم إعطاء ثواب به مرائی دارد پس چرا در آن وارد شده که مرائی وارد جهنم می شود؟! با اینکه عدم إعطاء ثواب موجب دخول در جهنم نیست بلکه تنها موجب حرمان از بهشت است فقلنا: شخصی که سيره عملی او بر رياء بوده ثوابی ندارد تا آن ثواب موازنه با سیئات او بکند و از طرفی نیز عبادات را با قصد قربت به جا نیاورده در نتیجه در اثر ترک عبادات عاصی بوده و به این جهت داخل در آتش می شود.
ثالثا: قول به حرمت رياء در توصلیات قطعا خلاف ارتكاز متشرعه است به عنوان مثال آیا می توان ملتزم شد که اگر کسی صله رحم یا مطالعه و تحصیل و یا ازدواج موقت را رياءً انجام دهد مرتکب حرام شده؟! قطعا چنین چیزی در ارتكاز متشرعه نیست و شاهد بر عرض ما این است که انجام اعمال حسنه ریاءً و برای جلب محبت دیگران و کسب احترام آنان بسیار شایع و متعارف است بين متشرعه و در عین حال به ذهن احدی از متشرعه خطور نمی کند که آنها مرتکب کبیره ای از کبائر شده اند به عنوان مثال اگر چنانچه کسی دین خود را به موقع اداء کند تا در بین مردم شهره به صادق الوعد بودن شود یا عالمی دروس خود را برای اظهار فضل به طلاب القاء کند آیا می توان گفت او مرتکب حرام شده؟! قطعا نمی توان چنین چیزی را ادعاء کرد و لذا می گوئیم قول به حرمت رياء در توصلیات خلاف ارتكاز متشرعی است.
بله مرائی به مقتضای ادله مثاب نیست اما قول به حرمت عمل غیر عبادی او نیز دلیل ندارد.
پاسخ
#2
و اضف الی ذلک:
این روایتی که در متن آورده شده میگه یک سری رجال ریاکار عذاب شدند اما نمیگه این رجال ریاءشون چه خصوصیاتی داشته.
به عبارت دیگه در مقام بیان خصوصیات ربای حرام نیستزبلکه ناظر به یک سری رجال ریاکار است که خصوصیاتشون هم بیان نشده.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  مشروط بودن تعبدیات و توصلیات به ولایت حضرت امیر خیشه 4 181 25-بهمن-1402, 07:18
آخرین ارسال: خیشه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان