5-دي-1398, 18:15
(4-دي-1398, 20:57)سید محسن حائری نوشته:(2-دي-1398, 18:22)عرفان عزیزی نوشته: استاد سر درس بیشتر از این مطرح نکردند .اینکه عقل امتثال خارجی انجام داده است فرع بر حکم به وجوب امتثال فرمان شارع هست.امتثال خارجی عین حکم به الزام نیست بلکه متفرع بر آن است.طبق نظر مشهور این روایت مشکلی ندارد زیرا اشاره به شان دوم عقل که حکم به لزوم است شده است محقق اصفهانی که مدعی حصر کارکرد عقل در درک است باید پاسخ گو باشد. امتثال معقول است مانع را نمی فهمم توضیح دهید. باید قرینه اقامه شود که مراد از عقل که در روایت آمده چیز دیگری است.
ضمن عرض تشکر از پاسختان.
این که «اگر عقل امتثال کند، حتما حکم به وجوب امتثال کرده است» از کجا برداشت شده؟ مگر هر امتثالی متفرع بر حکم به وجوب امتثال است؟
حکم عقل در بحث وجوب دفع ضرر محتمل (همان طور که مرحوم شیخ مفصل در رسائل در مورد آن بحث نمودهاند) مبتنی بر عقل نظری و ادراکات است. یعنی این وجوب فقط بدین معناست که: «اگر میخواهی و متمایل هستی که ضرری به تو نرسد، باید از ضرر محتمل اجتناب کنی». این «باید» صرفا درک یک ملازمه است و تمایل نفسانی است که انسان را به اقدام وا میدارد و ارتباطی به عقل عملی ندارد.
حال با توجه به این مقدمه، به فرض که دلالت روایت بر این که عقل امتثال دستور کرده است را بپذیریم، چه بسا این امتثال از باب تمایل باشد، نه از باب حکم به وجوب امتثال!
نکتهی دیگر این که، «عقل» در مباحث فلسفی (و همچنین کلامی) یک اصطلاح است که روشن نیست مراد از روایات در استعمال این کلمه همان مصطلح باشد! شایسته است ابتدا معانی لغوی «عقل» (جهت فهم معنای روایت) و سپس معانی اصطلاحی «عقل» را بررسی نمود، بعد چنین نقضی وارد کرد.
همچنین این نکته نیز لازم به ذکر است که مگر مرحوم اصفهانی با مبنایی که دارد، دیگر وجوب امتثال عقلی را قبول ندارد؟ اگر مرادتان در این اشکال این است که «اگر حکم عقل عملی را نپذیریم، وجوب امتثال بدون وجه خواهد شد» این اشکال دیگری است که باید در مورد آن بحث شود، ولی دیگر ارتباطی به روایت ندارد.
همان طور که مستحضرید این بحث برهان بردار نیست بلکه باید منبهاتی ذکر کرد تا ببینیم واقعیت به چه شکلی است عملا بازگشت حرف شما به این است که عقل درک لزوم می کند نه حکم به لزوم به نظر وقتی درک لزوم اطاعت از مولا کرد بعد حکم وبایستی به لزوم اطاعت هم می کند نه اینکه بگوید من عقل درک کردم اطاعت مولا لزوم دارد ولی هیچ بایستی ندارم .استاد فرمودند این بحث مبتنی بر یک بحث معرفت شناسی است از کلمات علامه ی طبا طبایی هم بحثی را آدرس دادند که فاعل های مختار وقتی کاری را انجام می دهند حکم به بایستی می کنند یا خیر یعنی در مرحله ی قبل از عمل فقط درک حسن کار را می کنند یا یک مرحله ی بعد آن بایستی به صدور فعل هم دارند؟ در بحث ضرر محتمل هم که فرمودید همین است واساسا طبق بیان شما هیچ ادراک عقل عملی وجود ندارد زیرا تمام موارد به ادراک لزوم بر می گردد نه حکم به بایستی البته این محذوری هم ندارد اگر خودتان ملتزم هستید
عقل را به معنای مصطلح نگرفتیم همان قوه ای که همه ی من و شما ادراکش می کنیم که یکی از معانی لغوی کلمه هم همین است
بله دیگر حکم عقل به لزوم امتثال را قبول ندارد ومعتقد است عقل شانش فقط ادراک کلیات است نه حکم
این بحث صرفا یک بحث نظری است