با عرض سلام و تشکر از جناب آقای اعلایی
مشکل اصلی در این است که قاعده مند کردن « استظهار» به معنی الاخص فعلا جایگاه خاصی در اصول ندارد .
لذا بسیاری از موارد دیده می شود که فقهیی با همین اصول ادعای استظهاری خاص از روایتی را می کند و فقیهی دیگر با همین اصول برداشتی دوم را از روایت بیان می کند.
ایا این نوع استظهار را می توان قاعده مند نمود یا خیر؟ در کجای اصول فعلا به آن پرداخته می شود.
به عبارت دیگر گفته می شود:
کشف ظهور اولیه ی مورد ادعا آیا خارج از قواعد اصولی است که اکنون مورد بحث است.
مشکل اصلی در این است که قاعده مند کردن « استظهار» به معنی الاخص فعلا جایگاه خاصی در اصول ندارد .
لذا بسیاری از موارد دیده می شود که فقهیی با همین اصول ادعای استظهاری خاص از روایتی را می کند و فقیهی دیگر با همین اصول برداشتی دوم را از روایت بیان می کند.
ایا این نوع استظهار را می توان قاعده مند نمود یا خیر؟ در کجای اصول فعلا به آن پرداخته می شود.
به عبارت دیگر گفته می شود:
کشف ظهور اولیه ی مورد ادعا آیا خارج از قواعد اصولی است که اکنون مورد بحث است.