امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» تقریرات سال تحصیلی 96-95
#38
95/09/17
بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله استصحاب/روایت حل و طهارت /ادامه اشکالات بر کلام صاحب کفایه
خلاصه مباحث گذشته:
بحث در اشکالات بر کلام صاحب کفایه ذیل روایت حل و طهارت بود. دو اشکال مطرح شد. در این جلسه چهار اشکال دیگر هم مطرح می شود.
 
خلاصه جلسه گذشته
مرحوم آخوند جهت استدلال به روایت حل برای استصحاب فرمودند : روایت به حسب مغیا دال بر حکم حلیت واقعی و به حسب غایتش دال بر استصحاب می باشد. مفاد روایت : هر چیزی به عنوان اولیش حلال است و با وجود شک در حلیتش، حکم به بقاء حلیتش می شود.
تا اینجا دو اشکال بر کلام ایشان بیان شد : الف. ظهور روایت در بیان استمرار همان سنخ حکم اول است در حالی که استصحاب، استمرار همان سنخ حکم اول نیست و بیان کننده استمرار حکم ظاهری است. ب. ظاهر روایت متضمن بیان یک حکم است نه دو جعل و حکم.
نکته : این دو اشکال در کلمات برخی از علماء نیز آمده است[1] .
ادامه اشکالات
اشکال سوم : ظهور قید در تعلق به معنای اسمی
مرحوم آخوند دلالت استصحاب را مستند به استمرار مستفاد از (حتی) کردند. مفاد این کلمه در نظر ایشان، (استمرار) است و قیدِ (تعلم انه حرام) متعلق به این (استمرار) قرار گرفته است. پس ایشان قید مذکور در جمله را متعلق به معنای حرفی دانستند، لکن این مطلب خلاف ظاهر است.
به نظر ما به طور کلی، ظهور قیود در این است که به معانی مستقل و اسمیِ جمله، تعلق دارند، نه معانی حرفی و غیر مستقل. مثلا در جمله (صلّ عند الزوال) در این که قیدِ (عند الزوال) به کدام معنا تعلق دارد دو احتمال می رود : الف. ماده امر (صلات) ب. هیئت امر (وجوب)
لکن ظهور جمله در این است که قید مزبور به ماده برمی گردد ؛ چرا که اسمی و مستقل است، بر خلاف وجوب مستفاد از هیئت که حرفی و غیر مستقل است.
البته گاهی اوقات معنای وجوب، اسمی و مستقل است مثل جمله : (الصلاه واجبه عند الزوال)، که در اینجا به خاطر اسمی بودن هر دو معنای وجوب و صلات، دیگر آن مطلبی استظهاری که گفتیم نمی آید.
در مورد بحث نیز ظهور تقیید در این است که متعلقش معنای اسمی است. اگر چه معنای (حتی) عام است و بدین جهت، قابل تقیید می باشد، لکن متفاهم از تقیید و ظهورش، رجوع به معنای اسمی و مستقل است. بله، در صورتی که به جای (حتی) در این روایت کلمه (الاستمرار) به کار رفته بود کلام مرحوم آخوند وجیه می بود لکن این طور نیست.
باید توجه داشت که ادعای ما این نیست که معنای (حتی) مقصود متکلم نیست، و اصلا چه بسا نظر متکلم به معنای حرفی باشد، بلکه ادعای ما این است که استمرار مستفاد از (حتی) به خاطر مندک و غیر مستقل بودنش، خلاف ظاهر است که متعلق برای قید جمله باشد.
به نظر ما، آن معنای حرفی که متعلق برای این قید می باشد (کل شیء) می باشد.
نکته اول : در صورت رجوع قیدِ (عند الزوال) به ماده، عنوان واجب عبارتست از (نماز هنگام زوال) و از آنجا که زمان از امور غیر اختیاری است معنای جمله این می شود که نماز را در آن محدوده بعد از زوال قرار دهد مثل (لاتموتن الا و انتم مسلمون[2] ) که معنایش یجب علیکم الاسلام عند الموت است یعنی اگر چه زمان مرگ در اختیار شما نیست ولی اسلام خود را آن قدر ادامه دهید که در زمان مرگ وجود داشته باشد.
نکته دوم : این اشکال در کلام مرحوم صدر هم آمده است[3] .
نکته سوم : این اشکال مبتنی بر خاص بودن معنای موضوع له در حروف نمی باشد بلکه ادعای ما این است که حتی با فرض عام بودن معانی حروف (کما این که مبنای صاحب کفایه همین است) نیز ظهور جملات در این است که قیود مذکور در آنها رجوع به مفاهیم اسمی و مستقل می کنند. اشکال ما به این نیست که معنای (حتی)، حرفی است و معنای حرفی خاص و غیر قابل تقیید است.
نکته چهارم : ثمره رجوع قید به هیئت یا ماده در جمله (صل عند الزوال) این است که در صورت رجوع قید به ماده، امر شارع از هم اکنون وجود دارد و متعلقش نماز هنگام زوال است، در حالی که اگر قید به هیئت رجوع کند معنای جمله این خواهد بود که از زمان زوال، وجوب پیدا می شود و هم اکنون امری وجود ندارد.
اشکال چهارم : احتمال معنای استثناء در (حتی)
معنای اداتِ (حتی) منحصر در استمرار نیست، بلکه معانی دیگری هم در مورد آن ذکر شده است[4] :
الف. استثناء : مثلِ (و ما یعلّمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنه[5] ). در این آیه مراد این است که آن دو فرشته (هاروت و ماروت) به احدی سحر تعلیم نمی دادند مگر این که این جمله را به او می گفتند : ما وسیله آزمایشیم. معنای آیه این نیست که عدم تعلیم تا زمان گفتن این جمله، استمرار داشت.
ب. کی تعلیلیه : مثلِ (اسلم حتی تدخل الجنه).
ب. عاطفه : مثلِ مات الناس حتی الانبیاء
ج. ابتداء[6]
حال که این لفظ مشترک بین معانی متعدد است استدلال به این روایت برای استصحاب طبق معنای استمرار صحیح نمی باشد ؛ چرا که همان طور که مشهور فهمیده اند چه بسا مراد از آن، معنای استثناء باشد و روایت ظاهر در بیان قاعده حل باشد : کل شیء حلال الا ان تعلم حرمته. پس با وجود احتمال خلاف، جای استدلال کردن نیست.
نکته : معنای عاطفه در این روایت متصور نیست.
اشکال پنجم : احتمال استمرار مکانی
بر فرض که معنای (حتی) استمرار باشد، لکن استمرار هم انواعی دارد : الف. استمرار زمانی که نتیجه اش استصحاب است. ب. استمرار مکانی مثل اکلت السمکه حتی راسها. ماهی را تا این قسمت خوردم. (در واقع مثل همان استثناء است.)
در مورد روایت هم شاید استمرار مکانی مراد باشد، به این نحو که : فرض شده است که اشیاء در کنار هم چیده شده اند و سپس گفته شده است : همه این اشیاء حلالند تا این که به حرام آنها برسی. در این صورت روایت هیچ ربطی به استصحاب ندارد و اصلا قاعده حل را همین گونه (استمرار مکانی) معنا کرده اند.
اشکال ششم : قرینیت برخی روایات بر معنای استثناء
بر فرض که استمرار زمانی تنها معنای (حتی) باشد لکن از عده ای از روایات استفاده می شود که مراد از این روایت معنای استمرار نیست، بلکه مراد یا استثناء است یا از قبیل استثناء (همان معنایی که در اشکال قبلی گذشت). این روایات نظیر این روایت می باشد که فرمود : (كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَكُونُ فِيهِ حَلَالٌ وَ حَرَامٌ فَهُوَ حَلَالٌ لَكَ أَبَداً حَتَّى أَنْ تَعْرِفَ الْحَرَامَ مِنْهُ بِعَيْنِهِ فَتَدَعَهُ.[7] )
مراد در مثل این روایت این نیست که یک حلیتی مفروض است و حکم به استمرار آن شده است و این استمرار مقید به علم به حرمت است، بلکه مراد این است که : مادامی که علم به حرمت نداری حکم به حلیت کن ولو این که دفعه اولی باشد که به آن شیء برخورد کرده ای و حدوث حلیت مشکوک است.
پس به فرض انحصار معانی (حتی) در استمرار باز هم می گوییم در اینجا به قرینه روایات دیگر، مراد استثناء است و روایت بیان کننده قاعده حل است.
 

[1] عبارت مرحوم بروجردی و مرحوم صدر در جلسه گذشته ذکر شد. مرحوم محقق داماد نیز شبیه این اشکال را دارند : و فيه ما عرفت من ان ارادة الاستصحاب لا بد من لحاظ الاستمرار استقلالا فى جانب المحمول بان يكون المعنى كل شي‌ء مستمر طهارته، حيث ان الاستصحاب عبارة عن ابقاء ما كان فى ظرف الشك، فحكم الشارع به يكون حكما بالابقاء و الاستمرار، و من المعلوم ان فى الكلام ليس إلّا نسبة واحدة.... المحاضرات ( مباحث اصول الفقه ) ؛ ج‌3 ؛ ص44
[2] آل عمران/102.
[3] بحوث في علم الأصول ؛ ج‌6 ؛ ص104-106.
[4] مراجعه کنید به مغنی اللبیب، ج1، ص122.
[5] بقره/102.
[6] در کلاس درس مثالی ذکر نشد ولی در کتاب مغنی اللبیب این طور مثال زده است : الثالث من أوحه حتى: أن تكون حرف ابتداء، أى حرفا تبتدأ بعده الجمل، أى تستأنف؛ فيدخل على الجملة الاسمية، كقول جرير:فما زالت القتلى تمجّ دماءهابدجلة حتّى ماء دجلة أشكل‌...و على الفعلية التى فعلها مضارع كقراءة نافع رحمه اللّه‌ (حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ) برفع يقول، و كقول حسان:يغشون حتّى ما تهرّ كلابهم‌لا يسألون عن السّواد المقبلو على الفعلية التى فعلها ماض نحو (حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا).... مغني اللبيب ؛ ج‌1 ؛ ص128
[7] الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‌5، ص: 313.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 21-شهريور-1395, 07:38
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 21-شهريور-1395, 07:42
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 19-آذر-1395, 21:38
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 2-اسفند-1395, 15:43
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 2-اسفند-1395, 15:44
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 2-اسفند-1395, 15:45
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 2-اسفند-1395, 15:46
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:35
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:36
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:37
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:38
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:39
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:41
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:41
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 15-اسفند-1395, 23:43
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 20-اسفند-1395, 17:37
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 20-اسفند-1395, 17:38
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 20-اسفند-1395, 17:39
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 12-فروردين-1396, 16:21
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 12-فروردين-1396, 16:27
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 12-فروردين-1396, 16:28
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 12-فروردين-1396, 16:31
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 17-فروردين-1396, 22:56
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 17-فروردين-1396, 22:57
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 17-فروردين-1396, 22:58
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 27-فروردين-1396, 10:46
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 27-فروردين-1396, 10:50
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 27-فروردين-1396, 10:51
RE: تقریرات سال تحصیلی 96-95 - توسط احمدرضا - 27-فروردين-1396, 10:53

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 4 مهمان