امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اقسام عام از تقسیمات ثانویه حکم است.
#1
مرحوم آخوند در حاشیه کفایه می گوید این که کل ظهور در عام استغراقی دارد و مجموع ظهور در عام مجموعی و أی ظهور در عام بدلی دارد، غیر از آن است که عام ظهور در چه چیزی دارد. گاهی می گویید عام بما هو عام ظهور در فلان چیز دارد و گاهی می گویید نحوه ابراز مولی چگونه است. این دو را نباید خلط کرد.
این که عام استغراقی یا مجموعی یا بدلی می شود، بر اساس خودِ عام بما هو عام نیست بلکه وقتی عام را با مصالح و مفاسد پشتوانه آن مقایسه می کنیم، عقل می فهمد که استغراقی یا مجموعی یا بدلی است.
حال همین عقل وقتی با خطابات شارع مواجه می شود، تعدادی را که بررسی می کند می بیند غالبا وقتی عام استغراقی بوده شارع از واژه کل و وقتی بدلی بوده از واژه أی و وقتی مجموعی بوده از واژه مجموع استفاده کرده است. لذا وقتی کلمه کل را می بیند، حدس می زند که امتثال این حکم، به نحوی است که هر فردی اطاعت و عصیان جداگانه دارد. این غیر از آن است که عام، ظهور در عام استغراقی داشته باشد. بله، کل می تواند برای عام استغراقی وضع بشود اما حتی اگر کل وضع برای عام استغراقی هم شده باشد، دلیل نمی شود که تقسیم عام بما هو عام، تقسیم اولیه باشد چون اینها برای نحوه ابراز حکم هستند و بحث خودِ حکم، قبل از آنها است. اما همه اینها برای مرحله بعد و مرحله چگونگی ابراز هستند.
به عبارت دیگر مولی که عالم به مصالح و مفاسد است، این علم باعث إنشاء احکام توسط او می شود و هر وقت آن إنشاءات را ابلاغ می کند، به فعلیت می رسد اما این ابلاغ را به طرقی به ما می فهماند. ما وقتی این نحوه بیان کردن ها را بررسی می کنیم، به نکاتی می رسیم که بر اساس آن نکات، راجع به مقام امتثال نظر می دهیم. اما همه اینها برای مرحله بعد و چگونگی ابراز حکم هستند.
ما وقتی می گوییم عام یا مطلق یا جعل یا فعلیت یا إنشاء چیست، قبل از این ماجراها است لذا ما در خطابات قانونیه محکم می گوییم متعلق اوامر و نواهی در إنشاء طبائع هستند و طبیعت هم عنوان است و وقتی به فعلیت می رسد می گوییم فعلیت هم روی همان طبیعت است و افراد برای امتثال است. در عین این که قبول داریم ظهور ادات عموم، ما را به روی افراد می برد. اما اینها افراد در مقام امتثال هستند و هیچ تهافتی هم نیست. آنچه باعث ایجاد این سه قسم می شود، رابطه بین مصالح و مفاسد با متعلق در ظرف امتثال است.
یعنی خود آخوند هم که می گوید تقسیم ثانویه است، در حاشیه کفایه تصریح دارد که ظهور کل در استغراقی را قبول دارد. اما اینها دو بحث هستند یعنی یک مرحله بحث خود عام و اقتضاء و إنشاء و فعلیت است و بعد که وارد امتثال می شوید، کیفیت ابراز مولی مهم است و وقتی شما یک رابطه بین کیفیت ابراز با امتثال می بینید – چه بر اساس وضع یا کثرت استعمال یا مقدمات حکمت باشد – حجت است. به عبارت دیگر نه فقط استغراقی و مجموعی و بدلی بلکه حتی عام و مطلق هم فرقی در اقتضاء و إنشاء و فعلیت ندارند و اصلا پیدایش آنها برای نحوه ابلاغ است.( درس خارج اصول جلسه81، 2 اسفند1402)
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان