امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» اصول عملیه/برائت /ادله برائت
#43
1395/3/4

موضوع: اصول عملیه/برائت /استدلال به سنت

وجه ششم در اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار: اعتماد اصحاب به طریق مشتمل بر احمد
نجاشی«ره» به مرحوم ابوالعباس -که از مشایخ ایشان و بزرگان شیعه بوده- نامه ای نوشته و از ایشان درخواست کرده که طرق خود به حسین بن سعیداهوازی را بیان کند و ابوالعباس نام پنج نفر را ذکر می کند که کتب حسین بن سعید اهوازی را نقل کرده اند، سپس می گوید از بین این پنج نفر کسی که اصحاب به او اعتماد می کنند احمد بن محمد بن عیسی اشعری است که کتاب های حسین بن سعید و برادرش حسن بن سعید را روایت می کند، سپس دو طریق برای احمد بن محمد بن عیسی ذکر می کند که یکی از آن دو طریق مشتمل بر احمد بن محمد بن یحیی العطار می باشد، پس معلوم می شود که احمد بن محمد بن یحیی العطار مورد اعتماد اصحاب می باشد، چون ابوالعباس گفت از بین آن پنج نفر تنها کسی که در نقل کتب حسین بن سعید به او اعتماد می شود احمد بن محمد بن عیسی است و طریق به احمد بن محمد بن عیسی نیز احمد بن محمد بن یحیی العطار می باشد بنابراین معلوم می شود که اصحاب به احمد بن محمد بن یحیی العطار نیز اعتماد دارند در نتیجه وثاقت او ثابت می شود؛
«كتب إليّ به أبو العباس أحمد بن علي بن نوح السيرافي رحمه الله في جواب كتابي إليه: و الذي سألت تعريفه من الطرق إلى كتب الحسين بن سعيد الأهوازي رضي الله عنه فقد روى عنه أبو جعفر أحمد بن محمد بن عيسى الأشعري القمي و أبو جعفر أحمد بن محمد بن خالد البرقي و الحسين بن الحسن بن أبان و أحمد بن محمد بن الحسن بن السكن القرشي البردعي و أبو العباس أحمد بن محمد الدينوري. فأما ما عليه أصحابنا و المعول عليه ما رواه عنهما أحمد بن محمد بن عيسى أخبرنا الشيخ الفاضل أبو عبد الله الحسين بن علي بن سفيان البزوفري فيما كتب إلي في شعبان سنة اثنتين و خمسين و ثلاثمائة قال: حدثنا أبو علي الأشعري أحمد بن إدريس بن أحمد القمي قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد بكتبه الثلاثين كتابا. و أخبرنا أبو علي أحمد بن محمد بن يحيى العطار القمي قال: حدثنا أبي و عبد الله بن جعفر الحميري و سعد بن عبد الله جميعا عن أحمد بن محمد بن عيسى. و أما ما رواه أحمد بن محمد بن خالد البرقي فقد حدثنا أبو عبد الله محمد بن أحمد الصفواني سنة اثنتين و خمسين و ثلاثمائة بالبصرة قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن جعفر بن بطة المؤدب قال: حدثنا أحمد بن محمد بن خالد البرقي عن الحسين بن سعيد بكتبه جميعا. و أخبرنا أبو جعفر محمد بن علي بن أحمد بن هشام القمي المجاور قال: حدثنا علي بن محمد بن أبي القاسم ماجيلويه عن جده أحمد بن محمد بن خالد البرقي عن الحسين بن سعيد بكتبه.
و أما الحسين بن الحسن بن أبان القمي فقد حدثنا محمد بن أحمد الصفواني قال: حدثنا ابن بطة عن الحسين بن الحسن بن أبان و أنه أخرج إليهم بخط لم الحسين بن سعيد و أنه كان ضيف أبيه و مات بقم فسمعه منه قبل موته. و أخبرنا علي بن عيسى بن الحسين القمي و حدثني محمد بن علي بن الفضل بن تمام و محمد بن أحمد بن داود و أبو جعفر بن هشام قالوا: حدثنا و أخبرنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد عن الحسين بن الحسن بن أبان عن الحسين بن سعيد. و أما أحمد بن محمد بن الحسن بن السكن القرشي البردعي فقد حدثني أبو الحسن علي بن بلال بن معاوية بن أحمد المهلبي بالبصرة قال: حدثنا عبيد الله بن الفضل بن هلال الطائي بمصر قال: حدثنا أحمد بن محمد بن الحسن بن السكن القرشي البردعي عن الحسين بن سعيد الأهوازي بكتبه الثلاثين كتابا في الحلال و الحرام. و أما أبو العباس الدينوري فقد أخبرنا الشريف أبو محمد الحسن بن حمزة بن علي الحسيني الطبري فيما كتب إلينا أن أبا العباس أحمد بن محمد الدينوري حدثهم عن الحسين بن سعيد بكتبه و جميع مصنفاته عند منصرفه من زيارة الرضا عليه السلام أيام جعفر بن الحسن الناصر بآمل طبرستان سنة ثلاثمائة و قال: حدثني الحسين بن سعيد الأهوازي بجميع مصنفاته. قال ابن نوح: و هذا طريق غريب لم أجد له ثبتا إلا قوله رضي الله عنه فيجب أن تروي عن كل نسخة من هذا بما رواه صاحبها فقط و لا تحمل رواية على رواية و لا نسخة على نسخة لئلا يقع فيه اختلاف»[1] .
 
اشکالات وجه ششم
محقق خویی«ره» در معجم رجال الحدیث دواشکال به این استدلال وارد می کند؛
اشکال اول: احتمال اعتماد بر اساس اصالة العدالة
اشکال اول این است که این استدلال دلالت می کند که اصحاب و نیز ابن نوح اعتماد به احمد بن محمد بن یحیی کرده اند لکن اعتماد دلالت بر وثاقت نمی کند چون چه بسا اعتماد آنها بر اساس اصالة العدالة باشد نه وثاقت آن راوی و نزد ما دلیلی بر حجیت اصالة العدالة وجود ندارد؛
«و يرده: أولا: ما عرفت من أن اعتماد القدماء على رواية شخص لا يدل على توثيقهم إياه، و ذلك لما عرفت من بناء ذلك على أصالة العدالة، التي لا نبني عليها»[2] .
جواب به اشکال اول
این اشکال از جهاتی مورد تامل است؛
تامل اول این است که بعید است اصحاب همگی بر اساس اصالة العدالة اعتماد کرده باشند.
تامل دوم نیز این است که اگر احتمال اصالة العداله در اصحاب وجود دارد توثیقات آنها نیز مخدوش می شود چون ممکن است بر اساس اصالة العداله افراد را توثیق کرده باشند.
تامل سوم نیز این است که سیره عقلاء بلکه سیره متشرعه این است که اگر شخصی اِخبار به صغرایی می کند و معلوم نباشد که در کبری با ما اتحاد دارد یا خیر؟ مادامیکه علم به عدم اتحاد پیدا نشده است صغری مورد قبول قرار می گیرد، بنابراین در اینجا که اصحاب اعتماد کرده اند و معلوم نیست آنها بر اساس اصالة العدالة حکم کرده اند یا نه؟ حکم می کنیم به اینکه مانند خودمان بر اساس وثاقت اعتماد به او نموده اند.
در واقع وزان باب اِخبارات و شهادات وزان باب حمل بر صحت است، پس همانگونه که در باب حمل بر صحت تا وقتی که علم به اختلاف نداشته باشیم حمل بر صحت می کنیم در باب شهادات نیز تا وقتی که علم به اختلاف مبنا نداشته باشیم آن شهادت را قبول می کنیم.
علاوه بر اینکه افراد نادری هستند که قائل به اصالة العدالة هستند حتی شخصی مثل علامه«ره» که محقق خویی«ره» می گوید او اصاله العداله ای است -و خود ایشان عبارتی دارد که ایماء به اصاله العداله ای بودن او می کند- لکن شیخنا الاستاد«دام ظله»[3] در بحث اصول موارد زیادی از علامه ذکر کردند که دلالت می کرد بر اینکه ایشان اصالة العدالة ای نیست.
اشکال دوم: عدم انحصار در طریق احمد بن محمد بن یحیی
اشکال دوم محقق خویی«ره» این است که اگر ابن نوح برای رسیدن به طریق احمد بن محمد بن عیسی فقط طریق مشتمل بر احمد بن محمد یحیی العطار را ذکر می کرد دلالت بر وثاقت او می کرد لکن چون طریق دیگری نیز در کنار آن طریق ذکر کرده به همین دلیل نمی توان وثاقت احمد بن محمد بن یحیی را اثبات نمود چون چه بسا ابن نوح فقط به طریق دیگر اعتماد داشته و طریق احمد بن محمد بن یحیی را فقط برای تایید طریق اول ذکر نموده باشد؛
«و ثانيا: إن ذلك إنما يتم، لو كان الطريق منحصرا برواية أحمد بن محمد بن يحيى، لكنه ليس كذلك، بل إن تلك الكتب المعول عليها، قد ثبتت بطريق آخر صحيح، و هو الطريق الأول الذي ينتهي إلى أحمد بن محمد بن عيسى: و لعل ذكر طريق آخر، إنما هو لأجل التأييد»[4] .
جواب به اشکال دوم
این اشکال اشکال قویی است لکن ممکن است کسی تخلص بجوید و بگوید با توجه به مجموع کلام ابن نوح ظاهر کلام ایشان این است که طریق احمد بن محمد بن عیسی معتمد است، چه نسخه ای که طریق اول را نقل می کند و چه نسخه ای که طریق دوم را نقل می نماید و به عبارت دیگر این پنج نفری که ایشان در طریق کتاب حسین بن سعید اهوازی ذکر می کند و می گوید فقط نقل احمد بن محمد بن عیسی معتبر است و نقل های دیگر معتبر نیست این اعتبار و عدم اعتبار از ناحیه خود آن پنج نفر نیست چون یکی از آن چهار نفری که به نقل او اعتماد نمی کند احمد بن محمد بن خالد برقی است که از بزرگان ثقات است، پس اگر اشکالی باشد در طرق به این چهار نفر است، بنابراین ابن نوح می خواهد بگوید طرق به آن چهار نفر درست نیست اما طرق به احمد بن محمد بن عیسی درست است و الا اگر نسخه های این دو نفر نیز با یکدیگر تفاوت می کرد باید می گفت معوّل علیه نسخه ای است که احمد بن محمد بن عیسی نقل می کند و راوی آن هم سند اول است نه سند دوم، در حالیکه در این مرحله، تفصیلی بین این دو طریق نداده است و حال آنکه در مقام بیان طریق معوّل علیه می باشد، پس معلوم می شود ایشان به هر دو طریق اعتماد داشته است.
بنابراین می توان گفت وجه ششم نیز راه معتبری در اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار می باشد و برخی از بزرگان دیگر هم از این راه به ایشان اعتماد کرده اند.
وجه هفتم
این وجه بیانی است که سیدنا الاستاد آقای حائری دام ظله ذکر کرده اند، حاصل بیان ایشان در ضمن چند مقدمه بیان می گردد:
مقدمه اول این است که در استبصار تعداد زیادی روایت است که شیخ بوسیله حسین بن عبید الله از احمد بن محمد بن یحیی العطار از پدر ایشان تا امام علیه السلام نقل روایت می کند.
مقدمه دوم این است که حتما مرحوم شیخ این طرق را از کتب حسین بن عبید الله نگرفته است چون او کتاب نداشته است، همچنین از کتب احمد بن محمد بن یحیی العطار نیز نگرفته چون او نیز کتاب ندارد بلکه این دو فقط راوی کتب دیگران بوده اند، پس قهرا شیخ این روایات را از کتاب محمد بن یحیی العطار استفاده کرده است.
مقدمه سوم شیخ«ره» طریق معتبر به کتب محمد بن یحیی العطار دارد که محمد بن یعقوب کلینی نیز در سند آن واقع شده است و در این طریق احمد بن محمد بن یحیی العطار نیز وجود دارد و آن طریق معتبر است و اشکالی ندارد.
نتیجه اینکه اگر احمد بن محمد بن یحیی نزد شیخ«ره» ثقه نبود معنا نداشت که شیخ این تعداد روایات را از طریق نامعتبر نقل نماید در حالیکه طریق معتبر نزد او وجود دارد. پس کشف می شود که طریق احمد بن محمد بن یحیی نیز مثل طریق دیگر نزد شیخ«ره» صحیح بوده است
این راه نیز راه خوبی برای اثبات وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار می باشد.
 

[1] - رجال‌النجاشي ص59.
[2] - .معجم‌رجال‌الحديث ج2 ص329
[3] - آیت الله وحید خراسانی دام ظله.
[4] - .معجم‌رجال‌الحديث ج2 ص330
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 11-ارديبهشت-1395, 15:54
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 11:39
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 11:40
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:10
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:13
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:15
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 14-ارديبهشت-1395, 19:29
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 08:55
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 08:56
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:43
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:47
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:50
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 18-ارديبهشت-1395, 11:52
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:35
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:36
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:39
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:41
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:42
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:44
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:46
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 20-ارديبهشت-1395, 10:48
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 22-ارديبهشت-1395, 10:27
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 25-ارديبهشت-1395, 10:57
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 26-ارديبهشت-1395, 11:04
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 08:55
RE: اصول عملیه/برائت /ادله برائت - توسط احمدرضا - 9-خرداد-1395, 10:57

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  «اصول»  جایگاه اصول عملیه سید رضا حسینی 1 333 3-شهريور-1401, 20:24
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
Wink سؤال:  در ادله تنزیل کدام اثر بر منزل بار می شود؟؟؟ asemani 1 5,018 15-فروردين-1397, 07:32
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکال:  فرازی از یکی از آیاتی که برای اصل برائت به آن استناد می شود- حتی یبین لهم ما یتقون- 89194 0 3,277 30-ارديبهشت-1395, 23:38
آخرین ارسال: 89194
  «تقریر»  اصول عملیه/برائت /مناهج تقسیم برائت احمدرضا 2 6,258 20-اسفند-1394, 13:07
آخرین ارسال: احمدرضا

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 3 مهمان