20-ارديبهشت-1394, 19:04
تفریب دوم:
تقریب دوم:
بعضی برای فرار از اشکالات فوق الذکر یک تقریب دیگری را بیان کردهاند و گفتهاند که در این روایت سؤال از حقیقت و مفهوم عدالت است امام هم در جواب فرمودند: «أن تعرفوه بالستر و العفاف» عفاف به حسب لغت یعنی پرهیز و کف نفس از چیزی که حلال نیست و چیزی که نیکو محسوب نمیشود "الکف عن ما لایحل و یجمل" این در معنای عفاف بیان شده و در کتب لغت عفاف به این معنی دانسته شده است
ریب سوم:
طبق این تقریب جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» و همچنین ادامه آن «کف البطن و الفرج و الید و اللسان» دلالت بر اعتبار مروئت میکند و جمله بعدی یعنی «و یعرف باجتناب الکبائر» دلالت بر لزوم اجتناب از گناهان کبیره شرعاً دارد یعنی این دو جمله با هم مبین حقیقت عدالت را تشکیل میباشند. جمله اول بعض المعرف برای عدالت و جمله دوم بعض دیگر معرف برای عدالت است طبق این نظر عدالت دو جزء دارد یکی مروئت و دیگری اجتناب از محرمات شرعی یا به عبارت دیگر اجتناب از گناهان کبیره پس جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» فقط دال بر مروئت است و لاغیر؛ «أن تعرفوه بالستر و العفاف» یعنی اینکه این شخص عرفاً کارهایی را که مناسب با حال و شأن اوست انجام دهد و کارهایی که مناسب با او نیست عرفاً انجام ندهد. عفاف و ستر عما یعد عیباً عند العرف و جمله بعدی ناظر به امتناع از ارتکاب گناهان کبیره است پس هم عیب شرعی و هم عیب عرفی باید ترک شود و این دو با هم معنای عدالت را تشکیل میدهند لذا بر خلاف آنچه که تا به حال گفتیم جمله اول فقط و فقط ناظر به اعتبار مروت است این یک بیان برای استدلال به این روایت است؛ اساس این بیان را در بحث مربوط به صحیحة ابن ابی یعفور بیان کردیم. این تقریبی است که مرحوم آقای بروجردی از این روایت بیان کردهاند و به استناد جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» میفرماید: مروئت در معنای عدالت معتبر است
تقریب دوم:
بعضی برای فرار از اشکالات فوق الذکر یک تقریب دیگری را بیان کردهاند و گفتهاند که در این روایت سؤال از حقیقت و مفهوم عدالت است امام هم در جواب فرمودند: «أن تعرفوه بالستر و العفاف» عفاف به حسب لغت یعنی پرهیز و کف نفس از چیزی که حلال نیست و چیزی که نیکو محسوب نمیشود "الکف عن ما لایحل و یجمل" این در معنای عفاف بیان شده و در کتب لغت عفاف به این معنی دانسته شده است
ریب سوم:
طبق این تقریب جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» و همچنین ادامه آن «کف البطن و الفرج و الید و اللسان» دلالت بر اعتبار مروئت میکند و جمله بعدی یعنی «و یعرف باجتناب الکبائر» دلالت بر لزوم اجتناب از گناهان کبیره شرعاً دارد یعنی این دو جمله با هم مبین حقیقت عدالت را تشکیل میباشند. جمله اول بعض المعرف برای عدالت و جمله دوم بعض دیگر معرف برای عدالت است طبق این نظر عدالت دو جزء دارد یکی مروئت و دیگری اجتناب از محرمات شرعی یا به عبارت دیگر اجتناب از گناهان کبیره پس جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» فقط دال بر مروئت است و لاغیر؛ «أن تعرفوه بالستر و العفاف» یعنی اینکه این شخص عرفاً کارهایی را که مناسب با حال و شأن اوست انجام دهد و کارهایی که مناسب با او نیست عرفاً انجام ندهد. عفاف و ستر عما یعد عیباً عند العرف و جمله بعدی ناظر به امتناع از ارتکاب گناهان کبیره است پس هم عیب شرعی و هم عیب عرفی باید ترک شود و این دو با هم معنای عدالت را تشکیل میدهند لذا بر خلاف آنچه که تا به حال گفتیم جمله اول فقط و فقط ناظر به اعتبار مروت است این یک بیان برای استدلال به این روایت است؛ اساس این بیان را در بحث مربوط به صحیحة ابن ابی یعفور بیان کردیم. این تقریبی است که مرحوم آقای بروجردی از این روایت بیان کردهاند و به استناد جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف» میفرماید: مروئت در معنای عدالت معتبر است