27-آذر-1400, 03:08
(24-آذر-1400, 19:25)محمود رفاهی فرد نوشته: با تشکر از پیگیری؛ اگر درست متوجه شده باشم، مدعا این است که اگر تعدد حق را موجب ترجیح بدانیم تفاوتی بین حق ذاتی و حق اعتباری نیست. اما قبول این ادعا دشوار است؛ چرا که وجه ترجیح در مورد حق ذاتی این است که در صورت عدم ترجیح، دو حیث قبح پیش می آید (یکی تعدی به حق ذاتی انسان و دیگری تعدی به حق خداوند که بنا بر مبنای این که در مورد مدرکات عقلی هم شارع می تواند اعمال مولویت کند، حیث قبحی علاوه بر قبح اصل تعدی به حق انسان پیش می آید) اما در حق اعتباری این بیان قابل تطبیق نیست و دو حیث قبح وجود ندارد و قبح تعدی به حق اعتباری انسان همان قبح سرپیچی از دستور خداوند است. به بیان دیگر، شارع در موارد حق اعتباری اصلا می توانست حقی اعتبار نکند و به احکام تکلیفی بسنده کند و این که برای تنظیم قانون به این شکل تقنین کرده (حقی اعتبار کرده و احکام تکلیفی را به عنوان آثار آن حق بیان کرده) هیچ تاثیری در واقع از جهت اهم و مهم بودن ندارد تا موجب ترجیح شود
به این روایت دقّت بفرمایید:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ مُحَمَّدٍ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ الْغِيبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ ذَلِكَ قَالَ صَاحِبُ الزِّنَا يَتُوبُ فَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ صَاحِبُ الْغِيبَةِ يَتُوبُ فَلَا يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَكُونَ صَاحِبُهُ الَّذِي يُحِلُّه (في بعض النسخ «حتى يعفو صاحبه الذي يغتابه»). (الخصال ج 1 ص 63)
همانگونه که ملاحظه می فرمایید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجه اشدّ بودن غیبت از زنا را آن دانسته اند که شخص غیبت کننده علاوه بر راضی کردن خدای متعال(توبه) باید شخص غیبت شده را هم راضی کند! خوب این ملاک، هم در حقوق ذاتی هست و هم در حقوق اعتباری! یعنی همانگونه که در حقوق ذاتی، باید دو نفر را راضی کرد و کار مشکل تر است، در حقوق اعتباری نیز باید هم خدای متعال را راضی کرد و هم فرد ذی حقّ را!
چرا تعدّی به حقّ اعتباری فرد(،علاوه بر قبح به حقّ خدای متعال) قبیح نیست؟!!
بله خدای متعال می توانست که حقی برای فرد جعل نکند. اما حال که جعل کرده است، فرد هم خود را ذی حق می بیند و دیگران نیز باید حقّش را محترم شمرده و در صورت تضییع آن، در صدد جبران و حلالیت طلبی برآیند!
با این توضیح به نظر میرسد که حتی در حقوق اعتباری هم، موارد حقّ الناس نسبت به حقّ الله، تقدّم داشته باشد.