5-اسفند-1402, 08:17
درس خارج اصول جلسۀ 78 مورخ 11 بهمن 1402
ارتباط معنوی واژگان در زبانهای مختلف
آیا این «تاء» تأنیث در اصل پسوند نسبت _چیزی شبیه «رود و روده» یا «کمر و کمره» یا «دهان و دهانه» یا «پا و پایه»_ نبوده؟ اینها در عربی زیاد است و در فارسی «هاء» پسوند و شباهت داریم؛ آیا بین این دو ارتباط معنوی وجود دارد یا خیر؟
ارتباط معنوی واژگان در زبانهای مختلف
آیا این «تاء» تأنیث در اصل پسوند نسبت _چیزی شبیه «رود و روده» یا «کمر و کمره» یا «دهان و دهانه» یا «پا و پایه»_ نبوده؟ اینها در عربی زیاد است و در فارسی «هاء» پسوند و شباهت داریم؛ آیا بین این دو ارتباط معنوی وجود دارد یا خیر؟
البته بین زبان فارسی و عربی تفاوت جوهری وجود دارد چون زبان فارسی از زبانهای هنداروپایی است که عمدتاً بر نظام پیشوند و پسوند و میانوند استوار است بر خلاف زبان عربی که عمدتاً بر نظام اشتقاقی استوار است؛ ولی همین زبان عربی در خصوص «تاء» تأنیث جنبۀ پسوندی دارد. یعنی هر چند به طور کلی بر نظام اشتقاقی استوار گشته است ولی در خصوص «تاء» تأنیث احتمال میدهم این هیأت خاص برگرفته از زبانهای شبیه هنداروپایی باشد که از زبانهای هنداروپایی به شکل خاصی به زبان عربی سرایت کرده است.
به نظر میرسد این از موضوعاتی است که نیازمند مطالعه است که آیا بین «هاء» پسوند و شباهت در زبانهای هنداروپایی مثل فارسی، و «تاء» تأنیث در زبان عربی، در وضعشان ارتباط معنوی وجود دارد یا نه؟ ارتباط بین واژگان در زبانهای مختلف امری شایع است. مثلاً بسیاری از واژگان عربی با واژگان اِبری شباهت دارند. مثلاً «موسی» در اصل «موشه» بوده است. «مو» در زبان اِبری همان «ماء» به معنای آب است و «شه» به معنای گرفته شده است در نتیجه «موشه» به معنای از آب گرفته شده است که در زبان عربی به «موسی» تبدیل گشته است. البته با وجود شباهتهای بسیار، تفاوتهایی هم بینشان وجود دارد؛ مثلاً در فارسی حرف «شین» زیاد به کار میرود که در عربی به «سین» تبدیل میشود. مثلاً «بئر شِبَع» در اصل یک واژۀ اِبری بوده است.
ارتباطات لفظی بین واژگان عربی و اِبری در خصوص مفردات امری شایع است؛ ولی در ساختارهای کلام و نحوۀ اشتقاقات، خیلی اوقات با هم فرق دارند ولی احیاناً ممکن است برخی ترکیبها و اشتقاقات، بین دو زبان مشترک باقی بماند. با اِبری آشنایی چندانی ندارم لذا نمیدانم ترکیبهایی که در مفردات و جملهبندیها در زبان عربی و اِبری وجود دارد آیا شباهتهایی بینشان وجود دارد که یک ترکیب خاص که در زبان اِبری معنای خاصی را افاده میکند در زبان عربی نیز منتقل شده باشد؟ احتمال آن را میدهم که بین «تاء» تأنیث و «هاء»پسوند و شباهت در زبان فارسی، چنین شباهتها و ارتباطاتی وجود داشته باشد که در موضعی از مواضع به یکدیگر نزدیک و مرتبط شده باشند و دارای یک ریشۀ قدیمی باشند به این صورت که مثلاً هر دوشان از یک زبان مشترک گرفته شده باشند.
البته «تاء« تأنیث به هنگام وقف «هاء» خوانده میشود و به هنگام وصل همان «تاء» خوانده میشود ولی در فارسی همیشه به صورت «هاء» خوانده میشود خواه در حال وقف باشد و خواه وصل.
به تناسب این نکته را نیز متذکر میشوم که برخی از واژگان از زبانی به زبان دیگر منتقل شده است ولی در زبان اصلی مهجور شده است. مثلاً کلمۀ «ماهی» در اصل از زبان عربی به زبان فارسی منتقل شده است. این واژۀ در اصل «ماه» به معنای آب بوده است. «ماء» عربی در اصل «ماه» بوده است لذا تصغیرش «مُوَیه» است و جمعش «میاه» است چون همزۀ «ماء» در اصل «هاء» بوده است که «یاء» به آن چسبیده و گفته شده «ماهی»غ در حالی که در زبان عربی «مائی» گفته میشود نه «ماهی». یعنی این کلمۀ عربی به زبان فارسی به همان شکل اصلیاش منتقل شده است ولی شکل اصلی آن در زبان عربی، مهجور شده است. گاهی واژۀ مهجور در یک زبان آثارش در زبان دیگر دیده میشود.