17-فروردين-1395, 19:44
فکر میکنم در این زمینه از یک نکته نباید غافل بود و آن اینکه گاهی اشکال کار از آنجاست که ما قاعده زده میشویم و همه جا میخواهیم قاعده را به کار بگیریم در حالی که خود علما این قاعده را برای جاهای خاصی قرار داده اند. مثلا در بحث مفاهیم میگویند نزاع در این که مثلا وصف مفهوم دارد یا نه در جایی است که قرینه ای برای هیچ یک از دو طرف نداریم وگرنه اگر قرینه بر مفهوم داشتن داریم که به آن عمل میکنیم یا اگر قرینه بر مفهوم نداشتن داریم هم عمل میکنیم. حالا شخصی می آید و تحت تأثیر این بحث ها با آیه یا روایتی مواجه میشود و بدون اینکه دقت کند اینجا قرینه داریم یا نه سریع میرود سراغ این قاعده که مثلا وصف مفهوم ندارد پس آیه را بگذاریم کنار. در حالی که این قواعد برای موضع شک است نه همه جا.
تطبیق: به نظر میرسه در آیه نبأ این چنین اتفاقی افتاده وگرنه کسی در مفهوم داشتن این آیه شک نمیکرد. رویه عقلا بر این است که به خبر توجه میکنند و اساسا زندگی بشر بدون حجیت خبر جلو نمیرود حال ناظر به این جریان آیه میگوید همه جا این کار را نکنید اگر فاسق بود تبین کنید معلوم است که مفهوم دارد.
تقاضای من این است که عزیزانی که میخواهند به این مطلب پاسخ دهند بین اصل مطلب و تطبیق فرق بگذارند و اگر احیانا تطبیق را قبول ندارند ولی اصل مطلب را قبول دارند مشخص کنند.
تطبیق: به نظر میرسه در آیه نبأ این چنین اتفاقی افتاده وگرنه کسی در مفهوم داشتن این آیه شک نمیکرد. رویه عقلا بر این است که به خبر توجه میکنند و اساسا زندگی بشر بدون حجیت خبر جلو نمیرود حال ناظر به این جریان آیه میگوید همه جا این کار را نکنید اگر فاسق بود تبین کنید معلوم است که مفهوم دارد.
تقاضای من این است که عزیزانی که میخواهند به این مطلب پاسخ دهند بین اصل مطلب و تطبیق فرق بگذارند و اگر احیانا تطبیق را قبول ندارند ولی اصل مطلب را قبول دارند مشخص کنند.