امتیاز موضوع:
  • 4 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درخواست توضیح: مشخصات و ممیزات شهوت از محبت
#1
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از عناوینی که در موضوعات احکام وجود دارد عنوان شهوت است، این عنوان در عین این که شاید واژه ای بسیار پرکاربرد باشد اما در عین حال حد و مرز آن به طور شفاف مشخص نیست از این رو این موضوع را ایجاد کردم تا به کمک دوستان نتیجه روشنی از آن بگیریم.
این امر خصوصا در مورد تازه به سن بلوغ رسیده ها بیشتر مشهود است، و حتی یکی از مشاورین معروف در این زمینه همین نکته را تایید فرمودند. در هر صورت سوال این است که چگونه این دو را به متمایزا از یکدیگر تشخیص بدهیم و چه رابطه ای بین این دو وجود دارد؟
1.آیا می توان گفت:هر محبتی دنیایی( غیر از محبت به خداوند و نظایر آن) یک درون مایه ای از شهوت در آن نهفته است؟ به عنوان مثال اگر به رفتار عموم مردم در این زمینه نگاه کنیم وقتی بچه ای را می بوسند که بهره ای از زیبایی و لطافت داشته باشد و الا اگر بچه دماغو(Idea) باشد کسی رغبت به ابراز محبت به واسطه بوسه ندارد
2.آیا می توان خروج مذی(آبی که گاهی بعد از ملاعبه و بازی کردن با زن از انسان خارج می شود) را نشان شهوتناک بودن لمس و غیره دانست، یا این که ممکن است در حالات دیگر مانند: بازی کردن فوتبال و غیره هم چنین چیزی رخ بدهد.
3. بر فرض مساله مذکور نشانه شهوتناک بودن فعل باشد آیا به لحاظ شرعی هم از آن منع شده است؟ به عبارت دیگر شهوت در شریعت- در موارد ممنوعه- به طور کلی نفی شده و یا اینکه بعضی از مراتب آن جایز شمرده شده است و لو در برخورد با همجنس اتفاق بیفتد؟
پاسخ
#2
در مورد سوال سوم با توجه به روایت زیر بعید نیست بتوان گفت که هر چه موجب تحریک شهوت میشود حرام میباشد:
«حرم النظر إلى شعور النساء المحجوبات بالأزواج و إلى غيرهن من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعو التهييج إليه من الفساد و الدخول فيما لا يحل و لا يجمل
و كذلك ما أشبه الشعور»

این روایت در عیون و علل آمده است و وجه دلالت آن نیز تعلیل وارد در آن و تعمیم مذکور در ذیل آن میباشد.
پاسخ
#3
سوال ایشان از فرق بین شهوت و محبت بود که تفاوت آن در منشا این دو است منشا محبت قلب است ولی شهوت ناشی از تحریک جنسی است
البته گاهی محبت های افراطی به شهوت و حرام منجر می شود
پاسخ
#4
در بعضی کتب صوفیه وبه اصطلاح عرفانی مانند عوارف المعارف چنین دیدگاهی مطرح شده است که در ازدواج شهوت که امری حیوانی است بَاید به محبت تبدیل شود و این کمال ازدواج است.به نظر میرسد این فکر مَحملی برای توجیه نگاههای شهوت آمیز از آب در آید.
حس زیبا دوستی فطری است اما امروزه برای خوشایند و زیبا بودن لباس و چهره از جذابیتهای جنسی و اندام استفاده میشود و اینجا نیز مغلطه ای در عمل بین هنر و شهوت وجود دارد َ
هر محبت و علاقه همچنین هر حس زیبادوستی و خوشایند بودن که ریشه در تمایل جنسی دارد شهوت است و نظر با شهوت حراماست حتی به همجنس. در فرض شک در صدق شهوت نیز جای برائت نیست چون خوف از وقوع در حرام که همان نگاه با شهوت است وجود دارد و نظر مشهور فقها آن است که ريبه مختص به خوف از زنا نیست بلکه آن را خوف از وقوع در «حرام» مى‌دانند.
در روایاتی نیز از خیره شدن به صورت اشخاص نهی شده است مطلقا حتی همجنس.
پاسخ
#5
تشخیص شهوت از محبت نیاز به تحقیق و بیان دلیل و امثال آن ندارد. چون هر کس به خوبی قدرت تشخیص این دو را دارد و با رجوع به وجدان، هر کسی بهتر از دیگران این دو را از هم تمییز می دهد. «إن الانسان علی نفسه بصیرة.»
پاسخ
#6
بگذارید بیشتر توضیح بدهم، دوستا بعضا مطالبی را فرمودند که جواب بنده را نمی دهد.
ببینید مورد سوال افرادی هستندکه هنوز هر دو حالت را تجربه نکرده اند( و به عبارتی تازه به بلوغ رسیده ها و مجردینی که تجربه جنسی ندارند) از این رو این مساله برای ایشان شفاف نیست و این طور نیست که این مساله را همین طور و از باب سوال فردی بیان کرده باشم، حتی گاهی شاید در بین متاهلین نیز فردی را مورد پرسش قرار دادم که برای ایشان هم شفاف نبود چه برسد به سایرین!
این که آقای حسین بن علی مناشئ را به صورت کتابی مطرح می کنند، نهایتا بیان منشا کرده اند اما امارات و نشانه های تشخیص هر یک را بیان نکرده اند.
این که آقای شیخ خوئی فرمودند که انسان بر نفس خود بصیر است حرف متینی است اما این ملاک بعد از وقتی است که تعریف شفافی از هر یک از دو عنوان مذکور داشته باشد و الا نفس هم قضاوتی نمی تواند بکند.
به عنوان مثال: می دانیم در تعریف فسق اختلاف شده است، بعضی تنها مرتکب کبیره را فاسق دانسته و بعضی مرتکب صغیره را هم فاسق می دانند، حال اگر شخصی در احوال خودش که- معاذالله- دچار گناهی صغیره شده شک کند فاسق شده است یا نه؟ تا مادامی که یکی از دو تعریف را انتخاب نکرده باشد نمی تواند جزما بگوید فاسق هستم بله تنها می تواند بالوجدان بگوید دچار گناه صغیره شده است.
در ما نحن فیه هم همینطور است شخصی که دست کسی را در دست خود فشار می دهد و یک احساس وجدانی پیدا می کند، می داند که احساس خوشایندی در او پدید آمده است اما نمی داند نام آن را شهوت بگذارد یا محبت؟
و برای این که این قضاوت صحیح را انجام بدهد نیازمند تعیین حد و مرز دقیق بین معنای این دو واژه است.

همین مطلب را هم می توان نسبت به پاسخ آقای اعلایی هم مطرح کرد، چرا که روایت می فرماید هر چیزی که موجب تهییج و وقوع در حرام و فساد باشد جایز نیست. اما سوال ما در این است که حد و مرز دقیق حرام و حلال چیست؟ چرا که تا این دو شفاف نشوند موضوع این روایت هم احراز نمی شود،
علاوه بر این بر فرض هم که شهوتناک بودن احراز شود چه بسا بتوان گفت از روایاتی که در باب مصافحه و بوسیدن وارد شده این برداشت شود که در این جور امور( که طبیعتا حالات افراد نسبت به آن مختلف خواهد بود) ترخیص داده شده است، و شارع خواسته است که در جامعه وجود داشته باشد ولو ته مایه ای از شهوت در آن ها باشد که البته این مساله جای تتبع کامل روایات باب را دارد.
لازم به ذکر است که فرض سوال ما با جایی که شخص یقین دارد که به نگاه حرام هم دچار نمی شود سازگاری داشته و از این رو پاسخ کاربر محترم منتظرم القائم هم کارآمد نخواهد بود.
فعلا عزیزان ممیزات این دو عنوان را ذکر کنند و ان شاء الله در ادامه بحث بدین می پردازیم که آیا شارع در مواردی هم که شهوت وجود دارد ترخیصی داده است یا خیر؟
پاسخ
#7
با سلام
جناب خطیب توانا، بنده مطلب خود را به عنوان پاسخ برای سوال سوم شما عرض کرده بودم که مربوط به این بود که آیا هر گونه التذاذ شهوانی حرام است یا نه، بنابراین پاسخ بنده ناظر به بیان وجه تمایز بین محبت و شهوت نبود.
اما در مورد وجه تمایز بین محبت و شهوت باید گفت: محبت معلولی است که میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که شهوت یکی از آنهاست. بنابراین در صورتی که فرد محبوب واجد اموری باشد که تناسب با شهوت دارد این امر میتواند نشانه شهوانی بودن محبت باشد، مثلاً اگر فرد محبوب صفاتی زنانه دارد مانند امرد بودن و یا صدای شبیه زنان و یا رفتارهای زنانه این امر خود نشانه خوبی است خصوصاً که اگر فرد مذکور فاقد سایر اموری باشد که میتواند موجب محبت باشد.
ممکن است اشکال شود که شما گفتید که محبت معلولی است که میتواند علتهای مختلفی داشته باشد و شهوت یکی از آنهاست پس چگونه از صرف وجود اموری که تناسب با شهوت دارند شهوانی بودن محبت را نتیجه گرفته اید؟
در جواب باید گفت اگر چه محبت میتواند علتهای مختلفی داشته باشد اما شهوت در بین علتهای مختلف آن از همه قوی تر است بنابراین در صورت وجود امور مورد میل آن بر دیگر علتها غلبه کرده و پیشی میگیرد.
اما در مورد اینکه آقای خطیب توانا گفته اند از روایات تقبیل و مصافحه استفاده میشود که وجود این امور مورد رغبت شارع است اگر چه ته مایه ای از شهوت هم داشته باشد، به نظر صحیح نمیرسد، بلکه به نظر میرسد بوسیدن در چنین مواردی مورد رغبت شارع نیست، چنانچه در دو روایت زیر به دو مورد از آن اشاره شده است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَيْسَ الْقُبْلَةُ عَلَى الْفَمِ إِلَّا لِلزَّوْجَةِ أَوِ الْوَلَدِ الصَّغِيرِ.
حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَحْيَى عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِيَةُ الْحُرَّةُ سِتَّ سِنِينَ فَلَا يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تُقَبِّلَهَا.
پاسخ
#8
با سلام مجدد خدمت آقای اعلایی
بنده مطلب را سعی دارم دقیق انعکاس بدهم، اگر توجه داشته باشید در ابتدای عرایضم گفتم که بعضا نه این که هیچ یک از بیانات دوستان به درد بنده نخورده است.
علاوه بر این که روایت مذکور جواب بنده را باز نمی دهد چرا که حضرت علیه السلام از مطلق تهییجی که منجر به فساد و دخول فیما لایحل بشود ،نهی کرده اند. در حالی که محل بحث در این است که آیا مطلق شهوت، منهی و فساد انگیز و از موارد حرام است یا خیر؟ که در پست قبلی توضیح آن گذشت.
نسبت به مطلب دوم هم بنده اظهار نظری نکردم بلکه در همان جا اذعان کردم که بایستی همه روایات را دید و تنها در قالب احتمال این دیدگاه را بیان کردم و بررسی این بخش را هم تقاضا کردم که در صورت امکان بعد از شفاف شدن حد و مرز شهوت و محبت ادامه بدهیم.
علاوه بر این که این دو روایت مذکور همین احتمال را هم نفی نمی کند؛ چرا که طبیعی است در هر موضوعی از افعال مکلفین هم مصداق حرام یافت می شود و هم مصداق جایز و .... و منظور بنده هم در آن فرض احتمالی این نبود که به نحو افسار گسیخته و مطلق این مساله در جامعه رواج پیدا کند. بلکه مراد در خصوص همان جاهایی است که شرع آن ها را تجویز کرده است که البته روایات آن هم موجود است و می توانید به آن رجوع بفرمایید. و این که شما تنها به روایاتی که تنها بعضی از اقسام بوسیدن و ... را نفی می کند استناد می کنید دلیل نمی تواند بر این باشد که شارع بالکل با این قضیه مخالف است؛ بلکه روایاتی که در آن بر بوسیدن فرزند و ترتب ثواب بر آن است و ... ترغیب شده است را نیز باید مد نظر داشت.
پاسخ
#9
بسمه تعالی
سلام علیکم
این بحث در دو محل ثمره دارد :
• در احکام نگاه و لمس که متوجه خود شخص به تنهایی است
• در نهی از منکر
با توجه به این دوثمره محل نزاع در دو ناحیه قرار دارد. اول حس شهوت یا محبت نزد خود شخص ـ که هر دو علم حضوری هستند ـ و دیگر تشخیص این در مورد دیگران که علم حصولی و از علوم وهمیه است . برای محل اول باید تعریف دقیقی از شهوت و محبت ارائه کرد و برای محل بحث دوم باید به بیان آثار ولوازم آن مانند تقبیل، مصافحه ، اعتناق و ... پرداخت که البته چون احراز حرمت در نهی از منکر شرط است باید ضابطه قطعی یا معتبر باشد .
اشکال نشود که علم حضوری خطا ناپذیر است و هر شخصی عالم به نفس خود می باشد ؛ چراکه حس های مختلف برای هر کسی مشخص و روشن است اشکال در این است که عنوان شهوت و محبت به چه معنایی هستند ؟ تا روشن شود برکدام حس صادق اند .
پاسخ
#10
با سلام مجدد
بیان نکته ای در این زمینه می تواند مفید باشد.
و آن این که محبت چیزی است که وقتی بین دو فرد( یا فرد و شیئ)ایجاد شود به گونه ای واسطه ای می شود که آن دو را با یکدیگر متحد و یگانه سازد و این ویژگی در قالب اتحاد و هر چه نزدیک شدن فیزیکی نیز خود را نمایان می کند.
به گونه ای که حتی تجربه آن را در امور معنوی شاهد هستیم،مانند این که: شخصی که با قرآن مانوس است او را در آغوش می گیرد و بر آن بوسه می زند. و همچنین بوسیدن ضریح حضرات معصومین علیهم السلام و امامزادگان از این قبیل است.
در عمل و رفتار خود معصومین علیهم السلام نیز شاهد چنین برخورد هایی هستیم؛ نظیر آن چه حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام در جریان شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام در صحنه کربلا به تصویر کشیدند.... فوضع خده علی خده....
بنابراین توجه به این که رفتارهایی از قبیل: در آغوش گرفتن و بوسیدن یک مبرز برای محبت طرفین محسوب می شود، تردیدی وجود ندارد.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان