19-آبان-1402, 09:55
درس خارج اصول جلسۀ 5 مورخ 9 مهر 1402:
ممکن است ثمرات مترتب بر یک شیء اوسع از اهداف آن باشند لذا ممکن است انسان یک فعلی را به هدف خاصی انجام دهد ولی بیش از آنچه قصد داشته بر فعلش مترتب شود. البته در جایی که ترتب یک ثمره برای فاعل معلوم باشد قهراً متعلق هدف و غرض وی نیز قرار میگیرد در نتیجه در مورد احکام الهی به دلیل اینکه خداوند عالم و محیط به تمام ثمرات احکام است، ثمرات قهراً ذیل اهداف قرار خواهد گرفت. پس هر چند در مورد انسانهای عادی میتوان بین اهداف و ثمرات تفکیک کرد اما در مورد خداوند که به تمام جوانب حکم احاطه دارد چنین تفکیکی معنا ندارد.
نکتۀ دیگری که در این تفکیک باید مدّ نظر قرار گیرد عبارت از این است که ثمرات یک فعل اگر برای فاعل مطلوب و محبوب نباشد، ذیل هدف قرار نمیگیرند. ثمرۀ مترتب بر فعل تنها در صورتی که محرکیت داشته باشد ذیل اهداف آن قرار میگیرد و چنین چیزی متوقف بر مطلوب بودن ثمرۀ مورد نظر است. پس هر چند ذهن شنونده با شنیدن لفظ از غیر ذی شعور، به معنا انتقال مییابد اما چنین ثمره ای از اهداف وضع نیست.
اینکه محقق خوئی فرمودند واضع، وضع خود را به آنچه هدفش نیست گسترش نمیدهد اشکال تامی نیست چون خود واضع این گسترش را ایجاد نمیکند؛ واضع برای رسیدن به هدفی وضع را انجام میدهد اما هیچ مانعی ندارد نتیجه و ثمره ای که بر آن مترتب میشود گسترده تر از هدف واضع باشد. پس لازم نیست هدف و نتیجه یکسان باشد.
ممکن است ثمرات مترتب بر یک شیء اوسع از اهداف آن باشند لذا ممکن است انسان یک فعلی را به هدف خاصی انجام دهد ولی بیش از آنچه قصد داشته بر فعلش مترتب شود. البته در جایی که ترتب یک ثمره برای فاعل معلوم باشد قهراً متعلق هدف و غرض وی نیز قرار میگیرد در نتیجه در مورد احکام الهی به دلیل اینکه خداوند عالم و محیط به تمام ثمرات احکام است، ثمرات قهراً ذیل اهداف قرار خواهد گرفت. پس هر چند در مورد انسانهای عادی میتوان بین اهداف و ثمرات تفکیک کرد اما در مورد خداوند که به تمام جوانب حکم احاطه دارد چنین تفکیکی معنا ندارد.
نکتۀ دیگری که در این تفکیک باید مدّ نظر قرار گیرد عبارت از این است که ثمرات یک فعل اگر برای فاعل مطلوب و محبوب نباشد، ذیل هدف قرار نمیگیرند. ثمرۀ مترتب بر فعل تنها در صورتی که محرکیت داشته باشد ذیل اهداف آن قرار میگیرد و چنین چیزی متوقف بر مطلوب بودن ثمرۀ مورد نظر است. پس هر چند ذهن شنونده با شنیدن لفظ از غیر ذی شعور، به معنا انتقال مییابد اما چنین ثمره ای از اهداف وضع نیست.
اینکه محقق خوئی فرمودند واضع، وضع خود را به آنچه هدفش نیست گسترش نمیدهد اشکال تامی نیست چون خود واضع این گسترش را ایجاد نمیکند؛ واضع برای رسیدن به هدفی وضع را انجام میدهد اما هیچ مانعی ندارد نتیجه و ثمره ای که بر آن مترتب میشود گسترده تر از هدف واضع باشد. پس لازم نیست هدف و نتیجه یکسان باشد.