9-اسفند-1396, 11:33
(11-اسفند-1393, 22:22)سید حسین منافی نوشته: اگر کسی جبر سند و دلالت را با عمل مشهور پذیرفت، به طریق أولی باید شهرت فتواییه را حجّت بداند؛ زیرا وقتی ما به خاطر عمل مشهور، به روایتی که ضعف سندی یا دلالی آن معلوم است عمل می کنیم، به طریق أولی به روایتی که مستند مشهور است و برای ما مجهول است و احتمال ضعف سندی یا دلالی آن را می دهیم باید عمل کنیم.به نظر میرسد همین نکتۀ اول شما در مورد اصل عملی که نکتۀ خوبی است در مورد روایات هم می آید یعنی اگر احتمال دهیم مستندشان هیمن روایتی است که دست ماست و مثلا دلالتش را منی پذیریم .
البتّه باید به دو نکته توجّه داشت: اوّل اینکه این مطلب در جایی است که احتمال ندهیم که مستند شهرت فتوایی رجوع به أصل عملی بوده که ما آن را قبول نداریم. مثلاً اگر إحتمال دهیم که مستند مشهور در این فتوا، أصل برائت در أقلّ و أکثر إرتباطی بوده و ما در آن إحتیاط را جاری می دانیم، نه برائت را فتوای مشهور حجّت نمی شود و ربطی به جبر دلالت و سند نخواهد داشت.