26-بهمن-1400, 00:32
در کلمات آقای شبیری زنجانی هم اشاره به اسقاط های مرحوم صدوق شده و ایشان همچون مرحوم نوری، از این جهت به مرحوم صدوق انتقاد دارند.
در کتاب الصوم آقای زنجانی اینگونه آمده است:
ناچارم در محيط جلسات علمى مطالبى عرض كنم، يكى از مطالبى كه از يك جهت خوب است اما از جهت ديگر اشكال مهمى ايجاد مىكند، اين است كه روش برخى از محدثين و از جمله مرحوم صدوق اين است كه نشر و اشاعه رواياتى را كه با اصولى كه مورد قبول آنها هست، اشكال شرعى مىكردند، و به اين جهت، بسيارى از روايات را عمداً نقل نكردهاند كه براى تحقيق مسائل مشكل ايجاد كرده است ...حالا اگر فقط يك حديثى را نقل نكند، آن يك بحثى است، (اما) اگر مشتمل بر قسمتهائى است كه با آن اصول سازگار نباشد، آن قسمت اشكال مىكند و قهراً حديث را بدون آن قطعه نقل مىكند.
مثلاً مرحوم صدوق قائل به سهو النبى است و در برخى از مطالبى كه به عقيده خودش غلو يا مصداق براى غلو است، اشكال شرعى مىكند؛ در يكى از زيارات حضرت سيد الشهداء عليه السلام كه كافى و تهذيب نقل كرده و گويا در كامل الزيارات نيز وجود دارد، آنجا اين قطعه هست كه «... إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم»، كسانى كه به ولايت تكوينى معصوم قائل هستند، به همين روايت استناد مىكنند، مرحوم صدوق كه به اين ولايت تكوينى قائل نيست، اين قسمت روايت را نقل نكرده است!
ايشان روايتى از تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام به همان طرق معروفى كه راوى تفسير است، نقل مىكند، در تكلم حضرت موسى عليه السلام با حق تعالى از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله در آخر الزمان به نيكى ياد شده، البته معلوم است كه مراد از صحابه چه كسانى هستند، ايشان مىبيند كه ممكن است اين مطلب بد آموزى داشته باشد، در نسخههاى قديمى تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام كه در دسترس است، اين قسمت وجود دارد، اما مرحوم صدوق با اينكه مفصل تكلم حضرت موسى را نقل مىكند، اين قسمت را نقل نمىكند!
?کتاب الصوم، ج۲ ص۲۴۵ و ۲۴۶ (در نرم افزار آیت الله شبیری زنجانی، نسخه اندرویدی نور)
به نظر حقیر میرسد که بعضی نسبت ها و انتقاد ها نسبت به مرحوم صدوق چه از طرف مرحوم نوری، جه از طرف آیت الله زنجانی قابل جواب و نقد است، اما فعلا بنا داشتم کلمات أعلام را دراین باره عرض کنم.
در کتاب الصوم آقای زنجانی اینگونه آمده است:
ناچارم در محيط جلسات علمى مطالبى عرض كنم، يكى از مطالبى كه از يك جهت خوب است اما از جهت ديگر اشكال مهمى ايجاد مىكند، اين است كه روش برخى از محدثين و از جمله مرحوم صدوق اين است كه نشر و اشاعه رواياتى را كه با اصولى كه مورد قبول آنها هست، اشكال شرعى مىكردند، و به اين جهت، بسيارى از روايات را عمداً نقل نكردهاند كه براى تحقيق مسائل مشكل ايجاد كرده است ...حالا اگر فقط يك حديثى را نقل نكند، آن يك بحثى است، (اما) اگر مشتمل بر قسمتهائى است كه با آن اصول سازگار نباشد، آن قسمت اشكال مىكند و قهراً حديث را بدون آن قطعه نقل مىكند.
مثلاً مرحوم صدوق قائل به سهو النبى است و در برخى از مطالبى كه به عقيده خودش غلو يا مصداق براى غلو است، اشكال شرعى مىكند؛ در يكى از زيارات حضرت سيد الشهداء عليه السلام كه كافى و تهذيب نقل كرده و گويا در كامل الزيارات نيز وجود دارد، آنجا اين قطعه هست كه «... إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم»، كسانى كه به ولايت تكوينى معصوم قائل هستند، به همين روايت استناد مىكنند، مرحوم صدوق كه به اين ولايت تكوينى قائل نيست، اين قسمت روايت را نقل نكرده است!
ايشان روايتى از تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام به همان طرق معروفى كه راوى تفسير است، نقل مىكند، در تكلم حضرت موسى عليه السلام با حق تعالى از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله در آخر الزمان به نيكى ياد شده، البته معلوم است كه مراد از صحابه چه كسانى هستند، ايشان مىبيند كه ممكن است اين مطلب بد آموزى داشته باشد، در نسخههاى قديمى تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام كه در دسترس است، اين قسمت وجود دارد، اما مرحوم صدوق با اينكه مفصل تكلم حضرت موسى را نقل مىكند، اين قسمت را نقل نمىكند!
?کتاب الصوم، ج۲ ص۲۴۵ و ۲۴۶ (در نرم افزار آیت الله شبیری زنجانی، نسخه اندرویدی نور)
به نظر حقیر میرسد که بعضی نسبت ها و انتقاد ها نسبت به مرحوم صدوق چه از طرف مرحوم نوری، جه از طرف آیت الله زنجانی قابل جواب و نقد است، اما فعلا بنا داشتم کلمات أعلام را دراین باره عرض کنم.