مباحثه، تالار علمی فقاهت
اشکال مسلک اعتبار در حقیقت وضع و راه حل مرحوم آقای روحانی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: اشکال مسلک اعتبار در حقیقت وضع و راه حل مرحوم آقای روحانی (/showthread.php?tid=3157)



اشکال مسلک اعتبار در حقیقت وضع و راه حل مرحوم آقای روحانی - مسعود عطار منش - 26-آبان-1402

درس خارج اصول جلسه6 مورخ10 مهر 1402
یک اشکال عامی برای مسلک اعتبار وجود دارد که توسط مرحوم حاج شیخ مطرح شده[1] و مرحوم شهید صدر نیز این اشکال را به عنوان اشکال اصلی مسلک اعتبار تلقی به قبول کرده است.[2]
اشکال مزبور آن است که هدف از وضع، انتقال ذهن از تصور لفظ به تصور معنا است؛ به عبارت دیگر هدف وضع، سببیت تصور لفظ برای تصور معنا است و مجرّد اعتبار، چنین سببیّتی را ایجاد نمی­کند.
تطبیق این اشکال به دو تقریبی که خودمان اخیراً برای مسلک اعتبار بیان کردیم، بدین شرح است:
ما یک احضار حقیقی معنا داریم که هر چقدر هم لفظ را به عنوان احضار­گر برای معنا، اعتبار کنیم، اثر آن یعنی حضور معنی و تصور آن در ذهن، حقیقتاً حاصل نمی­شود. ما به دنبال آن هستیم که اثر منزل علیه حقیقتاً ایجاد شود؛ ما می­خواهیم تصور معنا واقعاً ایجاد شود؛ هر چند بار اعتبار کنیم لفظ، همان معنا است یا اعتبار کنیم لفظ، احضار­گر معنا است باعث نمی­شود تصور معنا حقیقتاً حاصل شود. به تعبیر مرحوم حاج شیخ، نمی­توان بین دو شیئی که حقیقتاً سببیتی وجود ندارد، با مجرد اعتبار، سببیت حقیقی ایجاد کرد.
مرحوم آقای روحانی در منتقی _شاید به منظور حل همین اشکال_ فرموده است اعتبار کردن در اینجا برای آن نیست که اثر منزل علیه بر منزل مترتب شود، بلکه به منظور آن است که اثر نفس اعتبار مترتب شود و ناگفته پیدا است که نفس اعتبار دیگر یک امر اعتباری نیست بلکه یک امر تکوینی و حقیقی است و این امر تکوینی اثری دارد که ما می­خواهیم آن را ایجاد کنیم[3].
اولین مطلبی که در مورد تقریب مرحوم آقای روحانی وجود دارد آن است که خود این تقریب نیازمند تحلیل است. چگونه است که با اعتبار کردن، تصور معنا _که به تعبیر ایشان اثر تکوینی نفس اعتبار است_ مترتب می­شود؟ اینکه نفس اعتبار چنین خاصیتی داشته باشد که منشأ تصور معنا شود، نیاز به تبیین دارد. با تحقق اعتبار، چه حادثه­ ای رخ می­دهد که باعث می­شود با تصور لفظ، تصور معنا به عنوان اثر نفس اعتبار، حاصل شود؟ مشکل قضیه این است که سببیت تصور لفظ برای تصور معنا و انتقال ذهن از اولی به دومی، به عنوان یک پدیدۀ واقعی چگونه بر نفس اعتبار مترتب می­شود؟
بر همین اساس برخی از آقایان مسلک تعهّد و برخی همچون مرحوم شهید صدر، مسلک قرن اکید را برگزیده­ اند. پس یکی از اصلی­ ترین نکاتی که باعث شده، اندیشمندان از مسلک اعتبار اعراض نموده و به سائر مسلک­ها روی بیاورند، همین اشکالاتی است که نسبت به مسلک اعتبار مطرح شده است.


[1] دررالفوائد ( طبع جديد )، ص: 35
[2] مباحث الاصول ج1 ق1 ص94
[3] منتقى الأصول، ج‏1، ص: 58