24-مهر-1402, 16:24
مرحوم خوئی میگوید در امور قصدیه خطای در تطبیق معنا ندارد. در امور قصدیه همان که قصد کرده واقع میشود. اگر میخواست بفروشد ولی در مقام انشاء گفت وهبتک، طرف مقابل نیز گفت قبلت، اگر بگوید من میخواستم بفروشم و الان اشتباه کردم که قصد هبه کردم، به او میگویند فایده ندارد و هبه کردی. عناوینی که به قصد واقع میشود، خطای در تطبیق ندارد. مثلا نماز ظهر را به نیت ظهر خوانده، ظهر واقع میشود ولو میخواسته عصر بخواند و ظهر را قبلا خوانده است. خطای در تطبیق برای امور غیر قصدیه است. اگر مکلف فکر میکرد که آخر ماه است و گفت روزه آخر ماه بگیرد و بعد معلوم شد که آخر ماه نبوده، آخر ماه بودن قصدی نیست بلکه یک واقعیت است لذا حال که روزه آخر ماه را قصد کرده بود و الان مشخص شد که خطا بوده، عملش صحیح است چون متقوم به قصد نیست. مثلا قصد کرده که به زید اقتدا کند بعد مشخص شده که عمرو بود، این خطای در تطبیق است، درست است که اقتدا قصدی است و زید یا عمرو بودن، قصدی نیست و خطا در آن ممکن است.
مرحوم خوئی در محل کلام نسبت به صغری گفته واجب و مستحب از امور قصدیه هستند و اگر مکلف دو رکعت نماز صبح بخواند، نمیشود که مصداق نافله یا فریضه واقع شود. اگر قصد کرده که دو رکعت نافله بخواند، همان دو رکعت نافله واقع میشود و در فریضه نیز همین است. پس وقتی خطای در تطبیق معنا ندارد، کسی که نماز فریضه را قصد کرد ولی با نیت نافله ادامه داد، در این صورت نافله واقع میشود چون نافله شدن به قصد است. پس مکلف نمازی را که تمامش فریضه باشد، قصد نکرده است.
لذا میفرماید این فرع سید مسألة: لو دخل في فريضة فأتمها بزعم أنها نافلة غفلة أو بالعكس صحت على ما افتتحت عليه. درست نیست علی القاعده. باید رجوع به روایات بشود ببینیم دلیل بر صحت داریم.
درس خارج فقه، جلسه 17، 24 مهر ماه 1402
مرحوم خوئی در محل کلام نسبت به صغری گفته واجب و مستحب از امور قصدیه هستند و اگر مکلف دو رکعت نماز صبح بخواند، نمیشود که مصداق نافله یا فریضه واقع شود. اگر قصد کرده که دو رکعت نافله بخواند، همان دو رکعت نافله واقع میشود و در فریضه نیز همین است. پس وقتی خطای در تطبیق معنا ندارد، کسی که نماز فریضه را قصد کرد ولی با نیت نافله ادامه داد، در این صورت نافله واقع میشود چون نافله شدن به قصد است. پس مکلف نمازی را که تمامش فریضه باشد، قصد نکرده است.
لذا میفرماید این فرع سید مسألة: لو دخل في فريضة فأتمها بزعم أنها نافلة غفلة أو بالعكس صحت على ما افتتحت عليه. درست نیست علی القاعده. باید رجوع به روایات بشود ببینیم دلیل بر صحت داریم.
درس خارج فقه، جلسه 17، 24 مهر ماه 1402