10-بهمن-1392, 21:35
حقّ در مسأله، این است که تفاوتی بین اجماع بر مطلب معیّن و إجماع إصطیادی نیست و در هر دو نوع از إجماع، باید مبانی مختلف در حجّیّت إجماع بررسی شود.
بنابر نظریّه إجماع دخولی، می توان إطلاق گیری کرد؛ زیرا فرض، این است که معصوم در بین آنهاست و کلام او إطلاق دارد.
بنابر نظریّه إجماع لطفی نیز إطلاق گیری می شود؛ زیرا اگر إطلاق، مطابق نظر معصوم نباشد، لطف، إقتضاء می کرد که جلوی آن را بگیرد و هم چنین است بنابر مبنای تقریر.
بنابر نظریّه حدس، باید در مسأله تفصیل داد. اگر مجمعین عین لفظ معصوم یا مضمون آن را نقل کرده اند، می توان إطلاق گیری کرد، ولی اگر إحتمال دهیم که مجمعین با إصطیاد از کلمات معصومین، این فتوا را داده اند، نمی توان إطلاق گیری کرد؛ زیرا اطلاق، ظهور ظنّی است و ما بنابر مبنای حدس به دنبال یقین به نظر معصوم هستیم، در حالی که فرض، این است که یقین نداریم که نظر فقهاء شامل همه شقوق می شود، پس چگونه به نظر معصوم یقین پیدا کنیم؟!
بنابر نظریّه إجماع دخولی، می توان إطلاق گیری کرد؛ زیرا فرض، این است که معصوم در بین آنهاست و کلام او إطلاق دارد.
بنابر نظریّه إجماع لطفی نیز إطلاق گیری می شود؛ زیرا اگر إطلاق، مطابق نظر معصوم نباشد، لطف، إقتضاء می کرد که جلوی آن را بگیرد و هم چنین است بنابر مبنای تقریر.
بنابر نظریّه حدس، باید در مسأله تفصیل داد. اگر مجمعین عین لفظ معصوم یا مضمون آن را نقل کرده اند، می توان إطلاق گیری کرد، ولی اگر إحتمال دهیم که مجمعین با إصطیاد از کلمات معصومین، این فتوا را داده اند، نمی توان إطلاق گیری کرد؛ زیرا اطلاق، ظهور ظنّی است و ما بنابر مبنای حدس به دنبال یقین به نظر معصوم هستیم، در حالی که فرض، این است که یقین نداریم که نظر فقهاء شامل همه شقوق می شود، پس چگونه به نظر معصوم یقین پیدا کنیم؟!