اولا مرگ مغزی تصوری در زمان ائمه نداشته چون هم کمتر از الآن اتفاق می افتاده و هم نمی فهمیدند که او زنده است بلکه او را بیهوش محسوب می نمودند و به زودی فوت می کرده است
ثانیا در چنین شرایطی کبرایی که فقهاء از معنای مرگ ارائه کرده اند معتبر نیست چون چنین حالاتی را در نظر نداشتند و لذا طبق این بیان استاد حالت کما را نیز مرگ می دانستند
ثانیا در چنین شرایطی کبرایی که فقهاء از معنای مرگ ارائه کرده اند معتبر نیست چون چنین حالاتی را در نظر نداشتند و لذا طبق این بیان استاد حالت کما را نیز مرگ می دانستند