امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» کتاب الحج/استطاعت
#10
1395/2/12

موضوع
:
کتاب الحج/استطاعت /تخلیة السرب مستلزم پول دادن به عدو
خلاصه مباحث گذشته:
[b]توقف تخلیة السرب بر پول دادن به عدو [/b]
مسئله 67: «إذا كان في الطريق عدو لا يدفع إلا بالمال‌ فهل يجب الحج أو لا أقوال ثالثها الفرق بين المضر بحاله و عدمه فيجب في الثاني دون الأول»[1]
میفرماید اگر در مسیر مکه دشمنی بود که اجازه رفتن به حج نمی دهد ولی می شود با دفع مال تخلیه السرب را تأمین کرد. آیا دادن این مال برای کسی که دارد واجب است در حالی که اگر ندارد مستطیع نیست و واجب نخواهد بود.
اقوال در مسئله:
در این مسئله اقوالی است:
قول منسوب به شیخ طوسی: ایشان قائل شده است به سقوط حج.
قول منسوب به محقق در شرایع و برخی تابعین ایشان: بذل مال واجب است.
قول به تفصیل: خود مرحوم سید به آن قائل است که اگر بذل آن مال مضر است و مکلف را به حرج می اندازد و مال معتد به است واجب نیست و اگر اینگونه نیست بذل مال واجب است. این قول نیز منسوب به محقق است در معتبر.
ادله اقوال:
وجه قول دوم که قول به وجوب مطلقا بود تمسک به اطلاق ادله استطاعت است که مال را دارد پس ادله وجوب حج بر مستطیع او را میگیرد.
قول به عدم وجوب که منسوب به شیخ و جماعتی از اتباع شیخ است این است که طریق مسدود است و تخلیة السرب صدق نمی کند و تحصیل آن اگر چه ممکن است ولی واجب نیست.
رد قول دوم:
هر دو این قول مطلق تمام نیست.
قول دوم چون گفتیم که تخلیة السرب که در روایت آمده است از باب قدرت شرعی عقلی شرط شده است و اگر در روایت ذکر شده است از باب همان شرایط عامه تکلیف است لذا مقصود این است که عقلا ممکن باشد حج برود و راه باز باشد.
تفصیلی دیگر:
برخی تفکیک قائل شدند بین جایی که فقط یکنفر میتواند با دادن پول راهش را باز کند و بین اینکه برای همه راه به نحو مشروط به بذل مال، باز است. و گفته اند در حالت دوم می شود گفت تخلیة السرب صادق است ولی در مورد اول صدق نمی کند؛ بنابراین بذل مال واجب نیست.
اشکال: این قول مبنی بر شرعی بودن شرط تخلیة السرب است
این تفصیل هم مبنی بر همین است که ما از تخلیة السرب در روایات یک معنای اضافی را استفاده کنیم و با این استفاده شاید این تفصیل جا داشته باشد ولی اگر گفتیم تخلیة السرب همان قدرت عقلی بر رفتن است فرقی بین این موارد نیست و نه این تفصیل درست است و نه قول به عدم وجوب مطلقا که قول مرحوم شیخ طوسی بود.
رد قول اول:
استدلال قول دوم هم که قول به وجوب مطلق بود اطلاقش تمام نیست اگر چه اصل آن درست است و کسی که استطاعت دارد بر این بذل و هزینه غیر متعارفی هم نیست و موجب حرج و ضرر معتد بهی نمی شود قطعا بر او واجب است ولی اگر موجب ضرر و حرج و دفع مال غیر متعارف باشد وجوب ساقط است. عسر و حرج با لاضرر و لاحرج دفع میشود و ضرر غیر متعارف هم چنانکه گفتیم لاضرر اطلاق وجوب حج را در ضرر غیر متعارف تقیید می زند.
قول مختار:
بنابر این صحیح همین قول سوم است که مرحوم سید میفرماید: «ثالثها الفرق بين المضر بحاله و عدمه فيجب في الثاني دون الأول ».
توقف تخلیة السرب بر قتال با عدو
مسأله 68: «لو توقف الحج على قتال العدو لم يجب‌ حتى مع ظن الغلبة عليه و السلامة و قد يقال بالوجوب في هذه الصورة»[2]
این مسئله نیز مثل مسئله قبل از تطبیقات مسئله تخلیة السرب است.
می فرماید اگر رفع عدو با مال ممکن نبود ولی با قتال ممکن است، آیا حج واجب است؟ می فرماید: «لایجب حتی مع ظن الغلبة والسلامة». ولی احتمال دیگر را هم می دهد: «قد يقال بالوجوب في هذه الصورة» معلوم می شود که مرحوم سید ترددی داشته است.
دلیل عدم وجوب قتال:
دلیل عدم وجوب شاید این باشد که در قتال با دشمن حرج هست و لو با ظن به غلبه و بالاخره سختی دارد و این مقدار از حرج هم در عبادات اولی مثل حج و صلاة و ... منفی است. شاید هم دلیلش همان باشد که این قتال تحصیل شرط تخلیة السرب است و واجب نیست. اگر عنوان تخلیة السرب را از روایات استفاده کردیم که عدم وجوب روشن است.
دلیل وجوب قتال:
تخلیة السرب از باب قدرت عقلی شرط باشد
ولی اگر گفتیم تخلیة السرب از باب قدرت عقلی باشد در این صورت یک راه تخلیة السرب هم قتال است و او نیز قادر بر این تخلیة است مگر اینکه قتال حرج باشد که معمولا هست ولو باظن به غلبه و یا ضرر دارد و هزینه هایی دارد که معمولا قتال اینها را دارد و لذا وجوب را نفی می کند.
قتال این عدو فی نفسه واجب باشد
فرض دیگری هست که اگر قتال این عدو فی نفسه و با قطع نظر از حج واجب بود یا بخاطر کفر یا بدلیل دیگر. آیا اینجا هم وجوب حج ساقط است. اینجا می شود گفت که وجوب حج مشروط به عدم چنین حرجی نیست که شارع به آن امر کرده است. همچنانکه جهاد با آن عدو واجب است به هر عنوانی،مثلا اگر عدو اصل اقامه حج را سد می کند. در این صورت حج واجب فعلی است با رفع عدو ولو حرجی باشد. ضمن اینکه لسان لاحرج امتنانی است و جایی وجوب را رفع می کند که حکم الزامی حرجی با لا احرج دفع شد ولی اگر آن وجووب به هر حال باقی است جریان آن امتنانی نخواهد بود تا جاری شود.
در این صورت این قتال از دو جهت واجب می شود: یکی بدلیل وجوب جهاد و یکی از جهت وجوب حج. عبارت مرحوم سید که فرمود: «قد یقال...» شاید ناظر به این باشد و یا ناظر به همان بحثی که گفتیم که تخلیة السرب فعلی میزان نیست بلکه کسیکه قادر به باز کردن راه است و اطمینان به سلامت هم دارد و در حرج هم نمیافتد شاید وئاجب باشد.
به هر حال مسئله مبنی بر این مبنی است که تخلیة السرب را شرط شرعی بدانیم یا نه. برخی محشین این مقدار را شرط دانستند که بالفعل تخلیة السرب صدق کند.

[1] العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج‌2، ص: 458‌.
[2] همان.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:24
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:24
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:25
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:26
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:27
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:28
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:29
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:30
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:33
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:33
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:35
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 27-ارديبهشت-1395, 09:35
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط رضا - 30-ارديبهشت-1395, 05:53
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 4-خرداد-1395, 16:23
RE: کتاب الحج/استطاعت - توسط احمدرضا - 4-خرداد-1395, 16:24

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان