17-خرداد-1395, 19:14
این بحث به چند چیز دیگه مرتبط است که نباید از آنها غافل بود:
1. اصلا آیا توریه جایز است؟ این خودش جای بحث داره. البته میدونم فرض این بحث بر اینه که توریه جایز است ولی به هر حال میشه روش بحث کرد.
2. فرض این بحث بر اینه که صیغه امر ظهور در وجوب داره در حالی که خود این محل بحثه. آقای (امین69) بحثی رو با عنوان "آیا صیغه ی امر ظهور در وجوب دارد؟" مطرح کرده اند و بحث های خوبی در اونجا مطرح شده که دوستان میتونند مراجعه کنند.
با فرض پذیرش این دو مبنا هم باید بگم که حمل کلام امام بر استحباب، در نزد ما اسمش حمل است ولی مخاطب امام با توجه به قرائن ازش استحباب فهمیده در نتیجه قطعا توریه نیست. ما چون یک سری از قرائن رو در اختیار نداریم میگیم حمل بر استحباب وگرنه واقع همینه که مخاطب استحباب فهمیده و اصلا تصور اینکه امام حکم خلاف واقع رو به مخاطب بگه خیلی سخته (هر چند از نظر شرعی بخواهیم کارشو توجیه کنیم بگیم توریه است ولی امام مگه به دنبال رفع تکلیفه؟ امام میخواد حکم رو به مردم برسونه خب حکم رو به طور واضح بیان میکنه دیگه.)
1. اصلا آیا توریه جایز است؟ این خودش جای بحث داره. البته میدونم فرض این بحث بر اینه که توریه جایز است ولی به هر حال میشه روش بحث کرد.
2. فرض این بحث بر اینه که صیغه امر ظهور در وجوب داره در حالی که خود این محل بحثه. آقای (امین69) بحثی رو با عنوان "آیا صیغه ی امر ظهور در وجوب دارد؟" مطرح کرده اند و بحث های خوبی در اونجا مطرح شده که دوستان میتونند مراجعه کنند.
با فرض پذیرش این دو مبنا هم باید بگم که حمل کلام امام بر استحباب، در نزد ما اسمش حمل است ولی مخاطب امام با توجه به قرائن ازش استحباب فهمیده در نتیجه قطعا توریه نیست. ما چون یک سری از قرائن رو در اختیار نداریم میگیم حمل بر استحباب وگرنه واقع همینه که مخاطب استحباب فهمیده و اصلا تصور اینکه امام حکم خلاف واقع رو به مخاطب بگه خیلی سخته (هر چند از نظر شرعی بخواهیم کارشو توجیه کنیم بگیم توریه است ولی امام مگه به دنبال رفع تکلیفه؟ امام میخواد حکم رو به مردم برسونه خب حکم رو به طور واضح بیان میکنه دیگه.)