15-بهمن-1394, 11:20
بسم الله الرحمن الرحیم.
در جواب سوال مذکور می توان وجوه زیر را بیان نمود:
الف) اولا مخاطب این مطلب را به صورت سوال مستقیم پرسیده است و حضرت علیه السلام جواب نفرموده اند؛ و چون این جواب نفرمودن ایشان می تواند به خاطر دواعی و علت های دیگری باشد، مثبت تقریر حجیت دارد نخواهد بود. به عنوان مثال: یکی از دواعی ای که ممکن است حضرت علیه السلام به خاطر آن جواب نفرموده اند، اتکال به وجود عمومات واضحی است که دال بر منع از میته است.
ب) این تقریر ولو در فرض توفر شرایط، فقط جواز بیع در حال اضطرار را ثابت می کند(که مفروض سوال سائل بود)، فلذا تقریری که دال بر رضای امام علیه السلام در فرض عدم اضطرار باشد، نداریم.
ج) خصوصا فی المکاتبات المحتمله للتقیه: به صورت کلی احتمال تقیه در مکاتبات بیشتر است، فلذا اگر بخواهیم از سکوت معصوم علیه السلام، نظر ایشان در صحت بیع را بفهمیم، محتوای جواب امام علیه السلام، یقینا خلاف نظر عامه و مخالف با تقیه خواهد بود،بنابراین حال که احتمال وجود شرایط تقیه را می دهیم، نمی توانیم از سکوت امام علیه السلام، نظر ایشان در صحت بیع را استفاده کنیم.
در جواب سوال مذکور می توان وجوه زیر را بیان نمود:
الف) اولا مخاطب این مطلب را به صورت سوال مستقیم پرسیده است و حضرت علیه السلام جواب نفرموده اند؛ و چون این جواب نفرمودن ایشان می تواند به خاطر دواعی و علت های دیگری باشد، مثبت تقریر حجیت دارد نخواهد بود. به عنوان مثال: یکی از دواعی ای که ممکن است حضرت علیه السلام به خاطر آن جواب نفرموده اند، اتکال به وجود عمومات واضحی است که دال بر منع از میته است.
ب) این تقریر ولو در فرض توفر شرایط، فقط جواز بیع در حال اضطرار را ثابت می کند(که مفروض سوال سائل بود)، فلذا تقریری که دال بر رضای امام علیه السلام در فرض عدم اضطرار باشد، نداریم.
ج) خصوصا فی المکاتبات المحتمله للتقیه: به صورت کلی احتمال تقیه در مکاتبات بیشتر است، فلذا اگر بخواهیم از سکوت معصوم علیه السلام، نظر ایشان در صحت بیع را بفهمیم، محتوای جواب امام علیه السلام، یقینا خلاف نظر عامه و مخالف با تقیه خواهد بود،بنابراین حال که احتمال وجود شرایط تقیه را می دهیم، نمی توانیم از سکوت امام علیه السلام، نظر ایشان در صحت بیع را استفاده کنیم.