5-اسفند-1397, 12:02
(30-بهمن-1397, 16:51)رهـگذر نوشته: در اینکه در استظهار از روایات ظهور هنگام صدور حجت است، شکی نیست و فقها نیز همگی به دنبال کشف همان ظهور هستند، لکن گاهی تشخیص ظهور در هنگام صدور روایت مشکل میشود.اولا با نظر به روش استظهار علماء کثیرا دیده میشود که به دنبال ظهور زمان صدور نیستند حال یا غافلند یا اصلا چنین مبنایی را قبول ندارند لذا تذکر این نکته را لازم دیدم .
البته این دقتها نباید منجر به این شود که برخی ظواهر واضح مثل ظهور ذنب در معصیت را هم زیر سوال ببریم. چنانچه روایات نیز مؤید ظهور ذنب در معصیت، در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند. به عنوان نمونه به چند روایت در ذیل آیه شریفه مذکور اشاره میکنیم.
مفضل بن عمر نقل مىكند:
شخصى در باره اين آيه از از حضرت امام جعفر صادق (ع) سؤال كرد حضرت فرمودند:
(به خدا سوگند كه حضرت محمّد (ص) گناهى نداشت، ولى خداوند براى او ضامن شد كه گناهان شيعيان على (ع) را گذشته و آينده آن را ببخشد).
عمر بن يزيد روايت كرده مىگويد: از حضرت صادق (ع) در باره فرموده خدا (لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ) پرسيدم فرمودند:
(حضرت محمّد (ص) گناهى نداشته و اراده بر انجام گناهى هم نفرموده است و لكن خداوند گناهان شيعيانش را بر او بار كرده آن گاه آنها را برايش بخشيده است).
نور الثّقلين ج 5 ص 56 ح 18 از عيون أخبار الرّضا (ع) نقل مىكند كه علىّ بن محمّد بن جهم مىگويد: (در مجلس مأمون حاضر شدم، در حالتى كه حضرت رضا (ع) هم آنجا بود، مأمون گفت: يا بن رسول اللَّه مگر شما نمىگوئيد پيامبران معصوم هستند؟ حضرت فرمود: بله، مأمون گفت: پس قول خداوند بزرگ كه مىفرمايد: (لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ) چيست؟
حضرت فرمودند: هيچكس از نظر مشركين مكه از پيامبر خدا (ص) گناهكارتر نبود زيرا آنان سيصد و شصت بت را مىپرستيدند پس از آنكه پيامبر خدا (ص) آنان را به يكتاپرستى دعوت كرد بر آنان سخت بود (و گفتند آيا خدايان را به يك خدا تبديل مىكند، اين چيزى است شگفتآور؟!) آنان رفتند و گفتند برويد و بر خدايان خود صبر نمائيد اين خواسته محمّد چيزى است كه ما در ملّت اخير نشنيدهايم و اين جز يك چيز خود ساخته نيست) پس از آنكه خداوند مكه را براى پيامبرش فتح كرد به او فرمود اى محمّد (ما براى تو مكه را آشكارا فتح نموديم تا خداوند برايت گناهان گذشته و متأخّرت را ببخشد) يعنى: گناهان تو در نظر مشركين أهل مكه، چون در گذشته و اخيرا تو آنان را به يكتاپرستى دعوت مىكردى، زيرا مشركين مكه بعضى اسلام آوردند و بعضى از مكه گريختند و آنها كه ماندند قدرت بر انكار يكتاپرستى را نداشتند زيرا مردم گرايش به يكتا- پرستى يافتند، و لذا گناه پيامبر در اين مورد از نظر آنان چون بر آنان پيروز شده بود بخشوده شده بود، مأمون گفت: احسن اى ابو الحسن)
ثانیا بنده هم این روایات را دیده ام و لکن به دو نکته توجه کنید :
1- این روایات مربوط به عصر نزول قرآن نیست بلکه مثلا مربوط به زمان امام صادق علیه السلام یا امام رضا علیه السلام و ... است لذا این روایات نقض محسوب نمیشود زیرا ممکن است در بدو شریعت یعنی زمان رسول الله کثرت استعمال ذنب در معصیت الله شکل نگرفته باشد ولی در ادامه این استعمالات کثرت یافته و باعث ظهور شود .
2- بنده منکر ظهور ذنب در معصیت الله نیستم و لکن مدعی هستم به نظر می رسد این ظهور در اثر کثرت استعمال و ... می باشد نه این که موضوع له ذنب معصیت الله باشد لذا به اندک قرینه ای می توان استظهار کرد که مراد از ذنب در برخی موارد ذنب به معنی الاعم است نه خصوص معنای منصرف الیه .