آیا این مسئله یک معیار جدید در اعلمیت است ؟

[فیروزآبادی]

سلام خدمت دوستان
یک سوال مهم و البته خیلی مبنایی برام مطرحه که انتظار دارم از دوستان جواب بگیرم:
سوال

اینکه یک مجتهد فتوایی که میده آیا باید سطح کلان و جامعه اسلامی رو هم در نظر بگیره یا نه ،به طور واضحتر و مفصل تر

مثلا اگر مجتهدی بخواهد ساخت مسجدی را در یک شهر در نظر بگیرد بدون جهت توسعه اسلامی و رشد اون جامعه و شهر، یک حالت پیدا میکنه !
و به راحتی میتونه فتوا بده که مثلا ساخت این مستحب است.
اما اگر با توجه و هشیاری به این مسئله (سطح کلان و توسعه جامعه اسلامی در جهت رشد) به این مطلب نگاه کنه
مانند اینکه ساخت این مسجد در فلان منطقه به دلالیلی باعث افول و ضعیف شدن جامعه اسلامی در سطح کلان و توسعه یا بین الملل میشه ایا باید فتوا به حرمت ساخت این مسجد بده؟
یعنی ایا جلوگیری از افول و ضعیف شدن جامعه اسلامی میتونه دلیل فتوا به حرمت یا هر حکمه دیگه ای خلاف حکم اولی اشیاء بشه؟و حکم ثانویه براش جعل بشه؟
اگر اینطوری باشد و بتوان، جلوگیری از ضعف جامعه اسلامی را دلیل شرعی دانست
فتواهای مجتهدی که در سطح خرد جامعه فتوا داده و ملتفت پیچیدگی های موضوعات یک جامعه نبوده (مثل فرض اینکه فتوا بدهد خرید و فروش فلان جنس جایز است اما این عمل خرید و فروش باعث وابستگی و ضعیفت شدن جامعه اسلامی بشه)
ایا باین فرض چنین مجتهدی اصلا صلاحیت فتوا دارد؟
یا فتوا حالت وجوب عمل دارد یاخیر(بنابرفرض فتوای وجوبی)

یا اصلا اگر مجتهدی آگاه تر به مسائل و پیچیدگی های موضوعات در سطوح خرد و کلان و بین الملل باشد و فتوا او با آگاهی صادر شده باشد،میتوان این آگاهی را هم جزو اعلم بودن مجتهد قرار داد آیا مصداق المیت پیدا میکند؟

و سوالات زیاد دیگه ای توی این زمینه که اگر موقعیتش پیش بیاد خیلی دوست دارم مطرح کنم و جواب قانع کننده بگیرم.......