4-بهمن-1400, 14:32
فریب کثرت و قلت شواهد را خوردن
گاهی تعداد قابل توجهی از نقل هایی که یک عملکرد حدیثی را گزارش می کند بیان می شود و از تعدد این گزارشها نتیجه گرفته می شود که آن عملکرد، متعارف و گسترده بوده است. مثلا از این که در مورد تعدادی از صحابه، گزارش هایی دال بر کتابت حدیث نقل شده، نتیجه گرفته می شود که کتابت حدیث در آن دوره، متعارف بوده است. از سوی دیگر، گاهی از کم بودن گزارش ها، نتیجه گرفته می شود که عملکرد مورد نظر در آن برهه، غیر متعارف بوده است.
هر دو استنتاج ناتمام است. گاهی، در مورد روایان متعددی وصف خاصی بیان می شود اما آن وصف، به عنوان خصیصه ی آنها بیان شده و این امر، نه تنها شاهد متعارف بودن آن پدیده نیست بلکه اتفاقا نشانگر متعارف نبودن آن است که اتصاف راوی ای به آن، نیاز به بیان داشته است.
گویا تصور شده که تاریخ هم مانند علوم تجربی است که با تعدد شواهد، می توان حکمی کلی صادر کرد در حالی که در تاریخ، ما صرفا با گزارشهایی از پدیده مواجهیم و لذا، این که گزارش در چه زمینه و مقامی صادر شده در استناد به آن و تعمیم یک عملکرد به نوع افراد دخالت جدی دارد.
گاهی تعداد قابل توجهی از نقل هایی که یک عملکرد حدیثی را گزارش می کند بیان می شود و از تعدد این گزارشها نتیجه گرفته می شود که آن عملکرد، متعارف و گسترده بوده است. مثلا از این که در مورد تعدادی از صحابه، گزارش هایی دال بر کتابت حدیث نقل شده، نتیجه گرفته می شود که کتابت حدیث در آن دوره، متعارف بوده است. از سوی دیگر، گاهی از کم بودن گزارش ها، نتیجه گرفته می شود که عملکرد مورد نظر در آن برهه، غیر متعارف بوده است.
هر دو استنتاج ناتمام است. گاهی، در مورد روایان متعددی وصف خاصی بیان می شود اما آن وصف، به عنوان خصیصه ی آنها بیان شده و این امر، نه تنها شاهد متعارف بودن آن پدیده نیست بلکه اتفاقا نشانگر متعارف نبودن آن است که اتصاف راوی ای به آن، نیاز به بیان داشته است.
گویا تصور شده که تاریخ هم مانند علوم تجربی است که با تعدد شواهد، می توان حکمی کلی صادر کرد در حالی که در تاریخ، ما صرفا با گزارشهایی از پدیده مواجهیم و لذا، این که گزارش در چه زمینه و مقامی صادر شده در استناد به آن و تعمیم یک عملکرد به نوع افراد دخالت جدی دارد.