24-آبان-1401, 00:51
این قاعده که عرف مرجع در تشخیص مصادیق نیست، و تشخیص مصداق کار عقل است، و عرف فقط مرجع در تشخیص مفاهیم میباشد، یک تبصره دارد.
اگر شک واقعا متمحض در مصداق باشد مثل اینکه بگویند: اذا تصورت شیئا موجودا فتصدق، و عرف عام، فرشته را شی موجود نداند، یا در گذشته جاذبه را شی موجود نمی دیدند، در این موارد تشخیص مصداق با عرف نیست و کار عقل است، زیرا بازگشت مسئله به کشف یک امر تکوینی میباشد و این بر عهده عقل است.
اما یک وقت تشخیص مصداق، بازگشتش به سعه و ضیق مفهوم است. مثل شک در مصداق دلیل الدم نجس. عرف در اینجا میگوید رنگ باقی مانده روی لباس بعد از شستشوی خون، دیگر خون نیست. اما به نظر فلسفی رنگ عرض خون است و اگر رنگ باقی است باید جوهری که محل آن میباشد نیز باقی باشد. در اینجا تشخیص مصداق بازگشتش به سعه و ضیق عرفی مفهوم خون است. عرف میگوید دم برای رنگ خون وضع نشده است.
در بحث استصحاب عدم ازلی هم همین مطلب می آید. گرچه عقل، یقین به حالت سابقه را ولو به نحو سالبه به انتفاء موضوع، مصداق یقین بداند ولی عرف آن را مصداق یقین سابق نمیداند. لذا در این بحث اگر اشکال تعدد قضیه متیقنه و مشکوکه را هم از نظر عقلی حل کنیم باز هم عرف لا تنقض الیقین بالشک را منصرف از یقین به نحو سالبه به انتفاء موضوع میداند و عرف در اینجا محل رجوع میباشد.
اگر شک واقعا متمحض در مصداق باشد مثل اینکه بگویند: اذا تصورت شیئا موجودا فتصدق، و عرف عام، فرشته را شی موجود نداند، یا در گذشته جاذبه را شی موجود نمی دیدند، در این موارد تشخیص مصداق با عرف نیست و کار عقل است، زیرا بازگشت مسئله به کشف یک امر تکوینی میباشد و این بر عهده عقل است.
اما یک وقت تشخیص مصداق، بازگشتش به سعه و ضیق مفهوم است. مثل شک در مصداق دلیل الدم نجس. عرف در اینجا میگوید رنگ باقی مانده روی لباس بعد از شستشوی خون، دیگر خون نیست. اما به نظر فلسفی رنگ عرض خون است و اگر رنگ باقی است باید جوهری که محل آن میباشد نیز باقی باشد. در اینجا تشخیص مصداق بازگشتش به سعه و ضیق عرفی مفهوم خون است. عرف میگوید دم برای رنگ خون وضع نشده است.
در بحث استصحاب عدم ازلی هم همین مطلب می آید. گرچه عقل، یقین به حالت سابقه را ولو به نحو سالبه به انتفاء موضوع، مصداق یقین بداند ولی عرف آن را مصداق یقین سابق نمیداند. لذا در این بحث اگر اشکال تعدد قضیه متیقنه و مشکوکه را هم از نظر عقلی حل کنیم باز هم عرف لا تنقض الیقین بالشک را منصرف از یقین به نحو سالبه به انتفاء موضوع میداند و عرف در اینجا محل رجوع میباشد.