امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» اصول عملیه/برائت /ادله برائت
#42
1395/3/3

موضوع
:
اصول عملیه/برائت /استدلال به کتاب
خلاصه مباحث گذشته:
بحث در حدیث رفع به سند خصال مرحوم صدوق بود همانطور که بیان شد این سند فقط از ناحیه احمد بن محمد بن یحیی العطار که شیخ صدوق است اشکال دارد، چون هیچ توثیقی در کتب رجال برای او ذکر نشده است، برای تخلص از این اشکال راه هایی وجود دارد؛ راه اول اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار است که این راه خود به وجوهی ثابت می شود، همانطور که در جلسه قبل بیان شد وجه اول از وجوه اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار این است که مرحوم صدوق مقیّد است برای ایشان ترضیه کند، یعنی پس از نام او «رضی الله عنه» می گوید و این تقیّد به ترضیه عرفا دلالت بر عدالت و جلالت امر او می کند و به دلالت التزامی دلالت بر وثاقت احمد بن محمد بن یحیی می کند.
اشکال به وجه اول
محقق خویی«ره» در مدخل معجم رجال الحدیث در این وجه مناقشه کرده که ترحمه و ترضیه دلالت بر وثاقت نمی کند به دلیل اینکه مثلا امام صادق علیه السلام برای همه زائران امام حسین علیه السلام طلب رحمت کرده است و یا پیامبر صلی الله علیه و اله برای کسانی که سخن او را می شنوند طلب رحمت کرده است در حالیکه می دانیم این ترحمه ها دلالت بر وثاقت آن افراد نمی کند.
جواب به اشکال فوق
لکن انصاف این است که اگر مرحوم صدوق فقط یک یا دو بار ترضیه کرده بود دلالت بر وثاقت نمی کرد ولی تقیّد به ترحمه و ترضیه و اینکه صدوق مقیّد است که هر جا نام استاد خود را می برد برای او طلب رحمت و ترضیه کند دلالت بر وثاقت او می کند، علاوه بر اینکه ایشان برای اساتید دیگر خود و همچنین ثقات دیگر چنین تعبیری به کار نمی برد.
وجه دوم
وجه دوم از وجوه اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار، توثیق شهید ثانی است، چون ایشان تعدادی از احمدها را در کتاب رجال خود-الرعایه فی علم الدرایه- توثیق کرده است که یکی از آنها احمد بن محمد بن یحیی العطار می باشد.
اشکال به وجه دوم
محقق خویی«ره» توثیقات شهید ثانی«ره» را معتبر نمی داند چون ایشان آنها را از متأخرین می داند که شهادت آنها اجتهادی است و بر اساس حدس است و حجیت ندارد، مگر اینکه هم عصر و یا قریب العصرهای خودشان را توثیق نمایند.
وجه سوم
وجه سوم این است که شهید ثانی«ره» در الرعایه فی علم الدرایه -همانگونه که صاحب وسائل نیز در فائده سادسه یا سابعه آن را نقل می کند- می گوید مشایخ مشهور از عهد کلینی به بعد، به دلیل اشتهار در وثاقت و امانت نیاز به توثیق ندارند، حال وقتی این کبری به این صغری ضمیمه می شود که احمد بن محمد بن یحیی العطار از یک طرف باب پدر خویش است و روایات محمد بن یحیی العطار غالبا از طریق او نقل شده است و از طرف دیگر کثرت روایت دارد و در طرق متعدده واقع شده است، نتیجه گرفته می شود که او نیاز به توثیق خاص ندارد. اولین بار این مطلب را از استاد معظم دام ظله شنیدیم که در یکی از مباحث باب تعادل و تراجیح که ابوالبرکات در سند روایت آن قرار داشت ایشان از این راه وثاقت او را استفاده می کرد.
اشکال به وجه سوم
اشکال سابق محقق خویی«ره» به وجه دوم در اینجا نیز می آید و آن اینکه شهادت های متأخرینی مثل شهید ثانی«ره» چون حدسی و اجتهادی است حجت نیست.
جواب به اشکال وجه دوم و سوم
جواب به این اشکال همان بیانی است که بارها گفته شده که متاخرین متفاوت هستند، برخی از آنها منقطع از بیوت علم هستند در اینصورت احتمال حسیّت در شهادت آنها قابل اعتنا نیست، اما برخی دیگر از بزرگان از بیوت علم هستند و متصل به شخصیت های علمی و حوزوی بوده اند مثل شهید ثانی«ره» که نسل به نسل و سینه به سینه حرف علما و خط آنها به او منتقل شده است، چون همه حرف ها در قالب کتاب و به صورت مکتوب منتقل نمی شده بلکه پاره ای از امور به صورت شفاهی منتقل می شده است، مخصوصا اموری که مربوط به علم است و به آنها نیاز می شود.
مثلا پسر شهید ثانی«ره» در مقدمه منتقی الجمان می گوید خط شیخ طوسی«ره» نزد من است و در آنجا ایشان نوشته که شیخ طوسی«ره» بار اول سند ها را نوشته ولی بار دوم که خواسته آنها را اصلاح کند در برخی موارد که به صورت «عن» نوشته بوده اصلاح کرده و آن را تبدیل به «و» کرده است و یا کتاب التحریر الطاووسی که از صاحب معالم است نیز همین مطلب را ذکر می کند.
بنابراین احوالات این بزرگان که نیاز به دانستن آنها بوده بین علما و خاندانی که اولا در محیط های علمی زندگی می کرده اند و ثانیا خود نیز از بیوت علم بوده اند جدّا احتمال حسیت دارد، پس شهادات مثل شهید ثانی«ره» کمال اعتبار را دارد.
وجه چهارم
این راه فرمایش شیخنا الاستاد مرحوم آقای تبریزی است ایشان می گوید اگر کسی از معاریف بود و جرحی در مورد او نرسیده بود باعث می شود آن شخص حسن ظاهر پیدا کند و به حسب روایت ابن ابی یعفور حسن ظاهر نشانه عدالت است، پس به این واسطه عدالت او ثابت می شود و به ضمیمه اصالة السلامة که دلالت دارد بر اینکه متعارف از هر شخصی این است که ضابط است و حافظه معتدلی دارد وثاقت او نیز ثابت می شود.
حال احمد بن محمد بن یحیی العطار نیز از کسانی است که مشهور است و جرحی از او نرسیده است در نتیجه حسن ظاهر دارد پس عدالت و سپس وثاقت او ثابت می شود.
اشکال اول به وجه چهارم
بیان فوق اشکال دارد و آن این است که چنین بیانی نیاز به ضمیمه کردن صحیحه ابن ابی یعفور دارد در حالیکه در سند روایت ابن ابی یعفور افرادی هستند که وثاقت آنها با همین راه ثابت می شود، در نتیجه دور پیش می آید.
جواب به اشکال اول
بعضی از دوستانی که با شیخنا الاستاد محشور بودند گفتند که استاد بعدا نظر خود را عوض کرد و گفت اگر کسی از معاریف باشد و جرحی از او نرسیده باشد در اینصورت اطمینان به عدالت او پیدا می شود در نتیجه نیازی به ضمیمه کردن صحیحه ابن ابی یعفور وجود ندارد.
اشکال دوم به وجه چهارم
برخی از محققین معاصر در قبسات به این فرمایش اشکال کرده اند و گفته اند این حرف در صورتی درست است که کلمات رجالیون به ما رسیده باشد و بگوییم اگر کسی معروف است و نام او نیز نزد نقّاد معروف بوده است و هیچ کس او را جرح نکرده باشد در اینصورت عدالت او ثابت می شود اما وقتی بسیاری از کتب رجالی به ما نرسیده است در اینصورت نمی توان چنین اطمینانی پیدا کرد، بنابراین صغرای فرمایش محقق تبریزی«ره» ثابت نیست.
جواب به اشکال دوم
ممکن است استاد اینگونه جواب بدهد که حسن ظاهری که شرع به آن تعبد کرده این است که برخی از کتاب ها و کلمات دیده شود و جرحی در آن وارد نشده باشد مثلا وقتی برای تحقیق به محله ای می روید از همه نمی پرسید بلکه از چند نفر که بپرسید و جرحی نشنوید اطمینان به خوب بودن او پیدا می کنید، بله نسبت به بیان دوم که اطمینان شخصی به عدالت پیدا می شود ممکن است شخص به شخص تفاوت کند.
برخی اشکالات دیگر نیز به بیان استاد وارد شده که ذکر آنها مهم نیست.
وجه پنجم
وجه پنجم قاعده ای است که برخی از فضلا به آن تنبه پیدا کرده اند و حرف خوبی هم هست و آن این است این است که اگر دیدیم شخصی با غیر خودش در اسناد فراوانی مشترک است به خصوص اگر افراد دیگر ثقه باشند و هیچ جا نقل نشده نقل این شخص با دیگران اختلاف داشته باشد حال در مورد احمد بن محمد بن یحیی العطار نیز اینگونه است که وقتی روایات متعددی که ایشان در نقل آنها با دیگران مشترک است را نقل می کنند هیچ کس به اختلاف نقل او با دیگران اشاره ای نمی کند در اینصورت معلوم می شود که آن شخص نیز ثقه است، «انه مشارک مع غیره کثیرا فی الأسناد و لم یذکر اختلافه معهم»، پس اولا می توان گفت چنین امری موجب اطمینان می شود و ثانیا می توان گفت چنین امری آیت عقلاییه وثاقت است و عرف به آن اعتماد می کند.
این راه نیز راه خوبی است لکن نکته ای در اینجا وجود دارد و آن اینکه باید احراز کنیم که علمای رجال مقید بوده اند که اختلافات را تذکر بدهند مثلا شیخ طوسی«ره» در تهذیب و استبصار وقتی روایتی را نقل می کند و سپس طریق آن را در مشیخه ذکر می کند، در اینجا معلوم می شود که اختلافی بین آن طرق وجود ندارد و الا اگر قرار بود اختلاف باشد باید ایشان نقل می فرمود چون اگر اختلافی بین طرق باشد و ایشان نقل نکند با وثاقت ایشان منافات دارد.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 11-ارديبهشت-1395, 15:54
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 11:39
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 11:40
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:10
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:13
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:15
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:29
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 08:55
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 08:56
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:43
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:47
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:50
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:52
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:35
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:36
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:39
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:41
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:42
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:44
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:46
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:48
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 22-ارديبهشت-1395, 10:27
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 25-ارديبهشت-1395, 10:57
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 26-ارديبهشت-1395, 11:04
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 08:55
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 8-خرداد-1395, 11:07

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  «اصول»  جایگاه اصول عملیه سید رضا حسینی 1 335 3-شهريور-1401, 20:24
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
Wink سؤال:  در ادله تنزیل کدام اثر بر منزل بار می شود؟؟؟ asemani 1 5,018 15-فروردين-1397, 07:32
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکال:  فرازی از یکی از آیاتی که برای اصل برائت به آن استناد می شود- حتی یبین لهم ما یتقون- 89194 0 3,277 30-ارديبهشت-1395, 23:38
آخرین ارسال: 89194
  «تقریر»  اصول عملیه/برائت /مناهج تقسیم برائت احمدرضا 2 6,258 20-اسفند-1394, 13:07
آخرین ارسال: احمدرضا

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان