امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکته علمی: صحّت روایات علی بن ابی حمزه بطائنی قبل از وقف
#1
علی بن أبی حمزة از سران واقفه است. او در زمان امام رضا (ع) از دنیا رفته است. در روایتی از امام رضا (ع) وارد شده است که پس از مرگ علی بن ابی حمزه، ملکی از جانب خداوند، گرزی آتشین بر سر او زد و عذاب الهی در مورد او، در روایات وارد شده است. حاجی نوری در رابطه با علی بن ابی‌حمزه بیان کرده است که او حتّی پس از وقف نیز وثاقتش ثابت است. البته مراد ایشان، وثاقت در غیر از مساله مذهب است. وثاقت در نقل روایت، منافاتی با عدم وثاقت در مذهب ندارد؛ چرا که ممکن است شخصی که راستگو است، نسبت به مساله مذهب، به جهت مصلحت اهمّ که حفظ مذهب باطل خویش است، دروغ بگوید ولی در غیر آن مساله راستگو باشد؛ بنابرین، ثبوتاً اصل کلام مرحوم حاجی نوری، باطل و مردود نیست و امکان طرح این دیدگاه وجود دارد. البته اثبات آن، نیازمند دلیل است.
 
مرحوم شیخ بهایی بیان کرده است که در آغاز وقف، بین امامیه و واقفه، فاصله بسیار زیادی ایجاد شده است؛ چرا که واقفه، پرچم مخالفت با امام را برافراشته بودند و رسما به امام توهین می‌نمودند و امام علیه السلام نیز شیعیان را از معاشرت با آنان نهی کرده است. به حدّی رابطه این دو مذهب تیره بود که حضرت، به واقفه لقب ممطوره داده است. نوبختی در «فِرَق الشیعة» این مساله را مطرح کرده و واژه «ممطوره» را نیز توضیح داده است. او گفته که ممطوره، به معنی سگِ باران‌خورده است، و بیان کرده است که سگ باران‌خورده از جیفه هم بدبوتر است. این تشبیه، کنایه از شدّت دوری شیعیان از واقفه است.
 
به نظر می‌رسد، مراد از ممطوره، مردار سگ باران خورده است؛ یعنی سگی که مرده و پس از مرگ بر او باران باریده است. این تعبیر کنایه از شدّت نجاست سگ نیست؛ بلکه کنایه از شدّت بدبویی سگ در این حالت است، به طوری که هیچ‌کس حاضر نیست در این حالت به آن نزدیک شود. مراد آنکه حضرت در نهایت شدّت، از معاشرت با واقفه نهی می‌نموده است. این مساله نشان می‌دهد که روات امامیّه نیز از واقفه به دور بوده‌اند و با آنان معاشرتی نداشته‌اند؛ از این مساله نتیجه می‌گیریم که روایاتی که شیعیان از روات واقفه نقل کرده‌اند، مربوط به زمان استقامت ایشان قبل از وقف است؛ چرا که –با توضیحاتی که بیان شد- بسیار بعید است که در زمان وقف، روات شیعه، از آنان نقل روایت نموده باشند. بنابرین، نقل بزرگانی مثل صفوان و بزنطی و ابن ابی عمیر از این طایفه، مربوط به قبل از زمان وقف ایشان است.
 
در رابطه با علی بن ابی حمزة، مساله اصلی، که باعث انحراف او شده، مال نبوده؛ بلکه آبرو بوده است. علی بن ابی حمزه، برخی از روایات در رابطه با حضرت قائم (عج) را مشاهده کرده و گمان کرده است که مراد از آن روایات، غیبت و قیام موسی بن جعفر (ع) است. پس از آن، به اشتباه خود پی می‌برد ولی لجاجت ورزیده، و حاضر نیست که اشتباه خود را بپذیرد، و به انحراف کشیده می‌شود. در قرب الاسناد وارد شده:
«وَ أَمَّا ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ تَأَوَّلَ تَأْوِيلًا لَمْ يُحْسِنْهُ، وَ لَمْ يُؤْتَ عِلْمَهُ، فَأَلْقَاهُ إِلَى النَّاسِ فَلَجَّ فِيهِ وَ كَرِهَ إِكْذَابَ نَفْسِهِ فِي إِبْطَالِ قَوْلِهِ بِأَحَادِيثَ تَأَوَّلَهَا وَ لَمْ يُحْسِنْ‏ تَأْوِيلَهَا وَ لَمْ يُؤْتَ عِلْمَهَا»[1].
 
حاصل آنکه علی بن أبی حمزة و برخی دیگر از واقفه که قبل از وقف، امامی ثقه بوده‌اند، روایاتشان در آن زمان، صحیحه به شمار می‌رود؛ چرا که ملاک در صحیح یا موثّق بودن یک خبر، زمان اخذ حدیث است؛ نتیجه آنکه ممکن است که روایاتی که از واقفه نقل شده است نیز در شرایطی، روایات صحیحه باشد.

درس خارج استاد سید محمد جواد شبیری مورّخ ۱۵ آبان ۱۴۰۲
 
 
 
 
 


[1] قرب الإسناد (ط الحدیثة)، الحمیری، عبدالله بن جعفر، ج1، ص351.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Exclamation روایات ذامه هشام بن سالم که ظهور در شرک دارد را چه کنیم؟ zaker14zaker14 6 10,510 20-مرداد-1394, 20:36
آخرین ارسال: zaker14zaker14

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان