امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پاسخ به اشکالات آیت الله سیستانی به دخول جعفر بن بشیر در مشایخ ثقات
#1
اشکال اول آیت الله سیستانی
آقای سیستانی در کتاب لا ضرر صفحه 19 اشکال می کنند که نجاشی می گوید روی عن الثقات یعنی از ثقات روایت می کند اما نگفته که فقط از ثقات روایت می کند. در مشایخ ثقات لا و إلا داریم که دلالت بر حصر دارد. لذا آقای سیستانی مشایخ ثقات سه گانه را می پذیرد اما توسعه به اینجا را نمی پذیرند.[1]
پاسخ استاد سید جواد شبیری زنجانی
آسید جواد شبیری در بحث لا ضرر خود پس از نقل این کلام آقای سیستانی نکته خوبی را می فرمایند که همه روات از ثقات روایت نقل می کردند اما وقتی در میان بیش از هزار نفر فقط نسبت به جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی می گوید روی عن الثقات و روَوا عنه پس معلوم می شود خصوصیتی در این دو نفر است که این گونه ذکر کرده است و آنها را از باقی روات جدا کرده است. حتی جالب است که در مورد علی بن حسن بن فضال تعبیر نجاشی این است: قلما روی عن ضعیف[2]و نمی گوید روی عن الثقات.( در جلسه 62 درس رجال سال 1391 هم در مورد این مساله در ذیل جعفر بشیر بحث کرده اند)
نکته: من نمی خواهم الآن اتخاذ مبنی کنید بلکه این مطالب را می گویم تا ظرافت های کار مشخص شود و این ویژگی فقط دو مورد نفر آمده است یعنی باید معنایی باشد که در همین دو نفر باشد و حتی صرف کثرت انسدادی هم نمی تواند باعث چنین چیزی بشود چون جاهایی که کثرت انسدادی است مانند علی بن حسن بن فضال، تعبیر نجاشی این گونه نیست.
اشکال دوم آیت الله سیستانی
بر فرض اساتید جعفر بن بشیر همه ثقه بودند و او فقط از ثقات نقل کرده است اما این که چه کسی از او روایت کند که دیگر دست خود او نیست. کما این که در مشایخ ثقات هم راوی بعدی را توثیق می کنیم نه راوی قبلی.
پاسخ به اشکال دوم
پاسخ این اشکال آن است که جمله وحید بهبهانی که می گوید باید راوی، اجازه ای باشد نه وجاده ای[3]دلالت می کند که او به کسی اجازه روایت می داده که او را به وثاقت قبول داشته است.


[1] 1 ... الثاني: إن بناء أجلاء الأصحاب و أعاظمهم كهؤلاء على عدم الرواية عن الضعفاء، و لكن هذا أيضا لم يثبت كقاعدة كلية، نعم ثبت على المختار في حق ثلاثة منهم و هم محمد بن أبي عمير و صفوان بن يحيى و محمد بن أبي نصر البزنطي.
 ٢ رواية جعفر بن بشير عنه[1]، و قد قال النجاشي في ترجمته (روى عن الثقات و رووا عنه)[1]و هو يقتضي وثاقة من يروي عنهم. و يرد عليه إنه لا وجه لاستظهار الحصر من العبارة المذكورة لأن إثبات روايته عن الثقات لا ينفي روايته عن غيرهم. (لا يقال) إن الأمر و إن كان كذلك إلا أن هذه العبارة لما كانت مسوقة في مقام المدح فلا محيص من إرادة الحصر منها، لأن أصل رواية الشخص عن الثقات و رواية الثقات عنه أمر لا يستوجب المدح و لا تميز لجعفر بن بشير عن غيره في ذلك، بل هو ثابت في حق كثير من الرواة حتى الضعفاء منهم. (فإنه يقال) المقصود بالعبارة المذكورة إكثاره الرواية عن الثقات و إكثار الثقات الرواية عنه، و لا شك إن هذا أمر ممدوح و صفة عالية في الشخص في مقابل ما يذكر في شأن بعض الرواة كمحمد بن خالد البرقي من أنه يروي عن الضعفاء و المجاهيل، فإنه يعد نوعا من المدح و الذم في حقه. و بالجملة لا يستفاد من العبارة المذكورة انحصار رواية جعفر بن بشير بما يرويه عن الثقات مضافا إلى أن هذه الاستفادة لا تخلو من غرابة في ناحية الرواة عنه فإنا لم نجد أحدا مهما بلغ من الجلالة و العظمة لا يروي عنه إلا الثقات حتى أن الأئمة المعصومين عليهم السلام كثيرا ما روى عنهم الوضاعون و الكذابون.
و يشهد لما ذكرناه ما قاله الشيخ في التهذيب فإنه بعد أن أورد روايتين لجعفر بن بشير، الاولى: عمن رواه عن أبي عبد الله و الثانية عن عبد الله بن سنان أو غيره عنه عليه السلام. قال بصدد النقاش في الخبر المحكي بهما (أول ما فيه أنه خبر مرسل منقطع الإسناد لأن جعفر بن بشير في الرواية الأولى قال عمن رواه، و هذا مجهول يجب اطراحه، و في الرواية الثانية قال عن عبد الله بن سنان أو غيره، فأورده و هو شاك فيه و ما يجري هذا المجرى لا يجب العمل به). فيلاحظ أنه قدس سره لم يبأ في إسقاط الرواية بالإرسال بكون المرسل هو جعفر بن بشير، و هذا لا وجه له لو كان جميع مشايخه و من يروي عنهم من الثقات فتأمل.
[2] 676 علي بن الحسن بن علي‏ بن فضال بن عمر بن أيمن مولى عكرمة بن ربعي الفياض أبو الحسن، كان فقيه أصحابنا بالكوفة، و وجههم، و ثقتهم، و عارفهم بالحديث، و المسموع قوله فيه. سمع منه شيئا كثيرا، و لم يعثر له على زلة فيه و لا ما يشينه‏، و قلما روى عن‏ ضعيف و كان فطحيا، و لم يرو عن أبيه شيئا (رجال النجاشي، ص258)
[3] چنین جمله ای را از وحید بهبهانی نیافتم.
درس خارج فقه استاد حسینی نسب جلسه 33، 24 آبان 1402)


فایل‌های پیوست
.docx   33 بررسی مبنای استاد در جعفر بن بشیر.docx (اندازه 76.72 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ
#2
کثرت انسدادی همون کثرت نوعیه؟
پاسخ
#3
یک ان قلتی به ذهن حقیر می رسد. این مقدمه را قبول می کنیم که روی عن الثقات باید یک خصوصیتی در این دو نفر باشد. اما این خصوصیت لزوما انحصار مروی عنه جعفر بن بشیر و اسماعیل زعفرانی در ثقات نیست. این خصوصیت میتونه استقصای ثقات باشد. یعنی مثلاً از همه ثقات عصر خود که برایش امکان داشته اجازه داشته و نقل حدیث کرده است و لو از ضعفاء هم نقل کرده است.
پس خصوصیت می تواند استقصای ثقات باشد نه انحصار در ثقات.
جالب اینه که فکر کنم استاد شبیری شبیه اشکال حقیر رو نسبت به عبارت مقدمه تفسیر قمی مطرح میکنند. در مقدمه تفسیر قمی گفته شده نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی الینا من طریق الثقات.
پاسخ
#4
با عرض سلام و ادب 
ظاهرا بله
پاسخ
#5
(7-آذر-1402, 21:08)مسعود عطار منش نوشته: یک ان قلتی به ذهن حقیر می رسد. این مقدمه را قبول می کنیم که روی عن الثقات باید یک خصوصیتی در این دو نفر باشد. اما این خصوصیت لزوما انحصار مروی عنه جعفر بن بشیر و اسماعیل زعفرانی در ثقات نیست. این خصوصیت میتونه استقصای ثقات باشد. یعنی مثلاً از همه ثقات عصر خود که برایش امکان داشته اجازه داشته و نقل حدیث کرده است و لو از ضعفاء هم نقل کرده است.
پس خصوصیت می تواند استقصای ثقات باشد نه انحصار در ثقات.
جالب اینه که فکر کنم استاد شبیری شبیه اشکال حقیر رو نسبت به عبارت مقدمه تفسیر قمی مطرح میکنند. در مقدمه تفسیر قمی گفته شده نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی الینا من طریق الثقات.
با عرض سلام و خسته نباشید البته احتمال چنین مطلبی در فضایی که نقل روایات از ثقات است و داعیه بر نقل از همه ثقات عصر خودش قرینه می خواهد و صرف چنین احتمالی نمی تواند مجمل کند.
اما در مورد تفسیر اشکال این است که روشن نیست که این کلام از علی بن ابراهیم باشد بلکه به احتمال زیاد کلام علی بن حاتم قزوینی است که توثیق ندارد.
علاوه بر اینکه استبعاد که در بحث تفسیر وجود دارد در این جمله می تواند این باشد که مشایخ ثقات ما این روایات را به ما خبر دادند که دلالتی بر ثقات بودن بقیه افراد تا امام ندارد و می تواند این باشد که همه افرادی که در اسناد این روایات هستند همه ثقه هستند تا امام که انصافا این عبارت نسبت به یکی از این دو احتمال اجمال دارد  و  اصلش این است «وَنحنُ ذاکرون و مُخبرون بماینتهی الینا ورَواهُ مشایخُنا و ثقاتنا عن الذّین فرض اللّه طاعتهم...» تفسير القمي / ج‏1 / 4 / مقدمة المصنف .....  ص : 1
در اسناد کتاب تفسیر افراد مسلم الضعف فراوانند و روایات مرسل هم کم نیست.
پاسخ
#6
احتمال که قرینه نمی خواد!
شما باید قرینه بیارید برای نفی این احتمال.
پاسخ
#7
(11-آذر-1402, 07:22)مسعود عطار منش نوشته: احتمال که قرینه نمی خواد!
شما باید قرینه بیارید برای نفی این احتمال.
با عرض ادب و خسته نباشید 
این مساله روشن است که مقصود از قرینه ای که ظهور را مجمل می کند صرف هر احتمالی نیست بلکه احتمال معتنی به عقلائی است و در صورتی احتمال عقلائی می شود که منشئ و نکته ای عقلائی برایش مطرح شود و الا اگر صرف احتمال موجب اجمال شود باید همه ظهورات ادله لفظی را مجمل بدانیم چون قطعا خلاف همه آنها احتمالاتی هست.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  «اصول»  دلالت تعبیر «رضی الله عنه» بر تشیّع و وثاقت راوی haqiqi.1410 1 430 29-اسفند-1401, 04:31
آخرین ارسال: haqiqi.1410
  پاسخ اشکالی درباره اصالت رجال ابن غضائری محمود رفاهی فرد 0 251 4-خرداد-1401, 12:46
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  توثیق مشایخ وراویان جعفر بن بشیر عرفان عزیزی 2 1,476 6-فروردين-1401, 10:19
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  اشکالات روشی در مطالعات تاریخ حدیث1 محمود رفاهی فرد 3 542 17-اسفند-1400, 00:41
آخرین ارسال: محمد حسین شفق نیا
  اشکالات روشی در مطالعات تاریخ حدیث3 محمود رفاهی فرد 0 307 27-بهمن-1400, 16:22
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  اشکالات روشی در مطالعات تاریخ حدیث 2 محمود رفاهی فرد 3 427 19-بهمن-1400, 12:58
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  سعه ی توثیق مستفاد از عدم استثناء مشایخ صاحب نوادر الحکمۀ توسط ابن ولید محمود رفاهی فرد 1 323 27-دي-1400, 13:55
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  مفاد تضعیف مستفاد از استثناء ابن ولید در مورد مشایخ محمد بن احمد بن یحیی محمود رفاهی فرد 4 666 25-دي-1400, 14:56
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  اختصاص مستثنیات ابن ولید به مشایخ بی واسطه محمود رفاهی فرد 0 289 9-دي-1400, 22:34
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  انکار دلالت اکثار روایت اجلاء بر وثاقت درنگاه آیت الله سیستانی عرفان عزیزی 1 684 18-دي-1399, 20:40
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان