14-آذر-1400, 09:21
(آخرین تغییر در ارسال: 14-آذر-1400, 09:43 توسط رضا اسکندری.)
مرحوم نهاوندی بر اساس امتناع تعلق اراده تشریعی به آنچه تعلق اراده تکوینی عبد به آن محال است، واجب معلق را محال دانسته اند.
یکی از اشکالاتی که خود ایشان در کلامشان به آن اشاره کردهاند فعلیت تکالیف نسبت به مکلفینی است که مقدمات وجودی واجب را تحصیل نکرده اند چرا که همان اشکالی که ایشان در واجب معلق مطرح کردهاند در این واجبات نیز وجود دارد. بنابراین کسی که بعد از دخول وقت نماز، تحصیل طهارت نکرده است نباید تکلیف به نماز بر او فعلی باشد و انکار فعلیت تکلیف به نماز در این فرض خلاف ضرورت فقه است.
ایشان برای جواب از این اشکال گفتهاند در این موارد تکلیف فعلی اشکال ندارد چون منظور از مقدور بودن امتثال برای مکلف، امکان اشتغال هر چند به مقدمات آن است. در این موارد مکلف امکان اشتغال به مقدمات عمل را دارد اما در واجب معلق قبل از حصول شرط غیر مقدوری که حصول واجب بر آن متوقف است مکلف چنین امکانی را ندارد.
حضرت استاد در جواب ایشان می فرمایند اگر امکان اشتغال به مقدمات برای دفع شبهه عقلی که ایشان مطرح کرده است کافی باشد در تمام واجبات معلق نیز امکان اشتغال به مقدمات قبل از حصول شرط غیر مقدور وجود دارد چون یکی از مقدمات در همه واجباتی که تکلیف به آنها فعلی است لزوم حفظ حیات (آن مقداری در اختیار مکلف است مثل خودکشی نکردن و ...) است و مکلف از همان ابتدای زمان فعلیت تکلیف و قبل از حصول شرط غیر مقدور، میتواند به این مقدمه مشغول شود پس حتی بنابر مبانی خود مرحوم نهاوندی هم واجب معلق اشکالی ندارد.