25-آبان-1402, 21:36
حضرت امام خميني بين منجزيت و معذريت تفكيك قائل ميشوند. ايشان مي فرمايند حد وسط معذريت جهل به واقع است عند العقلاء.
و عند العقلاء جهل قصوري معذر است و نه جهل تقصيري.
اما منجزيت به معناي اثبات تكليف : قطع متعارف از اسباب متعارف و غير منهي عنه تمام الموضوع حجيت عند القعلاء است
بنابراين اگر قطاع به قطع خود عمل نكند و قطع او مصيب به واقع باشد معذر نخواهد بود چون حد وسط معذريت جهل قصوري به واقع است حال انكه قطاع علم به واقع داشته است. و اگر قطاع به قطع خود عمل كند و مصيب به واقع نباشد باز معذر نخواهد چراكه از عمل به قطعش نهي شده است.
چطور اين تصوير دارد؟ به هر حال قطاع به قطعش عمل كند يا نكند؟
و عند العقلاء جهل قصوري معذر است و نه جهل تقصيري.
اما منجزيت به معناي اثبات تكليف : قطع متعارف از اسباب متعارف و غير منهي عنه تمام الموضوع حجيت عند القعلاء است
بنابراين اگر قطاع به قطع خود عمل نكند و قطع او مصيب به واقع باشد معذر نخواهد بود چون حد وسط معذريت جهل قصوري به واقع است حال انكه قطاع علم به واقع داشته است. و اگر قطاع به قطع خود عمل كند و مصيب به واقع نباشد باز معذر نخواهد چراكه از عمل به قطعش نهي شده است.
چطور اين تصوير دارد؟ به هر حال قطاع به قطعش عمل كند يا نكند؟