21-آذر-1395, 22:26
قال مسعدة و سمعت أبا عبد الله ع يقول و سئل عن الحديث الذي جاء عن النبي ص إن أفضل الجهاد كلمة عدل عند إمام جائر ما معناه؟ قال هذا على أن يأمره بعد معرفته و هو مع ذلك يقبل منه و إلا فلا. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص: 60)
به نظر شما این روایت مربوط به چه بابی از ابواب فقهی است؟
از این روایت در اثبات اشتراط وجوب امر به معروف و نهی از منکر به علم و نیز اشتراط اثر گذاری استفاده شده است.
یکی از اشکالاتی که به چنین استدلالهایی وارد شده است این است که این روایت مربوط به باب جهاد است نه امر به معروف و نهی از منکر، لذا نمیتوان شرطی که برای جهاد ثابت است را به امر به معروف و نهی از منکر تسری داد.
اما به نظر میرسد که این اشکال صحیح نباشد زیرا همانطور که شیخ کلینی این روایت را در باب امر به معروف و نهی از منکر آورده است [شاید با این استدلال که کلام حق نزد امام جائر، اگر او بدان کلام حق عمل میکند، گفتن ندارد اما اگر عمل نمیکند (یعنی عمل حقی را ترک کرده است)، از مصادیق نهی از منکر یا امر به معروف است.] متفاهم از این روایت بیان خصوصیات جهاد نیست؛ بلکه روایت در صدد بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر حاکمان است.
برای این منظور پیامبر صلوات الله علیه فرمودهاند این جهادی که اینقدر جایگاه بالایی دارد که دری از درهای بهشت به آن اختصاص یافته است، برترین افرادش، کلمه عدلی است که نزد امام جائری گفته شود. چنین بیانی که برای مبالغه در جایگاه امر به معروف حاکمان گفته میشود، روایت را از روایات باب جهاد قرار نمیدهد.
نظیر این که شارع بگوید برترین افراد صلاة، صلوات بر محمد و آل محمد است؛ چنین گفتهای اهمیت صلوات را بیان میکند نه این که مطلبی را راجع به نماز بیان نماید.
به نظر شما این روایت مربوط به چه بابی از ابواب فقهی است؟
از این روایت در اثبات اشتراط وجوب امر به معروف و نهی از منکر به علم و نیز اشتراط اثر گذاری استفاده شده است.
یکی از اشکالاتی که به چنین استدلالهایی وارد شده است این است که این روایت مربوط به باب جهاد است نه امر به معروف و نهی از منکر، لذا نمیتوان شرطی که برای جهاد ثابت است را به امر به معروف و نهی از منکر تسری داد.
اما به نظر میرسد که این اشکال صحیح نباشد زیرا همانطور که شیخ کلینی این روایت را در باب امر به معروف و نهی از منکر آورده است [شاید با این استدلال که کلام حق نزد امام جائر، اگر او بدان کلام حق عمل میکند، گفتن ندارد اما اگر عمل نمیکند (یعنی عمل حقی را ترک کرده است)، از مصادیق نهی از منکر یا امر به معروف است.] متفاهم از این روایت بیان خصوصیات جهاد نیست؛ بلکه روایت در صدد بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر حاکمان است.
برای این منظور پیامبر صلوات الله علیه فرمودهاند این جهادی که اینقدر جایگاه بالایی دارد که دری از درهای بهشت به آن اختصاص یافته است، برترین افرادش، کلمه عدلی است که نزد امام جائری گفته شود. چنین بیانی که برای مبالغه در جایگاه امر به معروف حاکمان گفته میشود، روایت را از روایات باب جهاد قرار نمیدهد.
نظیر این که شارع بگوید برترین افراد صلاة، صلوات بر محمد و آل محمد است؛ چنین گفتهای اهمیت صلوات را بیان میکند نه این که مطلبی را راجع به نماز بیان نماید.