امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» کتاب الحج/استطاعت
#8
1395/2/7

موضوع
:
کتاب الحج/استطاعت /اجزای حج با علم به ضرر از حجة الاسلام
خلاصه مباحث گذشته:
[b]فرع سوم: اجزای حج با علم به ضرر[/b]
«و إن حج مع عدم أمن الطريق أو مع عدم صحة البدن مع كونه حرجا عليه أو مع ضيق الوقت كذلك فالمشهور بينهم عدم إجزائه عن الواجب و عن الدروس الإجزاء إلا إذا كان إلى حد الإضرار بالنفس و قارن بعض المناسك فيحتمل عدم الإجزاء ففرق بين حج المتسكع و حج هؤلاء و علل الأجزاء بأن ذلك من باب تحصيل الشرط فإنه لا يجب لكن إذا حصله وجب و فيه أن مجرد البناء على ذلك لا يكفي في حصول الشرط مع أن غاية الأمر حصول المقدمة التي هو المشي إلى مكة و منى و عرفات و من المعلوم أن مجرد هذا لا يوجب حصول الشرط الذي هو عدم الضرر أو عدم الحرج نعم لو كان الحرج أو الضرر في المشي إلى الميقات فقط و لم يكونا حين الشروع في الأعمال تمَّ ما ذكره و لا قائل بعدم الإجزاء في هذه الصورة هذا و مع ذلك فالأقوى ما ذكره في الدروس لا لما ذكره بل لأن الضرر و الحرج إذا لم يصلا إلى حد الحرمة إنما يرفعان الوجوب و الإلزام لا أصل الطلب فإذا تحملهما و أتى بالمأمور به كفى»[1]
فرع سوم جایی است که در حج ضرر یا حرجی باشد یا طریق مامون نیس یا وقت ضیق است یا به هر دلیلی حرج باشد. اگر با وجود حرج اقدام به حج کرد و واجب نبود ولی رفت آیا مجزی است؟
دلیل عدم جواز: شرط وجوب حج محقق نیست
می فرماید مشهور عدم اجزا است چون شرط محقق نیست بخاطر حرج پس حجش مستحب است و مجزی نیست.
دلیل اجزا: انجام عمل حرجی تحصیل استطاعت است و حج را واجب می کند
ولی شهید اول در دروس قائل به اجزا است مگر جایی که اضرار به نفس و محرم باشد و تعلیل کرده است در مخالفت با مشهور که فرق است بین این شرط و سائر شرایط چون در فقد آنها استطاعت نیست مثلا کسی که مستطیع نیست با رفتن مستطیع نمی شود ولی در اینجا اگر رفت استطاعت حاصل می شود چون تحصیل استطاعت است و اگر چه تحصیل آن واجب نیست ولی اگر حرج را تحمل کرد و رفت و استطاعت را تحصیل کرد حج واجب می شود.
اشکال مرحوم سید: اقدام به ضرر رافع ضرر نیست
مرحوم سید اشکال می کنند و می فرماید: مجرد اقدام موجب رفع ضرر و حرج نیست بلکه ضرر هست. بله اگر ضرر و حرج در مقدمات باشد مثلا اگر حرج در سفر به مکه باشد وقتی به میقات رسید ضرر و حرج واقع شده است و از این به بعد ضرری نیست و اگر از زمان شروع حج شرایط استطاعت را دارد حج واجب می شود و کسی در این صورت قائل به عدم اجزا نیست بلکه فرض مشهور در جایی است که ضرر و حرج در اعمال حج است. مثل این می ماند که شخصی در مکانی باشد که از آنجا مستطیع نیست ولی رفت و به جایی رسید که از آنجا مستطیع است در این صورت حج واجب است چون مستطیع است چون ملاک در استطاعت مکان حضور مکلف است.اینجا هم از همان قبیل است که قبل از رفتن حرجی است و واجب نیست ولی اگر با حرج رفت و به جایی رسید که از آن به بعد حرج نیست حج واجب می شود. ولی این خارج از بحث است.
بنابراین اگر نظر به این مورد است خارج از بحث است و اگر نظر به خود اعمال است اقدام، رافع حرج نیست و تحصیل استطاعت هم نیست.
دلیل مرحوم سید بر اجزا: لاضرر وجوب را رفع میکند نه اصل طلب را
ولی در نهایت می فرماید حق با شهید اول است در اینکه حجش مجزی است نه بخاطر دلیلی که گفت بلکه چون اگر ضرر و حرج به حد حرمت نرسد این مقدار ضرر و حرج وجوب را رفع می کند نه اصل طلب و مطلوبیت و چون ملاک باقی است مجزی است چنانکه قبلا هم گفتند که ماهیت حج مندوب و واجب یکی است.
اشکال: وجوب امر وحدانی است
این مطلبی که گفتند که ضرر و حرج وجوب را فقط می برند نه اصل طلب را اگر مقصود این است که طلب وجوبی را می برد و اصل طلبش می ماند، این اشکال مبنایی دارد که در اصول هم خواندید؛ امر وجوبی امر وحدانی است و مرکب از طلب و وجوب نیست بلکه وجوب، حصه ای از طلب است در مقابل حصه دیگر که استحباب است و اگر با ضرر وجوب رفع شد دلیلی بر بقای طلب نیست.
اشکال دیگر: قید وجوب قید واجب است و مستحب مجزی از واجب نیست
اگر مقصود این است که ادله استحباب صورت ضرر و حرجی که به حد حرمت نباشد را می گیرد چون در این صورت امتنانی در رفع حکم نیست که با لاحرج رفع شود بلکه رفع احکام الزامی امتنانی است لذا در جایی که الزامی نیست حرجی هم نیست که لاضرر لاحرج آن را رفع کند اگر مقصود این است اشکال اول وارد نیست ولی وارد بحث قبل می شود که ماهیت حج ندبی و وجوبی را یکی بدانیم یا نه؟ که ایشان یکی می دانست ولذا حج مستحب را مجزی از حج واجب می دانست. ولی گفتیم هر قیدی که در وجوب حج اخذ شده است اگر در حجی که انجام می دهد نباشد مجزی نیست ولو مستحب باشد. قید عدم حرج و ضرر هم در حج اخذ شده است پس حج واجب حجی است که در آن حرجی نباشد و این قید اینجا نیست و اجزا مستحب از واجب دلیل می خواهد که نداریم. پس استدلال ایشان هم قبول نیست.
صحیح تفصیل بین ضرر در مقدمات و مقارنات و ضرر در اعمال حج
اما اصل مسئله که این حج مجزی است یا نه؟ با توجه به اینکه عالم به ضرر است و اقدام می کند و اقدام هم رافع ضرر نیست صحیح این است که باید تفصیل داد: بین اینکه خود اعمال حج ضرری باشد یا مقدمات و مقارنات اعمال حج ضرری باشد. در مقدمه طواف مثلا و دخول مسجد الحرام ضرر باشد. اگر در خود اعمال حج باشد مجزی نیست اما اگر در مقدمات یا مقارنات بود نه خود مناسک حج مجزی است چون وقتی مقدمه را انجام داد دیگر عمل حج ضرری نیست . می شود مثل جایی که مکلف اگر از شهر خودش بخواهد حج برود باید ترک چیزی را بکند که حرجی است مثلا ترک ازدواج کند که ترک آن حرجی است. ولی حالا به هر دلیلی ازدواج را ترک کرد دیگر حج بر او واجب می شود. اینجا هم همینگونه است که به نحو ترتب حج بر او واجب شود یعنی اگر آن امر حرجی که مانع وجوب حج بود را انجام داد به نحو ترتب حج بر او واجب میشود.
امر مطلق به حج، ضرری است ولی امر مشروط به نحو ترتبی، حرجی نیست چون وقتی مقدمه گذشت دیگر عمل، حرجی نیست و دلیل لاحرج و لاضرر نیز کل امر را رفع نمی کند بلکه به اندازه ای که حرج و ضرر باشد رفع می کند ولذا اطلاق امر را رفع می کند ولی کل تکلیف را رفع نمی کند. یعنی از امر، مشروط است به عملی که مقدمه اش ضرری است، مشروط به اینکه اگر خواستی مقدمه را انجام دهی پس عمل واجب است پس لاضرر اطلاق این تکلیف را رفع نمی کند. حتی اگر آن ضرر حرام باشد چون حرمت در فعل مقدمه است و حرمت مقدمه موجب می شود که امر به ذی المقدمه مطلق نباشد ولی اگر آن مقدمه را اتیان کرد دیگر امر به ذی المقدمه را رفع نمی کند. برای همین در وضو گفتند اگر آب مباحی در ظرف غصبی است مکلف تکلیف ندارد آب بردارد چون اقتناف از آن ظرف، تصرف حرام است؛ ولی اگر خودش این کار را کرد و حرام را مرتکب شد در طول ارتکاب آن مکلف به وضو می شود؛ چون اگر چه مقدمه حرام بود ولی آن آب مباح را دارد یعنی امر به وجوب هست ولی امر ترتبی و بعد از مقدمه امر به وضوی ترتبی فعلی میشود؛ اگر چه این امر تدریجی است.
بله طبق مبنای مصنف که حج را مشروط به قدرت شرعی می دانست و حرمت مقدمه موضوع وجوب حج را که قدرت شرعی است رفع می کند ولی در صورتی که ضرر به حد حرمت نرسد امر را رفع نمی کند. بنابراین اگر ضرر و حرج در خود مناسک بود مجزی نیست ولی اگر حرج در مقدمات یا مقارنات مناسک بود بعد از انجام مقدمه امر هست و مجزی خواهد بود.

[1] العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج‌2، ص: 456‌.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:24
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:24
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:25
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:26
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:27
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:28
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:29
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:30
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:33
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:33
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:35
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:35
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط رضا - 30-ارديبهشت-1395, 05:53
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 4-خرداد-1395, 16:23
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 4-خرداد-1395, 16:24

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان