امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معنای اهم قضایای عقلیه و بررسی وجود داشتن آنها
#1
در بحث فقه اجتماعی به مناسبت بحث ظلم مطرح میشود و این نکته تذکر داده شد که آیا ما در قضایای عقلیه اهم قضایا داریم یا نه. منظور از اهم قضایا این است که هیچ چیزی نتواند او را قید بزند. یعنی موضوع به گونه ای است که اصلا تخصیص بردار یا حکومت بردار نیست.
در اینجا دو نظریه وجود دارد. یکی این است که ما دو قضیه داریم که هیچ تخصیصی ندارند. حتی در موارد تزاحم هم مقید به اهم نمیشوند. یکی عدل حسن است و دیگری ظلم قبیح است. این طور نیست که ظلم قبیح است به شرط اینکه موجب هدر رفن جان نفس محترمه نشود. هر چند که بین مراتب ظلم تخصیص و حکومت هست. مثلا ظلم اخف با ظلم بیشتری. ولی در اینجا هم وقتی که این دو با هم تزاحم میکنند اصلا بر ظلم اخف ظلم صدق نمیکند. این همان چیزی است که مرحوم مظفر به تبع مرحله اصفهانی تعبیر میکرد موضوع علت تامه برای محمولش هست. نه مقتضی.
بعضی دیگر هم هستند مانند مرحوم صدر و کسانی دیگر که میگویند ما اصلا اهم قضایا نداریم. این دو قضیه این که مطرح شد در عرض قضایای دیگر عقل عملی نیست بلکه عنوان مشیر به آنها است. مثلا ما 10 قضیه عقل عملی داریم و یک قضیه دیگری به نام عدل هست است که اشاره به همان 10 قضیه هست  وجود دارد.
درس خارج فقه روابط اجتماعی. 5 دی ماه 1402
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  معنای عورت مسعود عطار منش 0 161 22-بهمن-1401, 00:35
آخرین ارسال: مسعود عطار منش

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان