13-اسفند-1396, 23:47
1. این که عرض کردم که به نصوصیت یکی از ظهور دیگری رفع ید می شود با این که قرینیت ندارند در عبارات مرحوم نائینی آمده است.ن ک فوائد الاصول ج4ص727 طریق رفع التعارض ینحصر باحد امرین اما ان یکون احدهما نصا فی مدلوله و الآخر ظاهرا و اما ان یکون احدهما بظهوره او اظهریته فی مدلوله قرینه عرفیه علی التصرف فی الآخر.(آیا این مطلب یعنی پذیرفتن جمع عرفی به غیر نکته ی قرینیت با قاعده ی میرزائیه سازگار است؟ الا ان یقال باندراج هذا تحت القرینیه مطلقا)
2.بالاخره شما قاعده ی میرزائیه را چگونه تفسیر می کنید؟ اگر قرار است دو روایت با تحفظ بر همان ظاهری که مستقلا دارند در کنار هم قرار بگیرند در همه ی موارد، صدر و ذیل متهافت می شود. چون بالاخره تعارض بدوی هست و نمیتوان بر هر دو ظهور تحفظ کرد. بنده کما کان احساس میکنم که قاعده ی میرزائیه به صدد بیان ضابطی برای تشخیص موارد جمع عرفی است به این بیان که آیا عرف از دو لفظ در کنار هم احساس تهافت میکند یا یکی را قرینه برای دیگری میبیند(ن ک موسوعه السید الخوئی ره ج23ص54 و القضاء فی الفقه الاسلامی ص283 و به عنوان تطبیقی برای بحث، مقاله ی زواج البکر الرشیده بغیر اذن الولی آقای سید محمد رضا سیستانی ص8
2.بالاخره شما قاعده ی میرزائیه را چگونه تفسیر می کنید؟ اگر قرار است دو روایت با تحفظ بر همان ظاهری که مستقلا دارند در کنار هم قرار بگیرند در همه ی موارد، صدر و ذیل متهافت می شود. چون بالاخره تعارض بدوی هست و نمیتوان بر هر دو ظهور تحفظ کرد. بنده کما کان احساس میکنم که قاعده ی میرزائیه به صدد بیان ضابطی برای تشخیص موارد جمع عرفی است به این بیان که آیا عرف از دو لفظ در کنار هم احساس تهافت میکند یا یکی را قرینه برای دیگری میبیند(ن ک موسوعه السید الخوئی ره ج23ص54 و القضاء فی الفقه الاسلامی ص283 و به عنوان تطبیقی برای بحث، مقاله ی زواج البکر الرشیده بغیر اذن الولی آقای سید محمد رضا سیستانی ص8