22-آبان-1400, 07:17
(آخرین تغییر در ارسال: 22-آبان-1400, 07:32 توسط مسعود عطار منش.)
یکی از مباحث تاثیر گذار در بحث استصحاب کلی که توسط مرحوم حاج شیخ و مرحوم اراکی مطرح شده است تفاوتی است که بین اقسام لحاظ کلی وجود دارد.
اگر موضوع حکم، صرف الوجود کلی باشد (در مقابل عدم محض) معنایش اینست که یک امر مشترک بین تمام افراد کلی، موضوع حکم است و هیچ تعینی در هیچ یک از افراد ندارد و چه یک فرد از موضوع محقق شود و چه بیشتر، تنها یک حکم بیشتر وجود ندارد.
اگر مطلق الوجود کلی موضوع حکم باشد معنایش اینست که کلی بلحاط وجودش در هر فرد، موضوع حکم است و به تعداد افراد هم حکم متعدد می شود چون بنابر مبنای صحیح و مشهور رابطه کلی و افراد به نحو آباء و ابناء است نه اب و ابناء.
برخی از اشکالات استصحاب کلی مربوط صرف الوجود کلی و برخی از اشکالات مربوط به مطلق الوجود کلی است که کثیرا در کلمات اصولیین تفکیک نشده است.
اگر موضوع حکم، صرف الوجود کلی باشد (در مقابل عدم محض) معنایش اینست که یک امر مشترک بین تمام افراد کلی، موضوع حکم است و هیچ تعینی در هیچ یک از افراد ندارد و چه یک فرد از موضوع محقق شود و چه بیشتر، تنها یک حکم بیشتر وجود ندارد.
اگر مطلق الوجود کلی موضوع حکم باشد معنایش اینست که کلی بلحاط وجودش در هر فرد، موضوع حکم است و به تعداد افراد هم حکم متعدد می شود چون بنابر مبنای صحیح و مشهور رابطه کلی و افراد به نحو آباء و ابناء است نه اب و ابناء.
برخی از اشکالات استصحاب کلی مربوط صرف الوجود کلی و برخی از اشکالات مربوط به مطلق الوجود کلی است که کثیرا در کلمات اصولیین تفکیک نشده است.