6-خرداد-1398, 03:19
(آخرین تغییر در ارسال: 6-خرداد-1398, 03:26 توسط ارادتمند آیت الله مکارم.)
مخصوصا این که معمولا اشخاصی که امام این احادیث را به آن ها می فرمودند، توانایی رسیدن به محضر امام را داشته اند.
وقتی امام به این راویان حدیث می فرمایند کل شی لک طاهر یا حلال یا می فرمایند لا تنقض الیقین بالشک ممکن نیست که شامل شبهه حکمیه هم بشود.
خصوصا راویانی مثل زراره و محمد بن مسلم که به کرات امام را می دیدند.
می توان تک تک روایات را بررسی کرد.فکر نمی کنم بتوان تصور کرد که وقتی امام به زراره امر می فرمایند به مفاد این احادیث، اراده شبهه حکمیه را هم کرده باشند.
این اشکال نه تنها در برائت بلکه در مورد شبهات حکمیه تمام اصول عملیه و قواعد فقهیه مستنبط از احادیث جاری است الا احادیث احتیاط. چرا که احتیاط موضوعش عدم وجدان دلیل است و منوط به فحص نیست برعکس سائر اصول عملیه و قواعد فقهی در شبهات حکمیه.
مثلا در استصحاب هم این اشکال جاری است.
(در ضمن مقید نشدن در روایات به بعد فحص هم مویدی است که روایات شامل شبهات حکمیه نمی شوند)
به نظرتان اشکال مهمی نیست؟
وقتی امام به این راویان حدیث می فرمایند کل شی لک طاهر یا حلال یا می فرمایند لا تنقض الیقین بالشک ممکن نیست که شامل شبهه حکمیه هم بشود.
خصوصا راویانی مثل زراره و محمد بن مسلم که به کرات امام را می دیدند.
می توان تک تک روایات را بررسی کرد.فکر نمی کنم بتوان تصور کرد که وقتی امام به زراره امر می فرمایند به مفاد این احادیث، اراده شبهه حکمیه را هم کرده باشند.
این اشکال نه تنها در برائت بلکه در مورد شبهات حکمیه تمام اصول عملیه و قواعد فقهیه مستنبط از احادیث جاری است الا احادیث احتیاط. چرا که احتیاط موضوعش عدم وجدان دلیل است و منوط به فحص نیست برعکس سائر اصول عملیه و قواعد فقهی در شبهات حکمیه.
مثلا در استصحاب هم این اشکال جاری است.
(در ضمن مقید نشدن در روایات به بعد فحص هم مویدی است که روایات شامل شبهات حکمیه نمی شوند)
به نظرتان اشکال مهمی نیست؟