19-اسفند-1402, 16:59
درس خارج اصول جلسۀ 77 مورخ 10 بهمن 1402
در آن روایتی که شخصی به جاریۀ عمهاش علاقمند شده و از ترس وقوع در حرام، قسم خورده بود که «لا یمسّها ابداً» ، اساساً به ذهن آن شخص خطور نمیکرده که یک زمانی عمه بمیرد و از قضا تمام وراثش نیز مرده باشند و جاریه به او ارث برسد؛ حتی اگر چنین فرضی را به او میگفتند، برایش باورپذیر نبود و آن را افسانهسرایی میدانست. در فرض مذکور، نه تنها ابتداءاً قسمش را به قید حرام مقیّد ننموده است بلکه حتی اگر فرض ارث رسیدن و مباشرت حلال را برایش مطرح میکردند نیز قسمش را قید نمیزند چون چنین فرض نادری را افسانه قلمداد میکند.
در مواردی که از آرزوهای بلند سخن گفته شده، یک مصداق آرزوهایی است که عرفیّت ندارد. یعنی هر چند امکان وقوعی دارد ولی به قدری بعید است که عرف میگوید تو نباید به تحققش دلخوش باشی. البته در جایی که انسان میخواهد به درگاه الهی روی بیاورد، مسأله متفاوت است چون محاسبات الهی با محاسبات بشری متفاوت است چون خدا وقتی بخواهد کاری را بکند میتواند اسباب و مقدماتش را به طرز باورنکردنی فراهم کند. این که در برخی ادعیه گفته شده: «الهی جودک بسط أملی» نیز میتواند ناظر به همین نکته باشد که اینگونه امیدواری در زندگی عادی افسانهسرایی تلقی میشود ولی در درگاه الهی میتواند به واقعیّت بپیوندد چون نمونههای کارهای خاص خدا آن قدر فراوان است که انسان امیدش به درگاه الهی بسط پیدا میکند. تعبیر « كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو » نیز ناظر به همین جهت است.
در آن روایتی که شخصی به جاریۀ عمهاش علاقمند شده و از ترس وقوع در حرام، قسم خورده بود که «لا یمسّها ابداً» ، اساساً به ذهن آن شخص خطور نمیکرده که یک زمانی عمه بمیرد و از قضا تمام وراثش نیز مرده باشند و جاریه به او ارث برسد؛ حتی اگر چنین فرضی را به او میگفتند، برایش باورپذیر نبود و آن را افسانهسرایی میدانست. در فرض مذکور، نه تنها ابتداءاً قسمش را به قید حرام مقیّد ننموده است بلکه حتی اگر فرض ارث رسیدن و مباشرت حلال را برایش مطرح میکردند نیز قسمش را قید نمیزند چون چنین فرض نادری را افسانه قلمداد میکند.
در مواردی که از آرزوهای بلند سخن گفته شده، یک مصداق آرزوهایی است که عرفیّت ندارد. یعنی هر چند امکان وقوعی دارد ولی به قدری بعید است که عرف میگوید تو نباید به تحققش دلخوش باشی. البته در جایی که انسان میخواهد به درگاه الهی روی بیاورد، مسأله متفاوت است چون محاسبات الهی با محاسبات بشری متفاوت است چون خدا وقتی بخواهد کاری را بکند میتواند اسباب و مقدماتش را به طرز باورنکردنی فراهم کند. این که در برخی ادعیه گفته شده: «الهی جودک بسط أملی» نیز میتواند ناظر به همین نکته باشد که اینگونه امیدواری در زندگی عادی افسانهسرایی تلقی میشود ولی در درگاه الهی میتواند به واقعیّت بپیوندد چون نمونههای کارهای خاص خدا آن قدر فراوان است که انسان امیدش به درگاه الهی بسط پیدا میکند. تعبیر « كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو » نیز ناظر به همین جهت است.