24-دي-1402, 18:21
آیا اهل ذکر شامل روات میشود یا نه؟ مثل صاحب فصول به این آیه شریفه استدلال کرده و گفته اهل ذکر شامل روات میشود گرچه در روایات اهل ذکر، به ائمه گفته شده ولی از باب تطبیق است. در زمان خاتم الانبیاء این تعبیر بر علمای اهل کتاب تطبیق شده و فرموده از آنها سوال کنید که پیامبر میتواند بشر باشد و بر آنها وحی شود. مرحوم خوئی این نکته را پذیرفته است.
البته مرحوم شیخ انصاری درست است که سیاق در مورد اهل کتاب است ولی مقتضای روایات مستفیضه این است که اهل ذکر، اهل بیت علیهمالسلام باشد. ایشان فرموده بعضی مشایخ گفتند این روایات ضعیف هستند از باب اینکه شأن نزول هستند اما پاسخ این است که بعضی از این روایات مشکل سندی ندارند.
اما به نظر میرسد اینکه سوق و سیاق اهل الذکر، علمای یهود و علمای اهل کتاب باشد، صحیح نیست. اینکه روایات مستفیضه باشد که مرحوم شیخ بیان کرده، به نظر میرسد اینها بالاتر از مستفیضه است و نیاز به بحث سند ندارد. هیچ کسی در این آیه نگفته نزول این آیه در مورد اهل کتاب یا در مورد مشرکین قریش است. آنکه از آیه شریفه پیدا میشود، توهمی است که پیامبر نمیتواند انسان باشد. این آیه این دیدگاه را رد میکند.
با توجه به روایات ذیل این آیه، مشخص میشود که اهل الذکر یعنی اهل بیت علیهمالسلام. در یکی از این روایات که مؤید برداشت ما میشود این است که فرمود:
تَفْسِيرِ يُوسُفَ الْقَطَّانِ عَنْ وَكِيعٍ الثَّوْرِيِّ عَنِ السُّدِّيِّ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ إِذْ أَقْبَلَ كَعْبُ بْنُ الْأَشْرَفِ وَ مَالِكِ بْنِ الصَّيْفِيِّ وَ حَيِّ بْنِ أَخْطَبَ فَقَالُوا إِنَّ فِي كِتَابِكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِذَا كَانَ سَعَةُ جَنَّةٍ وَاحِدَةٍ كَسَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِينَ فَالْجِنَانُ كُلُّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَيْنَ تَكُونُ فَقَالَ عُمَرُ لَا أَعْلَمُ فَبَيْنَمَا هُمْ فِي ذَلِكَ إِذْ دَخَلَ عَلِيٌّ ع فَقَالَ فِي أَيِّ شَيْءٍ أَنْتُمْ فَالْتَفَتَ الْيَهُودِيُّ وَ ذَكَرَ الْمَسْأَلَةَ فَقَالَ ع لَهُمْ خَبِّرُونِي أَنَّ النَّهَارَ إِذَا أَقْبَلَ اللَّيْلُ أَيْنَ يَكُونُ وَ اللَّيْلِ إِذَا أَقْبَلَ النَّهَارُ أَيْنَ يَكُونُ فَقَالَ لَهُ فِي عِلْمِ اللَّهِ يَكُونُ قَالَ عَلِيٌّ كَذَلِكَ الْجِنَانُ تَكُونُ فِي عِلْمِ اللَّهِ فَجَاءَ عَلِيٌّ ع إِلَى النَّبِيِّ ص وَ أَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَنَزَلَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.
این روایت نشان میدهد که در زمان خاتم الانبیاء، اهل ذکر بر اهل بیت و امیرالمومنین تطبیق شده. در قرآن نیز بر خاتم الانبیاء، ذکر تطبیق شده و فرموده: قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً * رَسُولاً.
در یک روایت نیز این آیه مورد استشهاد قرار گرفته است:
فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ نَعَمْ الذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِكَ بَيِّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَيْثُ يَقُولُ فِي سُورَةِ الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ فَالذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ.
اینکه بعضی گفتند این همه روایات، تأویل هستند و بطن قرآن را بیان میکنند، صحیح نیست بلکه توضیح آیه قرآن است. اصلا استدلال به بطن قرآن برای اهل خلاف، معنا ندارد. اگر به علمای اهل کتاب، اهل ذکر اطلاق شده، به دلیل برداشت غلط دیگران است. مثلا اگر فرمود العید ما حکم به الامام، این جمله درست است ولی اگر تقیه باشد نیز معنای آن صحیح است چون امام در همان روز افطار میکند چون به نظر اهل خلاف عید است.
لذا در ابتدای بعثت خداوند تعالی فرموده مشکلی نیست که یک انسان پیامبر باشد و بروید از امیرالمومنین بپرسید. به هر حال، این سیاق با آیه نفر تفاوت دارد. اینکه سیاق آیه بگوید از علمای یهود و نصاری سوال کنید، صحیح نیست. کسانی که قائل هستند منظور آیه، علمای یهود و نصاری است، از نظر عقلی پاسخ میدهند که معنا ندارد یک غیر مسلمان از امیرالمؤمنین علیهالسلام سوال کند، ولی به نظر ما مشکل ندارد که امیرالمؤمنین عالم به نکتهای باشد که غیر مسلمان از ایشان سوال کنند مانند بسیاری از غوامض علمی که ایشان پاسخ دادند. لذا به نظر میرسد قرینه عقلیه برخلاف داریم که معنا ندارد شریعت مقدس، به علمای غیر مسلمان ارجاع دهد
درس خارج اصول. تاریخ 24 دی ماه 1402
البته مرحوم شیخ انصاری درست است که سیاق در مورد اهل کتاب است ولی مقتضای روایات مستفیضه این است که اهل ذکر، اهل بیت علیهمالسلام باشد. ایشان فرموده بعضی مشایخ گفتند این روایات ضعیف هستند از باب اینکه شأن نزول هستند اما پاسخ این است که بعضی از این روایات مشکل سندی ندارند.
اما به نظر میرسد اینکه سوق و سیاق اهل الذکر، علمای یهود و علمای اهل کتاب باشد، صحیح نیست. اینکه روایات مستفیضه باشد که مرحوم شیخ بیان کرده، به نظر میرسد اینها بالاتر از مستفیضه است و نیاز به بحث سند ندارد. هیچ کسی در این آیه نگفته نزول این آیه در مورد اهل کتاب یا در مورد مشرکین قریش است. آنکه از آیه شریفه پیدا میشود، توهمی است که پیامبر نمیتواند انسان باشد. این آیه این دیدگاه را رد میکند.
با توجه به روایات ذیل این آیه، مشخص میشود که اهل الذکر یعنی اهل بیت علیهمالسلام. در یکی از این روایات که مؤید برداشت ما میشود این است که فرمود:
تَفْسِيرِ يُوسُفَ الْقَطَّانِ عَنْ وَكِيعٍ الثَّوْرِيِّ عَنِ السُّدِّيِّ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ إِذْ أَقْبَلَ كَعْبُ بْنُ الْأَشْرَفِ وَ مَالِكِ بْنِ الصَّيْفِيِّ وَ حَيِّ بْنِ أَخْطَبَ فَقَالُوا إِنَّ فِي كِتَابِكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِذَا كَانَ سَعَةُ جَنَّةٍ وَاحِدَةٍ كَسَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِينَ فَالْجِنَانُ كُلُّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَيْنَ تَكُونُ فَقَالَ عُمَرُ لَا أَعْلَمُ فَبَيْنَمَا هُمْ فِي ذَلِكَ إِذْ دَخَلَ عَلِيٌّ ع فَقَالَ فِي أَيِّ شَيْءٍ أَنْتُمْ فَالْتَفَتَ الْيَهُودِيُّ وَ ذَكَرَ الْمَسْأَلَةَ فَقَالَ ع لَهُمْ خَبِّرُونِي أَنَّ النَّهَارَ إِذَا أَقْبَلَ اللَّيْلُ أَيْنَ يَكُونُ وَ اللَّيْلِ إِذَا أَقْبَلَ النَّهَارُ أَيْنَ يَكُونُ فَقَالَ لَهُ فِي عِلْمِ اللَّهِ يَكُونُ قَالَ عَلِيٌّ كَذَلِكَ الْجِنَانُ تَكُونُ فِي عِلْمِ اللَّهِ فَجَاءَ عَلِيٌّ ع إِلَى النَّبِيِّ ص وَ أَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَنَزَلَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.
این روایت نشان میدهد که در زمان خاتم الانبیاء، اهل ذکر بر اهل بیت و امیرالمومنین تطبیق شده. در قرآن نیز بر خاتم الانبیاء، ذکر تطبیق شده و فرموده: قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً * رَسُولاً.
در یک روایت نیز این آیه مورد استشهاد قرار گرفته است:
فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ نَعَمْ الذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِكَ بَيِّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَيْثُ يَقُولُ فِي سُورَةِ الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ فَالذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ.
اینکه بعضی گفتند این همه روایات، تأویل هستند و بطن قرآن را بیان میکنند، صحیح نیست بلکه توضیح آیه قرآن است. اصلا استدلال به بطن قرآن برای اهل خلاف، معنا ندارد. اگر به علمای اهل کتاب، اهل ذکر اطلاق شده، به دلیل برداشت غلط دیگران است. مثلا اگر فرمود العید ما حکم به الامام، این جمله درست است ولی اگر تقیه باشد نیز معنای آن صحیح است چون امام در همان روز افطار میکند چون به نظر اهل خلاف عید است.
لذا در ابتدای بعثت خداوند تعالی فرموده مشکلی نیست که یک انسان پیامبر باشد و بروید از امیرالمومنین بپرسید. به هر حال، این سیاق با آیه نفر تفاوت دارد. اینکه سیاق آیه بگوید از علمای یهود و نصاری سوال کنید، صحیح نیست. کسانی که قائل هستند منظور آیه، علمای یهود و نصاری است، از نظر عقلی پاسخ میدهند که معنا ندارد یک غیر مسلمان از امیرالمؤمنین علیهالسلام سوال کند، ولی به نظر ما مشکل ندارد که امیرالمؤمنین عالم به نکتهای باشد که غیر مسلمان از ایشان سوال کنند مانند بسیاری از غوامض علمی که ایشان پاسخ دادند. لذا به نظر میرسد قرینه عقلیه برخلاف داریم که معنا ندارد شریعت مقدس، به علمای غیر مسلمان ارجاع دهد
درس خارج اصول. تاریخ 24 دی ماه 1402